بازدیدها: 8
آموزه فدا در مسیحیت اشاره به معنی سرایت گناه آدم و حوا به تمامی نسل بشر و گناه آلودگی انسانها دارد. بر اساس این دیدگاه حتی تمامی انبیا الهی تا قبل از عیسی مسیح گناه کار بوده اند.
این مسئله قرنها است که مورد سوال خود مسیحیان و اندیشمندان دیگر ادیان قرارگرفته است و بزرگان مسیحیت در این سالها نتوانسته اند پاسخ مناسبی برای آن پیدا کنند.
برخی از مسیحیان معتقد بودند انسان توانایی خوب شدن را ندارد و آن را نشانه ضعف وجودی انسان می دانستند. این مسئله به نوعی با موضوع اختیار انسان در تضاد است و میتواند آن را به نوعی سلب اختیار از انسان قلمداد کرد. به عبارتی انسان در دنیا به علت گناه اولیه آدم و حوا توان خوب شدن را نداشت و این مسئله بر خلاف یکی قدرت اختیار انسان و انتخاب خیر و نیکویی است.
آگوستین قدیس معتقد بود انسان نمی تواند کار نیکو انجام دهد و معتقد بود: «انسان خودش نمیتواند کار نیکو انجام دهد. از تجربه و مکاشفه مسیحی میتوان فهمید که انسان به قدری به گناه آلوده شده است که نمی تواند خود را درمان کند.»
آموزه فدا و بی اختیاری انسان
شاید بتوان اینگونه گفت که انسان در مسیحیت به چاهی افتاده است که خود توان نجات از آن را نداشت و نمی توانست با اراده و اختیار خود نجات یابد. او تنها می بایست قرنها به انتظار فیض و صلیب عیسی مینشست تا نجات یابد و کاری از دست خودش برنمی آمد.
آنچه از این دیدگاه مشخص است در نجات شناسی مسیحیتی که توسط افراد مختلف تحریف شده نمی تواند نقشی را برای اختیار انسان دید. بلکه تنها می بایست برای رسیدن به خیر به انتظار منجی نشست.
پی نوشت:
۱. کالین براون، فلسفه و ایمان مسیحی، ترجمه طاطهوس میکائیلیان، ص۴.
انتهای پیام
منبع: فرقه نیوز