باب و بهاء، پیامبران بی معجزه (بخش چهارم)

0 172

Visits: 8

 

باب و بهاء، پیامبران بی معجزه

 

در بخش سوم از مقاله «باب و بهاء، پیامبران بی معجزه» بیان شد که اولین و مهم ترین دلیل برای اثربخشی معجزه بر مردم، اعم از این که در زمان پیامبر، حاضر باشند یا غایب، این است که پروردگار متعال، در قرآن رسول اکرم (ص) و کتب دیگر پیامبران الهی، بارها به نقل معجزات گوناگون آن ها می پردازد. از آن رو که بزرگان فرقه بابیت و بهائیت نیز، نه تنها به قرآن و عدم تحریف آن، بلکه به تمامی کتب الهی از جمله تورات و انجیل کنونی نیز ایمان دارند و آن ها را هم مبرا از هر گونه تحریفی می دانند، به همین دلیل، این استدلال، پاسخی درخور برای شبهه آن ها مبنی بر بی اثر بودن معجزه می باشد.

در این بخش از نوشتار حاضر به ادامه نقد شبهه اول می پردازیم.

 

 

نقد شبهه اول: خداوند متعال تمایلی برای نشان دادن معجزه ندارد.

 

عباس افندی، فرزند میرزا حسینعلی نوری که به وصیت پدر، جانشین وی شد، در کتاب مفاوضات خویش، دلیل عدم تمایل ادعایی پروردگار عالم برای نشان دادن معجزه را، بی اثر بودن آن برای دیگرانی که غایب هستند و همچنین کفار معاند می داند. از این رو می نویسد:

علت آن هم این است که حتی در صورت آوردن چنین معجزاتی، فقط برای کسانی دلیل هستند که در زمان وقوع آن معجزات حاضر بودند. بنابراین، معجزات نمی تواند برای نسل های بعدی دلیل محکمی باشد. هندوها، بودایی ها، یهودیان، مسیحی ها، زردشتی ها، مسلمانان، … همه و همه چنین معجزاتی را به وفور نقل کردند، اما نتوانستند حقایق آیین های خود را از طریق معجزات ظاهری برای یکدیگر اثبات کنند. حتی بت پرستان نیز به بت های خود، نسبت معجزه دادند. به این ترتیب، معجزات ظاهری نمی توانند برهان محکمی باشند و به کلی، مشکوک و مخدوش اند“. (۱)

 

عبدالبهاء در جای دیگر می گوید:

“اگر معجزات را برهان اعظم خوانیم، دلیل و حجت از برای حاضرین است نه غائبین”. (۲)

 

اما پاسخ به این سؤال چیست؟

 

برای رد این ادعا می توان از همان برهان پیشین مبنی بر وجود مثال های متعدد از معجزات پیامبران در قرآن کریم و کتب دیگر انبیای الهی بهره برد. بر این اساس باید گفت، اگر حقیقتاً بیان این معجزات اثری بر غایبین در زمان معجزه ندارد، به چه دلیل خداوند متعال آن ها را در کتب خویش نقل می کند؟

آیا نعوذ بالله، خداوند کاری عبث انجام می دهد؟

 

در پاسخ به این سؤال باید گفت، یکی از دلایل نقل معجزات پیامبران در کتب الهی این است که معجزات انبیای پیشین را با این عمل تصدیق نماید. به دیگر سخن، زمانی که خداوند جل و علا از معجزات پیامبران قبلی در کتاب رسول جدید سخن می گوید، همین امر سبب اطمینان مردم نسبت به وثاقت آن معجزات می شود. از این رو، قرآن مجید، پر است از آیات و معجزاتی که خداوند از طریق پیامبران خویش به تصویر می کشد:

وَرَسُولًا إِلَىٰ بَنِی إِسْرَائِیلَ أَنِّی قَدْ جِئْتُکُمْ بِآیَهٍ مِنْ رَبِّکُمْ أَنِّی أَخْلُقُ لَکُمْ مِنَ الطِّینِ کَهَیْئَهِ الطَّیْرِ فَأَنْفُخُ فِیهِ فَیَکُونُ طَیْرًا بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُبْرِئُ الْأَکْمَهَ وَالْأَبْرَصَ وَأُحْیِی الْمَوْتَىٰ بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُنَبِّئُکُمْ بِمَا تَأْکُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِی بُیُوتِکُمْ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَهً لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ“. (آل عمران، آیه ۴۹)

و او را به رسالت به سوی بنی اسرائیل فرستد که به آنان گوید: من از طرف خدا معجزی آورده ‌ام. من از گل مجسمه مرغی ساخته و بر آن (نفس قدسی) بدمم تا به امر خدا مرغی گردد و کور مادر زاد و مبتلای به پیسی را به امر خدا شفا دهم. و مردگان را به امر خدا زنده کنم. و به شما (از غیب) خبر دهم که در خانه‌ هاتان چه می ‌خورید و چه ذخیره می ‌کنید. این معجزات برای شما حجت و نشانه (حقانیت من) است اگر اهل ایمان هستید“.

 

بنابراین، نمی توان ادعا کرد که الزاماً معجزات انبیاء و پیامبران الهی، منحصر به زمان خود ایشان است و بر روی غایبین در این زمان، اعتبار و در نتیجه اثری ندارد.

 

ثانیاً خبری که به صورت متواتر به مردم در اعصار دیگر می رسد، حجت ساز است. همین اخبار متواتر، از چنان اعتباری نزد مردم برخوردارند که گویی خود، شاهد آن معجزه بوده اند.

 

همچنین در پاسخ به این ادعا که چون برخی از کفار و مشرکین، حتی با وجود معجزات، ایمان نمی آوردند باید گفت:

این افراد، از جمله معاندین بودند. لذا نه تنها معجزه، بلکه استدلال و براهین عقلی نیز آن ها را راضی به پذیرش حق نمی کرد. آیا می توان گفت که به دلیل لجاجت این افراد، استفاده از استدلال برای اثبات حقانیت خود نیز کاری نادرست است؟

 

ادامه دارد…

 

موضوعات مرتبط:

باب و بهاء، پیامبران بی معجزه (بخش اول)

باب و بهاء، پیامبران بی معجزه (بخش دوم)

بهائیت و تغییر مفهوم رجعت (بخش اول)

باب و بهاء، پیامبران بی معجزه (بخش سوم)

باب و بهاء، پیامبران بی معجزه (بخش پنچم)

 

پی نوشت ها:

۱) جزوه رفع شبهات (۱۳۸۸) شمسی، ویرایش دوم، ص ۱۱۶٫

۲) افندی، عباس (۱۹۲۰) میلادی، مفاوضات، مصر، فرج‌الله زکی الکردی، ص ۷۴٫

 

منابع:
  • کبیری سامانی، س.، ملک زاده، ع. (۱۳۹۱)، رجعت از دیدگاه شیعه و فرقه ضاله بهائیت، معرفت، سال بیست و یکم،شماره یکصد و هفتاد و هشتم، ص ۱۰۹-۱۲۴
  • جزوه رفع شبهات (۱۳۸۸) شمسی، ویرایش دوم
  • منطقی، ا. (۱۳۸۷)، بهائی گری؛ اصول و مبانی اعتقادی، معرفت، شماره یکصد و سی و سوم
  • کریمی، م. (۱۳۸۵)، معجزات و کرامات پیامبر اعظم (صلی الله علیه وآله)، شماره یکصد و هشتم
  • پرچم، ا. (۱۳۸۹)، بررسی و مطالعه گفتمان های تورات و انجیل و قرآن در معجزه پیامبران، الهیات تطبیقی علمی پژوهشی، سال اول، شماره اول، ص ۲۱-۳۶

 

نویسنده: زهرا کامکار