اختلاف پولس و حواریون
بازدیدها: 3
اختلاف پولس و حواریون
پولس، بیش از یک دهه پس از عروج مسیح (ع) و بدون این که حتی یک بار هم ایشان را رؤیت کرده باشد، با یک مکاشفه، متحول می شود. در این مکاشفه که شاهدی جز خود وی ندارد، عیسی (ع) به او فرمان می دهد تا مردم را به آیین مسیحیت دعوت نماید. این جایگاه رسالت ادعایی، در مسیری پیش می رود که موجبات اختلاف پولس و حواریون را فراهم می آورد.
شریعت، مهم ترین عامل اختلاف پولس و حواریون
مهم ترین عامل اختلافی بین پولس و حواریون در این مسئله رقم می خورد که آیا آن هایی که به مسیح ایمان می آورند، باید مختون (1) شوند یا خیر. اساس این اختلاف در این بود که در باور پولس، شریعت، امری پر رنگ نیست. در حقیقت، پولس معتقد بود که نه شریعت نمی تواند آدمی را به رستگاری رساند.
توجه به این نکته ضروری است که در نگاه پولس، شریعت ناقص نیست. حال آن که بدان سبب نمی تواند عامل و یاری رسان در امر نجات باشد که اجرای آن دشوار بوده و هیچ کس قادر نیست تا به همه آن عمل نماید. از آن رو می گوید:
“… ملعون است، هر که ثابت نماند در تمام نوشته های کتاب شریعت، تا آن ها را به جا آورد“. (غلاطیان 3:10)
بر این اساس، پولس، افراد نامختونی (2) که اعمال شریعت را بر مبنای فطرت خویش و نه شریعت مکتوب، انجام می دهند، همانند ختنه شدگان می دانست:
“پس اگر نامختونی، احکام شریعت را نگه دارد، آیا نامختونیِ او ختنه شمرده نمی شود؟” (رومیان، 26:2)
به عقیده پولس، افرادی که پیش از ایمان آوردن به مسیح، یهودی نبودند، نیازی به این امر نداشتند. افزون بر این در نگاه وی، پیروان دین یهود برای پیوستن به آیین مسیحیت، لازم بود که مختون گردند. حال آن که پیش از پولس، چنین رویکردی وجود نداشت. به بیان روشن تر، حواریونی که سال ها بوسیله مسیح (ع) تعلیم یافتند، تفاوتی بین یهودیان و غیر یهودیان قائل نبودند و مختون شدن همگان را لازم می دانستند. موضوع، موجبات اختلاف بین پولس و حواریون را فراهم آورد.
از آن جا که پولس از موضع خود کوتاه نمی آمد، برای تبلیغ، رهسپار اروپا شد. دلیل این امر آن بود که مردم آن جا غیر یهودی و در نتیجه، نامختون بودند. خود پولس در این رابطه می گوید:
“بلکه به خلاف آن، چون دیدند که بشارت نامختونان به من سپرده شد، چنان که بشارت مختونان به پطرس. زیرا او که بری رسالت مختونان در پطرس عمل کرد، در من هم برای امت ها عمل کرد”. (غلاطیان 2: 7-8)
کلام آخر
زمانی که به مکاشفه ادعایی پولس مراجعه می کنیم، متوجه می شویم که فرمان عیسی مسیح (ع) به پولس، تنها برای دعوت به مسیحیت است. حال آن که پولس، پس از آغاز دعوت خویش، مطالبی را عنوان می کند که حتی خود عیسی (ع) نیز بدان اشاره ای نداشته و کاملاً بدیع می باشد. همین مسئله سبب می شود تا حواریون، دیگر سکوت در برابر پولس را جایز ندانند و در مقابل وی بایستند.
اما نکته ای که در این میان بسیار حائز اهمیت می باشد این است که اگر ادعای پولس مبنی بر دریافت رسالت از جانب مسیح (ع) صحیح است، چرا عیسی (ع) باید تعالیمی به رسولان خویش دهد که در تعارض و تضاد با یکدیگر باشند؟ و یا این که چرا ایشان این تعالیم را در زمان حیات خویش بیان نکردند و پس از عروج به آسمان، آن هم در عالم رؤیا، اظهار آن را به یکی از دشمنان و مخالفان سرسخت خود سپردند؟
اصلاً به راستی در کجای مکاشفه پولس، مسیح (ع) به او فرمان داده که خلاف آموزه های مسیحیت که در کلام مسیح به روشنی بیان می شود سخن بگوید؟
پولس، مکاشفات خویش را آن چنان با ذکر جزئیات بیان می کند که حتی مواردی چون ایستاده یا افتاده بودن همراهان، هنگام مکاشفه را نیز از قلم نمی اندازد. اما در هیچ کدام از نقل قول های خود از عیسی (ع)، اشاره ای هر چند کوتاه به کم رنگ شدن شریعت و یا باورهای الهیاتی که به تبع آن صورت می پذیرد ندارد. پس حقیقاً منشأ این باورهای پولسی در کجاست؟
موضوعات مرتبط:
نقش پولس در حذف شریعت دین مسیحیت (بخش اول)
نقش پولس در حذف شریعت دین مسیحیت (بخش دوم)
پی نوشت ها:
1) ختنه شدن
2) ختنه نشده
منابع:
- F. C. (2003), Paul, the Apostle of Jesus Christ, Chapter “the Conversion of the Apostle Paul”, Edited by Hodgson. P. C., Harvard College Library, Vol 1, P 105-115
- زکی زاده رنانی، علیرضا، پولس و انحرافات او در مسیحیت، مجله معرفت، سال بیست و هشتم، شماره پنجم، پیاپی 260، مرداد 1398، ص 33-42
نویسنده: زهرا کامکار