انسان شناسی در آیین زرتشت

0

بازدیدها: 14

انسان شناسی در آیین زرتشت

 

از آن رو که انسان، مبنای آفرینش جهان و رسالت پیامبران در تمامی ادیان الهی است، انسان شناسی، پس از خداشناسی محوری ترین مسئله نزد ادیان می باشد. بر این اساس، ادیان مختلف، متناسب با رویکرد و جهان بینی خویش نسبت به انسان و نیازهای او، گام هایی در جهت به کمال رساندن آدمی تعریف می کنند که اولین آن ها مسئله خودشناسی است. بنابراین، انسان شناسی، یکی از آموزه های زرتشت است که مورد توجه می باشد.

 

انسان شناسی گاهانی

شاید بتوان گفت که اولین و برجسته ترین مسئله پیرامون انسان شناسی گاهانی، بحث اختیار است. متون گاهانی بر آزادی و اختیار انسان، تأکید بسزایی دارد و افراد را در گزینش راه نیک و بد، مختار می داند.

 

در یسنا چنین می آید:

 

“ای مزدا! آن کس که نیک می اندیشد یا بد، بی گمان، دین و گفتار و کردار خود را نیز [چنان خواهد کرد]، و خواهش او پیرو گزینش آزادانه وی خواهد بود”. (یسنا، هات، 48، بند 4)

 

“بشنوید با گوشها، بهترین را و ببینید با منش روشن و هر یک از شما، چه مرد، چه زن، پیش از آن که رویداد بزرگ به کام ما پایان گیرد، از میان دو راه، برای خویش برگزینید، و این را بیاموزید”. (یسنا، هات ،30، بند 3)

 

آموزه های دینی زرتشت مبتنی بر متون گاهانی گویای این است که این آزادی و اراده انتخاب از زمان آفرینش آدمی بدو ارزانی شده، چرا که در یسنا آمده:

“ای مزدا! آن گاه که تو در آغاز، تن و دین ما را بیافریدی و از منش خویش، خرد بخشیدی، آن گاه که جان ما را تن پدید آوردی، آن گاه که ما را نیروی کارورزی . گفتار راهنما ارزانی داشتی، [از ما خواستی که] هر کس باور خویش را به آزادکامی بپذیرد”. (یسنا، هات، 31، بد 11)

 

دومین مفهومی که در انسان شناسی به عنوان یکی از آموزه های دینی زرتشت مورد توجه قرار می گیرد، مسئله دو بعدی بودن انسان است. در بخش گاهانی اوستا، انسان از دو بعد روان (اورون) و تن (تنو) تشکیل می شود. (گاهان، هات، 31، بند 11؛ گاهان، هات، 55، بند 1)

 

در سروده های گاهانی، بعد مادی و معنوی وجود انسان به وضوح از هم متمایز می شود. اوروَن، بعد معنوی و فناناپذیر وجود انسان بوده که در گاهان بسیار از آن سخن به میان آمده است. واژه اوستایی «اوروَن»، علاوه بر این که بر بعد غیرمادی وجود انسان دلالت دارد، یکی از نیروهای مینوی پنج گانه وجود انسان نیز می باشد.

 

بر اساس انسان شناسی به عنوان یکی از آموزه های دینی زرتشت، این بعد معنوی از پنج نیروی نهادی و باطنی تشکیل می شود که عبارتند از:

 

  • اهو یا جان: همان نیروی هستی، جنبش و حرکت غریزی زندگی است. این جان، ارتباطی با مفهوم روح و روان، به معنای عالی آن ندارد؛ چرا که فاقد درک و تأثرات روحانی می باشد. اهو، همراه با جسم بوجود آمده، با آن رشد می کند و وظیفه نگهداری از بدن و تنظیم اعمال طبیعی آن را بر عهده دارد.
  • دین یا دَئِنا: دئنا در اوستا به دو معنا بکار می رود؛ یکی به معنای آیین و دومی وجدان یا بینش درونی. دین یا وجدان، همان نیرویی است که اهورامزدا در وجود آدمی به ودیعه گذاشته تا از خیر و شر اعمال خویش آگاه گردد.
  • بوی یا بئوذ: بوی، نیروی ادراک انسان است و وظیفه اداره خرد، هوش و حافظه را بر عهده دارد.
  • اوروَن یا روان: نیرویی است که عهده دار اعمال انسان بوده و در جهان دیگر، مورد مؤاخذه قرار می گیرد.
  • فره وشی یا فروَهَر: نیرویی اهورایی است و وظیفه بازداشتن انسان از انجام اعمال شر را بر عهده دارد. همچنین، فروهر، آدمی را به اعمال نیک دعوت نموده و از این طریق، زمینه کمال معنوی انسان را فراهم می کند. انسان از راه تزکیه و پرورش خویش قادر است خود را به پایه فروهر برساند و بدین سان، مراحل تکامل معنوی را طی نماید.

 

اهداف تربیتی برآمده از انسان شناسی در آیین زرتشت

1- اهداف رابطه انسان با اهورامزدا: بر اساس آموزه های دینی زرتشت، وجود انسان، جلوه ای از وجود اهورامزداست، صفات و ظهورات اهورایی بهمن، اشه، خشترا، مهر، رسایی و جاودانگی را در خود دارد. پرورش این صفات، هم انسان را به مرتبه خودشناسی می رساند و هم او را از شناخت و اتحاد با اهورامزدا بهره مند می کند. این همبستگی و یکی شدن با اهورامزدا، سبب می شود که آدمی، همواره در جهت جلب رضایت مزدا که همان نزاع با شر و جستجوی نیکی است، عمل نماید.

 

2- اهداف رابطه با جهان هستی: بر اساس انسان شناسی در آیین زرتشت، انسان به عنوان عضوی از نظام آفرینش موظف است به همه اجزای هستی، بدان سبب که مخلوق اهورامزدا هستند، عشق بورزد. به دیگر سخن، آدمی باید تا آن جا که توان دارد، در جهت مینَوی کردن جهان هستی، تلاش نماید.

 

3- اهداف رابطه انسان با خویشتن: در بینش زرتشت، آگاهی از خویشتن، انسان را با فضایل اخلاقی می آراید. همین کسب فضایل اخلاقی نیز موجب تعالی معنوی آدمی شده و او را به سعادت می رساند.

 

4- اهداف رابطه انسان با دیگر انسان ها: در آموزه های دینی زرتشت، هدف از خلقت انسان، آباد کردن جهان با عمل نیک و ایجاد نشاط در دیگر ابنای بشر است. در حقیقت، مدینه فاضله زرتشت جایی است که از رذائل اخلاقی بدور باشد و در مقابل از صلح و صفای انسانی بهره برد.

 

کلام آخر

چنانچه مشاهده می شود، سروده های گاهانی از وجوه بسیاری با دیگر ادیان الهی مشابهت دارد. حال آن که این امر در اوستای متأخر کمرنگ بوده و حتی در برخی موارد، در تعارض با آن ها قرار می گیرد. از جمله موارد مشابهت در این زمینه می توان به مختار بودن و همچنین، دوبعدی بودن انسان اشاره نمود. بر اساس انسان شناسی به عنوان یکی از آموزه های دینی زرتشت، انسان ها اختیار داشته و قادرند بر مبنای قدرت تشخیص خویش عمل نمایند. افزون بر این، انسان، موجودی تک بعدی نبوده و در مقابل، از دو بعد مادی و معنوی برخوردار است. بر این اساس، آدمی قادر است تا با اختیار خویش در مسیر حق قدم گذارده، مراتب عالی معنوی را بدین وسیله طی نموده و با اهورامزدا یکی شود.

 

موضوعات مرتبط:

 

 

منابع:

کتاب “پژوهشی در کیش زرتشت”، نویسنده “علی اصغر منجزی”

مقاله “نگاهی به انسان شناسی زرتشت و استنتاج دلالت های تربیتی آن”، نویسنده “شیدا ریاضی هروی”

مقاله “بررسی مقایسه ای مفهوم خودشناسی از نگاه آیین زرتشت و اسلام”، نویسنده “بابک شمشیری”