آموزه های فرقه بابیه (بخش دوم)

0

بازدیدها: 8

آموزه های فرقه بابیه (بخش دوم)

 

در بخش اول از «آموزه های فرقه بابیه» دو مورد از تعالیم برجسته این تفکر، یعنی ادعای مهدویت و نبوت ذکر شد. در این نوشتار و در ادامه، ادعای ربوبیت و الوهیت سید علی محمد شیرازی مورد بررسی قرار می گیرد.

 

 

الوهیت باب به عنوان یکی از آموزه های فرقه بابیه

 

همان طور که در نوشتار پیشین نیز ذکر شد، علی محمد شیرازی تنها در طول شش سال دعوت خویش، بارها متحول شد و ادعایی جدید مطرح نمود. از جمله این دعاوی، مقام ربوبیت بود. این ادعا در برخی از کتب بهائیت از قبیل «لوح هیکل الدین» (ص 5)، «بیاد محبوب» (ص 56) و «تاریخ حضرت صدر الصدور» (ص 207) آمده است.

 

باب در لوح دوم از کتاب «الواح» خود می گوید:

اللّهمّ انّک اله الألهین لتؤتینّ الالوهیّة من تشاء و لتنزعنّ الالوهیّة عمّن تشاء… اللّهمّ انّک انت ربّان السّماوات و الارض و ما بینهما لتؤتینّ الرّبوبیّة من تشاء و لتنزعنّ الرّبوبیّة عمّن تشاء“.

ترجمه این عبارات چنین است:

پروردگارا، تو خدای بزرگ خدایانی و البته عطا می کنی الوهیت را به هر کسی که می خواهی و می گیری الوهیت را از هر که اراده کنی. و خداوندا تو پروردگار بزرگ آسمان ها و زمینی، البته می بخشی ربوبیت را به هر شخصی که خواستی، و منع می کنی آن را از هر که خواستی“.

 

علی محمد شیرازی در کتاب «دلایل سبعه» نیز پس از آن که خدا را «فرد» و نه «جمع» خطاب می کند، می نویسد:

” لتؤتیّن الفردیّة من تشاء و تنزعنّ الفردیّة عمّن تشاء”.

بنابراین چنین ادعا می کند که:

البته عطا می کنی فردیت را به هر کسی که بخواهی، و می گیری فردیت را از هر که بخواهی“. (1)

 

علی محمد شیرازی در لوح هیکل می نویسد:

شهد الله انه لا اله الا هو الملک ذوالملاکین و اَنّ علی قبل نبیل ذات الله و کینونیته“. (بیان فارسی، ص 5)

 

توجه به این نکته ضروری است که عبارت «علی قبل نبیل» در این جملات به معنای «علی محمد» است. علی محمد شیرازی علاقه وافری به علوم باطنی و حروف ابجد داشت. کلمه «نبیل» در حروف ابجد نیز هم عدد با واژه «محمد» است. در نتیجه، هدف باب از بکار بردن عبارت «علی قبل نبیل»، اشاره به اسم خود یعنی «علی محمد» بوده است.

 

بر این اساس، ترجمه این عبارت و ادعای باب چنین می شود:

شهادت می‌دهم همانا خدایی جز او نیست و علی محمد، ذات خداوند و هستی اوست“.

 

 

همچنین، باب در «رساله للثمره» خود، خطاب به شگرد خویش میرزا یحیی، ملقب به «صبح ازل» می نویسد:

یا اسم الازل، فاشهد علیّ انّه لا اله الّا انا العزیز المحبوب“. (رساله للثمره، ص 4)

یعنی:

ای اسم ازل، گواهی بده، بر من که نیست خدا جز من که مقتدر و محبوب هستم“.

 

 

ذات خداوند در آموزه های فرقه بابیه

 

برای درک بیشتر نسبت به آموزه الوهیت و ربوبیت باب در فرقه بابیه باید گفت که در نگاه باب، خداوند دارای دو ذات است:

  • ظاهری
  • باطنی

 

ذات باطنی خدا، نام و نشانی ندارد و در کل نمی توان در رابطه با آن سخن گفت. اما ذات ظاهری او همان انبیاء علیهم السلام و خود باب می باشد. بنابراین، مردم موظف و مکلف هستند که اینان را معبودان خود بدانند.

 

 

الوهیت بابت در نگاه بزرگان فرقه بابیه

 

مشهورترین مبلغ بهائیت، ابوالفضل محمد بن محمدرضای گلپایگانی در رابطه با ادعای ربوبیت باب می نویسد:

ظهور قائم موعود، ظهور مقام ربوبیت و شارعیت است نه مقام وصایت و تابعیت“. (گلپایگانی، ص 402)

 

گلپایگانی با طرح این ادعا به دنبال دو هدف است:

  • تأیید ادعای ربوبیت علی محمد شیرازی
  • ارائه برهان برای تغییرات مکرر در ادعاهای باب.

 

در حقیقت، گلپایگانی می خواهد بگوید که اگر باب یک روز ادعای مهدویت کرد و روز دیگر خود را خدا خواند، به این دلیل است که هر دوی این مقامات در یک راستا بودند. به این معنا که هر پیامبر و امامی، جلوه ذات ظاهری خدا و در نتیجه قبل پرستش است.

 

همچنین، گلپایگانی در «کشف الغطاء» می نویسد:

باب در ماکو پرده برداشت و ندای قائمیت و ربوبیت و شارعیت سر داد“. (کشف الغطاء، ص 341)

 

 

ادامه دارد…

 

 

موضوعات مرتبط:

آموزه های فرقه بابیه (بخش اول)

 

 

 

پی نوشت ها:

1) محاکمه و بررسی باب و بهاء، ج 3، ص 8 و 256

 

 

 

منابع:
  • علامه مصطفوی، ح. (1386)، محاکمه و بررسی در تاریخ و عقائد و احکام باب و بهاء، ج 1، مرکز نشر آثار علامه مصطفوی، تهران، لندن، قاهره، ص 31-35
  • غفاری هشجین، ز.، کشاورز شکری، ع.، اکار، ح. (1390)، چرایی فرقه بودن بهائیت، معرفت ادیان، سال دوم، شماره دوم، ص 43-64
  • خسروپناه، ع. (1388)، سیر انتقادی در تاریخ و باورهای بهائیت، کتاب نقد، سال یازدهم، شماره پنجاه و دو و پنجاه و سه، ص 13-60
  • رضائیان فیروز آبادی، م. (1386)، فرهنگ پویا، شماره هفتم، ص 1-5
  • گلپایگانی، ا. (2001)، الفرائد، مؤسسه ملی مطبوعات امری آلمان، سال صد و پنجاه و هشت بدیع، ص 402

 

 

نویسنده: زهرا کامکار