بازدیدها: 0
آن گاه که باب توبه کرد!
علی محمد شیرازی در طول دوران کوتاه شش ساله دعوت خویش، از ادعای ذکریت (1) آغاز می کند و پس از ادعای بابیت (2)، مهدویت و نبوت، در نهایت از ربوبیت (3) خود سخن می گوید. اما این تغییرات به این جا ختم نمی شود. باب در این دوره کوتاه، دو مرتبه نیز از تمامی دعاوی خویش توبه کرده و اظهار پشیمانی می کند. یکی از این توبه نامه ها در کتاب «کشف الغطاء» میرزا ابوالفضل گلپایگانی از بزرگان و مبلغین بهائیت نقل می شود که در ادامه ذکر خواهد شد.
ماجرای توبه باب
داستان از این قرار است که پس از ادعای بابیت علی محمد شیرازی، مجلسی به پیشنهاد میرزا تقی خان امیرکبیر، با حضور ناصرالدین میرزا، ولیعهد محمد شاه قاجار و برخی از علمای تبریز برگزار می شود. اکثر این علما، خود از پیروان فرقه شیخیه (4) بودند. در این مجلس، زمانی که ناصرالدین میرزا از علی محمد شیرازی تقاضای معجزه ای برای اثبات ادعای خویش می کند، علی محمد، معجزه خود را آیات خویش می داند و می گوید:
“اعجاز من اين است كه از برای عصای خود آيه نازل می كنم“. (5)
پس از آن، شروع به بیان عباراتی عربی به عنوان استدلالی برای ادعای بابیت می کند:
“بسم الله الرحمن الرحیم، سبحان الله و القدوس السبوح الذی خلق من السموات و الارض کما خلق هذا العصا آیه من آیاته...”. (6)
اما به این جا که رسید، اعراب «تای» واژه «سماوارت» را غلط تلفظ کرد. پس حضار به او تذکر دادند. پس از آن، امیر ارسلان، یکی از حاضرین در مجلس گفت، اگر بنا به خواندن چنین عباراتی باشد، من هم می توانم این کار را انجام دهم و در ادامه چنین خواند:
“الحمدالله الذی خلق العصا کما خلق الصباح و المسأ“. (7)
ناصرالدین میرزا در گزارشی که پیرامون این جلسه برای محمد شاه قاجار می نویسد، ادامه ماجرا را چنین نقل می کند:
“باب بسیار خجل شد. بعد از آن مسائلی چند از قصه و سایر علوم پرسیدند و جواب گفتن نتوانست. چون مجلس گفتگو تمام شد، جناب شیخ الاسلام احضار کرد و باب را به چوب مضبوط زده و تنبیه معقول نموده و توبه کرد و بازگشت. و از غلط های خود انابه و استغفار کرد و التزام پا به مهر سپرد که دیگر از این غلط ها نکند. امر، امر همایون است…“. (8)
بنابراین، با وجود علاقه وافر بهائیان به انکار توبه باب، این ماجرا در کتاب بزرگان این فرقه نیز آمده و همین امر، مهر تأییدی است بر صحت ماجرا.
اگر چه پیروان پذیرش توبه علی محمد شیرازی برای پیروان فرقه بابیت و بهائیت امری دشوار به نظر می رسد و تلاش دارند تا آن را کتمان نمایند، اما به هر ترتیب، ماجرای توبه باب به اندازه ای آشکار بود که حتی همسر وزیر مختار انگلیس در ایران، لیدی شیل نیز به آن اشاره می کند و می نویسد:
“پس از آن که [علی محمد شیرازی] چوب مفصلی خورد یک بار دیگر به خطاهای خود اعتراف نمود“.
از توبه نامه پا به مهر باب که ناصرالدین میرزا در گزارش خود به پدر از آن یاد می کند، اثری نیست. در عوض، نامه ای از علی محمد شیرازی، خطاب به ناصرالدین میرزا وجود دارد که متن آن از این قرار است:
“فداك روحي الحمدالله كما هو اهله و مستحقه كه ظهورات فضل و رحمت خود را در هر حال بر كافه عباد خود شامل گردانيده. بحمدالله ثم الحمدلله كه مثل آن حضرت را ينبوع رأفت و رحمت خود فرموده كه به ظهور عطوفتش عفو از بندگان و تستر بر مجرمان و ترحم بر ياغيان فرموده. شهدالله من عنده كه اين بنده ضعيف را قصدی نيست كه خلاف رضای خداوند عالم و اهل ولايت او باشد. اگر چه بنفسه وجودم ذنب صرف است ولي چون قلبم موفق به توحيد خداوند جل ذكره و نبوت رسول او (ص) و ولايت اهل ولايت اوست و لسانم مقر بر كل ما نزل من عندالله است.
اميد رحمت او را دارم و مطلقاً خلاف رضای حق را نخواسته ام و اگر كلماتی كه خلاف رضای او بوده از قلمم جاری شده، غرضم عصيان نبوده. و در هر حال مستغفر و تائبم حضرت او را و اين بنده را مطلق علمی نيست كه منوط به ادعايی باشد. استغفرالله ربي و اتوب اليه من ان ينسب الي الامر و بعضي مناجات و كلمات كه از لسان جاری شده دليل بر هيچ امری نيست و مدعی نيابت خاصه حضرت حجت الله عليه السلام را محض ادعای مبطل و اين بنده را چنين ادعايی نبوده و نه ادعای ديگر، مستدعی از الطاف حضرت شاهنشاهی و آن حضرت چنانست كه اين دعاگو را به الطاف و عنايات بساط رأفت و رحمت خود سرافراز فرمايند، والسلام”.
کلام آخر
نکته جالب در این میان این است که چاپ کتاب «کشف الغطاء» مصادف شد با پیروزی انگلستان در حیفا و آغاز همکاری بهائیان با پادشاهی این کشور، عبدالبهاء (9) دستور داد تا این کتاب جمع آوری و سوزانده شود. با این وجود، نسخه هایی از آن، هنوز هم در کتابخانه های ایران، فرانسه و انگلستان موجود است.
پی نوشت ها:
1) ادعای آگاهی به علم تفسیر و تأویل قرآن کریم و برخورداری از علم لدنی.
2) ادعای واسطه بودن بین امام زمان (عج) و مردم.
3) علی محمد شیرازی بر این باور است که خداوند از دو ذات باطنی و ظاهری برخوردار است. ذات باطنی خدا قابل شناختن و نامیدن نیست. اما ذات ظاهری او، انبیاء الهی و خود علی محمد شیرازی هستند. در نتیجه باید به عنوان معبود تصور گردند.
4) مؤسس فرقه شیخیه، شیخ احمد احسایی است. علی محمد شیرازی پیش از ادعای بابیت خود از پیروان این فرقه و شاگردان سید کاظم رشتی (جانشین شیخ احمد احسایی) به شمار می آمد.
5) میرزا ابوالفضل گلپایگانی، کشف الغطاء، ص 201-204
6) همان
7) همان
8) همان
9) عباس افندی ملقب به عبدالبهاء، فرزند ارشد حسینعلی نوری است.
منابع:
- شکراللهی، ا. (1382)، توبه نامه باب و شایعات پیرامون آن، پیام بهارستان، شماره سی ام، ص 84-88
- اشرف صادقی، ع. (1381)، درباره توبه نامه باب، نشر دانش، شماره صد و چهارم
- شکراللهی طالقانی، 1. (1386)، خشت اول: بازشناسی و بازخوانی اسناد و نسخه های توبه نامه سید علی محمد باب، فصلنامه مطالعات تاریخی، شماره هفدهم، ص 155-175