اکنکار تعریف غربی از دین و ترفندهای یارگیری

اکنکار
0

بازدیدها: 16

اکنکار دارای چرخه دوازده‌گانه‌ای است که ادیان دوازده‌گانه مهم عالم از آن مشتق شده‌اند. با این وجود اکنکار نه مذهب است و نه یک فلسفه یا نظام متافیزیکی بلکه راهی است به سوی خدا…

شبه‌آیین اکنکار که از عرفان‌های نوپدید و نوظهور آمریکایی است، باورهای بسیاری از ادیان و عرفان‌ها را گرد آورده است تا معجونی از همه ادیان باشد. معجون بودن این فرقه موجب شده است تا بنیانگذاران و نیز جانشینان وی ادعاهایی که این فرقه را به دین بودن نزدیک می‌کند مطرح نمایند. این نوشته بر آن است تا با بیان اوصاف، شگردها و روش‌هایی که این شبه آیین را به تعریف دین نزدیک می‌کند، تناقض دین نبودن ظاهری، و دین بودن آشکار آن را روشن کند. در این مقاله با تطبیق باورهای اکنکار با مولفه های مهمی که در تعریف دین شمرده شده است نشانه‌هایی از ادعای بین بودن اکنکار ارائه می شود. سپس با بررسی اهداف معهود سردمداران این شبه‌آیین و ویژگی‌هایی که برای آن بر می‌شمارند، از باور پنهانی دین بودن اکنکار پرده برداشته می شود.

تعریف غربی از دین

اکنکار بیشتر سعی دارد تا خود را با تعریف‌هایی از دین وفق دهد که محصول فکری اندیشوران غربی است. برای مثال می‌توان به مضمون تعریفی از ماکس وبر و بعضی دیگر اشاره داشت که دین را به منزله هر مجموعه مفروضی از پاسخ‌های محکم و منسجم به معماهای هستی بشر تعریف می‌کند. مانند تولد، ناخوشی یامرگ که معنایی برای جهان و زندگی به وجود می‌آورند. در این تعریف‌ها دین به امری می‌پردازد که آن را مسئله تفسیرپذیری خوانده‌اند که خود شامل پرسش‌های همیشگی درباره حقیقت نهایی و هدف جهان طبیعی و نیز معنای مرگ و رنج است.

آنتونی گیدنز نیز در کتاب مشهور جامعه‌شناسی خود درباره اساس دین می‌گوید: «علم و عقل گرایی درباره بنیادی‌ترین پرسش‌هایی که مربوط به معنا و هدف زندگی است، ساکت می‌مانند و همین پرسش‌ها هستند که همیشه اساس دین بوده و مفهوم ایمان یعنی پرش عاطفی به سوی باور و عقیده را پرورش داده‌اند.» اکنکار نیز برای پرداختن به معماهای اساسی بشر تلاش‌های شایانی کرده است.

باورهایی مانند تناسخ و کارما برای پاسخ به معمای پیچیده زندگی بشر طراحی شده است. همچنین مسائلی چون اک‌ویدیا و اک‌ایناری نیز به معماهایی چون رویاها و آینده‌بینی و گذشته‌بینی می‌پردازد. این دو باور مهم و اساسی اکنکار را می‌توان در تمامی کتاب‌های آنها به نظاره نشست. اما پال توئیچل برای طرح این دو مسئله کتابهای مستقلی را با عنوان اک‌ویدیا دانش باستانی پیامبری و اک‌ایناری علم الاسرار رویاها تعطیل داده است.

 

ادعای دین بودن اکنکار

با تعمق در تناقض میان نفی دین و ادعای دین و آیین بودن، به راحتی می‌توان نتیجه گرفت که دلیل تن دادن اکنکار به تناقض دین نبودن، باز گذاشتن شاهراه‌هایی است که بتوان با دور زدن تعصب دینی متدینان دیگر ادیان آنها را به اکنکار جذب کرد. تمام این گفته‌ها به خوبی روشن می‌نماید که اکنکار برای قرار دادن خود در جایگاه دین از تمامی روش ها و ترفند ها بهره می‌گیرد.

اگر کار با ارائه تعریف‌هایی شگرف از خود و نیز ترسیم اهداف ستورگ و هماهنگ‌سازی برخی از اهداف اساسی و ویژه خود با ادیان مطرح دنیا، گام‌هایی را در جهت شناساندن خود به منزله یک دین برداشته است. همچنین ویژگی هایی که اکنکار برای خود برمی شمارد، از دیگر مویدهای این دین ادعایی، بر دین بودنش است.

با توجه به تعاریفی که سازندگان این آیین و پیروان آن از آیین‌شان دارند می‌توان ادعای دین بودنش را نتیجه گرفت.

کهن ترین راه برای رسیدن به سوگماد

از واژه اکنکار تعریف های متعددی ارائه شده است. «شریعت کی سوگماد» _کتاب مقدس ادعایی این شبه آیین_ اکنکار را دانش باستانی سفر روح و کهن ترین آموزش‌ها برای رسیدن به سوگماد تعریف کرده است. در پندار شریعت کی سوگماد، اکنکار، علمی دقیق و مشتمل بر تمامی آموزه‌هایی است که بشر برای زندگی سعادتمندانه بدان نیازمند است. بر اساس این تعریف، اکنکار از همه آموزه‌های موجود، کهن‌تر بوده و سرچشمه تمامی اعتقادات است. البته ناگفته نماند پال توئیچل، بنیانگذار این فرقه در سال ۱۹۶۷ م این فرقه را بنا نهاده است.

طریق معرفت کامل

واژه‌نامه اکنکار، آن را طریق معرفت کامل به معنای همکار خدا شدن، آموزه‌هایی در مورد نور و صوت که خلاصه‌ای از آموزه‌های نازل شده از طرف خداوند است، اساس تمامی علوم و کلیدی در راه کسب نیروهای معنوی و دانش باستانی سفر روح و… تعریف کرده است. از تعریف‌های دیگری که در این باره وجود دارد می‌توان به کلیدی برای یافتن آزادی، روح بی شکل الهی، طریق جریان صوتی سفیران اک و نیروهای معنوی سوگماد اشاره کرد.

 

اکنکار به وجود آورنده و دربرگیرنده تمامی افکار جهان‌های پایین شمرده شده است. ادعا می شود که هنر نویسندگی، موسیقی و مجسمه سازی گسترشی از آرمان‌های اکنکار است. همچنین اکنکار می‌پندارد دارای چرخه دوازده‌گانه‌ای است که ادیان دوازده‌گانه مهم عالم از آن مشتق شده‌اند. با همه تعریف‌های گسترده‌ای که ارائه شد بازهم پال توئیچل مدعی است که اکنکار نه مذهب است و نه یک فلسفه یا نظام متافیزیکی، بلکه راهی است به سوی خدا.

 

منشأ وجود و بود و نبود

این سخنان پال توئیچل با تعاریفی که ارائه شد ناسازگاری شدیدی دارد. زیرا تمامی مشخصه‌های یک دین و آیین و همچنین نظام متافیزیکی را برای اکنکار اثبات می‌کنند. وی در جایی دیگر در تناقضی آشکار با ادعای پیشین خود می نویسد: «برای شما واصلین صرفاً شیوه ای نیست که به وسیله آن بتوانید از طریق سفر روح در جهان‌های دیگر سیر کنید بلکه طریق زندگی محسوب می‌شود. همه کسانی که در اکنکار هستند می‌توانند به واسطه آن معیارهای روزانه زندگیشان را چه مادی و چه معنوی ارزشیابی نمایند».

اگر به تعریف هایی که از دین ارائه شده است بنگریم و آنها را در کنار ادعاهای اکنکار قرار دهیم به راحتی می‌توان ثبات کرد که این آیین در واقع ادعای ناگفته‌ای مبنی بر دین بودن دارد. اما با توجه به ترفندهای متعددی که در یادگیری دارد، از به کار بردن این واژه دوری می‌گزیند تا بتواند به راحتی اذهان پیروان دیگر ادیان را تسخیر کند.

انتهای پیام

منبع: فصلنامه معرفت ادیان