آخرالزمان در مسیحیت (بخش دوم)
بازدیدها: 7
آخرالزمان در مسیحیت
موضوع آخرالزمان در مسیحیت از چنان جایگاه ویژه ای برخوردار است که بسیاری از آیات کتاب مقدس را در بر می گیرد. یکی از مهم ترین مسائلی که در این رابطه بیان می شود، وقایع پس از ظهور است. توجه به این نکته ضروری است که در خوانش سلسله وقایع آخر الزمان در کتاب مقدس، این وقایع از آغاز عهد جدید شروع شده و تا پایان قیامت ادامه دارد.
در ادامه این حوادث مورد بررسی قرار می گیرد.
-
رجعت مردگان و ربوده شدن به آسمان
مأموریت مسیح (ع) در رستاخیز اول، نجات مؤمنان است. از این رو، در این رستاخیز، تنها مؤمنان به عیسی (ع) زنده می شوند. افزون بر این، جمعی از زندگان نیز به صورت ناگهانی و بدون آگاهی قبلی ربوده می شوند و در آسمان با مسیح ملاقات می کنند.
بر این اساس، پولس در نامه به تسالونیکیان می نویسد:
“خدا آنانی را که در عیسی خوابیده اند با وی خواهد آورد، یعنی روح کسانی را که قبلاً مرده اند… آن گاه ما که زنده و باقی باشیم، با ایشان در ابرها ربوده خواهیم شد تا خداوند را در هوا استقبال کنیم”. (اول تسالونیکیان 4: 14-17)
زمان این دوره از ظهور، هزار سال است. مؤمنان به مسیح در این هزار سال نزد عیسی هستند و با او در آسمان سلطنت می کنند. (مکاشفه 20: 4-6)
-
دوران مصیبت عظیم
پیش از بازگشت مسیح به این جهان، مصیبت بسیار بزرگی پیش بینی شده است. در این دوره که بر اساس برخی از اشارات، هفت سال طول می کشد (دانیال 9: 23-27)، مردم در چنان تیرگی فرو می روند که همانندی برای آن از ابتدای پیدایش تا آن زمان وجود نداشته است. (دانیال 12: 1)
-
ضد مسیح
پیش گویی های مرتبط با آخرالزمان در مسیحیت به شخصی اشاره دارد که «دجال» نامیده شده (مکاشفه 19:19) و زمانی را به تصویر می کشد که همگان مطیع این شخصیت ضد مسیح می شوند. این واقعه بدان سبب رخ می دهد که دجال به داشتن هر مقام و حق قانونی مسیح تظاهر می کند و از این رو مردم را فریب می دهد. دجال، یک انسان، بلکه برتر از انسان، یا تجسمی از دیو (پلیدی) است و در انتهای عمر جهان با نیروهای الهی به نبرد می پردازد.
بر اساس آیات کتاب مقدس، میان شخصیت دجال و شیطان تمایز وجود دارد. عهد جدید، دجال را بی دین، فریبکار و دروغ گو می نامد (دوم تسالونیکیان 2: 7-10)؛ اما مهم ترین ویژگی آن در عهد جدید، انکار مسیح است:
“و هر روحی که عیسی مسیح مجسم شده را انکار کند، از خدا نیست و این است روح دجال که شنیده اید می آید و الآن هم در جهان است”. (اول یوحنا 4: 3)
بر اساس کتاب مقدس، سرنوشت دجال، هلاکت به دست مسیح است:
“آن گاه آن بی دین، ظاهر خواهد شد که عیسی خداوند، او را به نفس دهان خود هلاک خواهد کرد و به تجلی ظهور خویش، او را نابود خواهد ساخت”. (دوم تسالونیکیان 2: 8)
-
وحش و اژدها
وقایع آخرالزمان در مسیحیت، موجودی به نام «وحش» را تصویر می کند که به ظاهر، موجودی غیر از دجال است. (مکاشفه 19: 20)
وحش می تواند نمادی از قدرت شیطانی یا قدرت دشمنان باشد؛ چرا که عهد جدید اذعان می کند که وحش با ایجاد وحشت و حیرت در میان مردم ظاهر می شود:
“و فرشته مرا گفت: چرا متعجب شدی؟ من سر زن و آن وحش را که هفت سر و ده شاخ دارد که حامل اوست، به تو بیان می نمایم… این هفت سر، هفت پادشاه هستند که پنج افتاده اند و یکی هست و دیگری هنوز نیامده است و چون آید، می باید اندکی بماند و آن وحش که بود و نیست هشتمین است… و آن ده شاخ که دیدی، ده پادشاه هستند که هنوز سلطنت نیافته اند، بلکه یک ساعت با وحش چون پادشاهان قدرت می یابند و قدرت و قوت خود را به وحش می دهند”. (مکاشفه 17: 7-13)
علاوه بر این، در وقایع آخرالزمان به وحش های متعدد اشاره می شود که ویژگی های متفاوتی نیز دارند:
“و دیدم وحشی از دریا بالا می آید که ده شاخ و هفت سر دارد و بر شاخ هایش ده افسر و سرهایش نام های کفر است”. (مکاشفه 13: 1)
در جای دیگر می آید:
“و دیدم وحش دیگری را که از زمین بالا می آید و دو شاخ مثل شاخ های بره داشت و مانند اژدها تکلم می نمود”. (مکاشفه 13: 11)
افزون بر این، از تعابیر عهد جدید این گونه بر می آید که اژدها نیز، موجودی غیر از وحش است:
“و آن وحش را که دیدم، مانند پلنگ بود … و اژدها قوت خویش و تخت خود و قوت عظیمی به وی داد”. (مکاشفه 13: 2)
-
نبرد آرماگدون
یکی دیگر از وقایع آخرالزمان در مسیحیت، نبرد عظیم آرماگدون بین مؤمنان به مسیح (ع) و پیروان دجال است. در مکاشفه در این رابطه می آید:
“و دیدم که از دهان اژدها و از دهان وحش و از دهان نبی کاذب، سه روح خبیث چون وزغ ها بیرون می آیند؛ زیرا آن ها ارواح دیوها هستند که معجزات، ظاهر می سازند و بر پادشاهان تمام ربع مسکون (1) خروج می کنند تا ایشان را برای جنگ آن روز عظیم خدای قادر مطلق فراهم آورند… و ایشان را به موضعی که آن را در عبرانی، هارمجدون می خوانند، فراهم آوردند”. (مکاشفه 16: 13-16)
در حقیقت، این جنگ همان نبردی است که در آن بر اساس پیش بینی های عهد قدیم و جدید، تمام افراد شرور جمع می شوند تا اورشلیم را به تصرف خویش در آورند.
کلام آخر
همان طور که ذکر شد، موضوع آخرالزمان و به تبع آن، وقایع ظهور در مسیحیت از جایگاهی ویژه برخوردار است. این وقایع، اغلب با عباراتی دیگر در عهد قدیم نیز به چشم می خورد. اما توجه به این نکته ضروری است که تفاسیر متعدد و گاهی متناقض برای برخی از آن ها در میان اندیشمندان مسیحی وجود دارد. این امر تا بدان جا پیش می رود که ضد مسیح در نگاه مارتین لوتر به نظام پاپی اشاره داشته و در این تعریف، نه تنها پاپ، بلکه هر کس منصبی را از پاپ دریافت کند نیز، دجال و ضد مسیح خطاب می گردد.
موضوعات مرتبط:
آخر الزمان در مسیحیت (بخش اول)
پی نوشت ها:
1) ربع مسکون: یکی از بخشهای چهارگانۀ زمین که از منظر جغرافیدانان کهن تنها قسمت شناختهشده و آبادان آن تلقی میشد. انگـارۀ تقسیم زمین کـه کروی در نظر گرفته میشد به ۴ بخش، برپایۀ نصف النهار و خط استوا، مفروض بود. چنین به نظر میرسد که انگارۀ تقسیم جهان به ۴ بخش در فرهنگ مردم سامیتبار (اعراب، عبرانیان، آرامیان، آموریها، بابلیها و اَکَدیها) مقبولیت داشته که احتمالاً با جهات چهارگانه در ارتباط بوده است.
منابع:
کاشانی، محمد، درسنامه مسیحیت، نشر مؤسسه آموزش عالی حوزوی خاتم النبیین، 1398
شیرخدایی، انسیه، ضد مسیح در مسیحیت، فصلنامه علمی-پژوهشی پژوهشنامه ادیان، سال هفتم، شماره چهاردهم، پاییز و زمستان 1392