آیا باب و بهاء امی بودند؟ (بخش چهارم)
بازدیدها: 16
آیا باب و بهاء امی بودند؟
پس از اثبات این که به اعتراف پیروان باب و بهاء، پیامبران آن ها امی نبودند، بلکه هر دو از تحصیل در مکاتب و زیر نظر اساتید متعدد بهره می بردند، مبلغین بهائیت، تلاش می کنند تا تعریفی جدید از امی بودن ارائه کنند. حال آن که با توجه به عبارات صریح حسینعلی نوری مبنی بر این که منظور وی از امی بودن خودش و علی محمد باب، عدم تحصیل است، این راه نیز به بن بست می خورد.
اما پیروان بهائیت، در ادامه در جستجوی راهی برای برون رفت از این بن بست، سعی می کنند تا اساساً مسئله امی بودن را به گونه ای مخدوش نمایند.
نقد شبهه سوم: امی بودن، شأنیتی برای پیامبران نیست
پیروان باب و بهاء پس از مواجهه با اعتراف بزرگان خویش مبنی بر امی نبودن علی محمد باب و حسینعلی نوری و همچنین معنای امی بودن در کلام حسینعلی نوری، این گونه می نویسند:
“دوم آن که اگر امی بودن معنايش فقط عدم سواد نوشتن و خواندن باشد بديهی است که بی سوادی برای فرستادگان خدا دليل حقانيت آن ها نبوده و حجت و معجزه نخواهد بود و اصولاً نداشتن سواد برای آن ها شأنی نيست. اگر حضرت محمد به حکمت بالغه الهيه از آموزش سواد در دوران کودکي محروم ماندند، لزوماً نبايستی همه پيامبران چنين باشند، کما اين که قبل از ايشان هم نبودند. واگر حضرت محمد امی بودن خويش را به عنوان حجت ذکر کردند، به سبب خارق العاده بودن خلق اثری چون قرآن، از شخص به ظاهر بی سواد است، نه اين که اصولاً نشانه پيامبری، سواد نداشتن باشد. چنان که حضرت اميرالمؤمنين علی (ع) و ساير ائمه اطهار سواد خواندن و نوشتن را داشتند و مسلماً اکتسابی بوده است. وليکن از حيث علوم و معارف الهی امی بودند زيرا که علوم و معارف شان موهوبی و الهی بود نه اکتسابی. در غير اين صورت چگونه می توان انتظار داشت که پيامبران آينده نيز، با اين همه پيشرفت بشر، بی سواد باشند، تا ثابت شود که پيامبران حقيقی اند؟” (1)
در حقیقت، مبلغین بهائیت با طرح این پرسش در پی آن هستند که امی نبودن باب و بهاء را توجیه نمایند. اما در پاسخ به این شبهه باید گفت:
اولاً، دروغ حسینعلی نوری مبنی بر مکتب نرفتن و تحصیل ننمودن، هنوز هم پا برجاست.
ثانیاً، آیات قرآن کریم و روایات ائمه معصومین (ع)، در صرف بیان «امی بودن» رسول گرامی اسلام (ص)، هیچ گاه به دنبال معرفی شأنیتی برای آن حضرت نبوده اند. به بیانی دیگر، مسئله امی بودن آن حضرت، زمانی مطرح می شود که ایشان با تهمت رونویسی از کتب پیامبران پیشین مواجه می شوند.
در حقیقت، خواندن و نوشتن و برخورداری از امکان تحصیل، برای هر انسانی کمال به حساب می آید. اما این مسئله در خصوص برخی افراد، به ویژه پیامبران و انبیاء الهی، چنین نیست. چرا که اگر از جمله تحصیل کردگان زمان خویش به شمار می آمدند، با این تهمت مواجه می شدند که چه بسا کتاب آن ها نه کلام وحی، بلکه حاصل اندیشه و علم خود آن هاست. این مسئله درست همان ادعایی است که در رابطه با پیامبر مکرم اسلام (ص) نیز بیان شد. حال آن که آن حضرت (ص) به اعتراف تاریخ، نزد کسی به تحصیل علم نپرداخته بودند اما صرف دو برخورد کوتاه ایشان در طول سفرهای تجاری شان با برخی از علمای اهل کتاب، سبب شد تا عده ای ایشان را متهم نمایند که کلام ایشان، وحی الهی نیست بلکه رونوشتی از کتب پیامبران پیشین می باشد.
ثالثاً، مسئله امی بودن رسول خدا (ص) در کنار عبارات معجزه آمیز قرآن کریم بود که معنا می یافت. این در حالی است که کتب حسینعلی نوری، به ویژه کتاب اقدس وی، به اندازه ای دچار اشکالات دستوری و نحوی است که به اعتراف پیروان او، بارها مجبور شدند آن را اصلاح نمایند. از این رو، دکتر اسلمنت بهائی می نویسد:
“در مورد تغییرات سبکی و دستوری (کتب حسینعلی نوری) باید خاطرنشان کرد که تغییرات متعددی که همه آن ها در متون استنساخ شده در زمان حیات حضرت بهاء الله منعکس شده اند، ثبت شده است و این بدان معنی است که آن حضرت این تغییرات را ملاحظه و تأیید فرموده اند“. (2)
ادامه دارد…
موضوعات مرتبط:
آیا باب و بهاء امی بودند؟ (بخش اول)
آیا باب و بهاء امی بودند؟ (بخش دوم)
بهائیت و تغییر مفهوم رجعت (بخش اول)
آیا باب و بهاء امی بودند؟ (بخش سوم)
آیا باب و بهاء امی بودند؟ (بخش پنجم)
چرا معجزه میرزا حسینعلی نوری نیاز به اصلاح دارد؟
آیا باب و بهاء امی بودند؟ (بخش ششم)
پی نوشت ها:
1) سایت «معرفت دیانت بهائی»، در پاسخ به سؤال 24، با عنوان «اعتراض به امی نبودن حضرت باب و حضرت بهاء الله».
2) باک، کریستوفر (1995) میلادی، رمز و راز؛ بررسی تحلیلی کتاب مستطاب ایقان، دهقانی، خسرو (مترجم)، میشیگان، ص 66.
منابع:
- منطقی، ا. (1390)، تأویل؛ ابزار عوام فریبی در بهائیت، معرفت ادیان، سال دوم، شماره سوم، ص 167-192
- منطقی، ا. (1387)، بهائی گری؛ اصول و مبانی اعتقادی، معرفت، شماره یکصد و سی و سوم
- غفاری هشجین، ز.، کشاورز شکری، ع.، اکار، ح. (1390)، چرایی فرقه بودن بهائیت، معرفت ادیان، سال دوم، شماره دوم، ص 43-64
- رهنمایی، ح. (1393)، نقدی بر مهم ترین مستمسکات بهاییان در ایراد شبهات کلامی درباره ختم نبوت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله، سال پنجم، شماره دوم، پیاپی 13، ص 49-66