بهائیت، عامل ایجاد درگیری میان زرتشتیان دوره قاجار (بخش سوم)

0

بازدیدها: 17

 

بهائیت، عامل ایجاد درگیری میان زرتشتیان دوره قاجار

 

بهائیت از طریق احبا (1) و اقداماتی در جهت دعوت از جامعه زرتشتی ایران برای پذیرش این فرقه، عامل ایجاد درگیری در میان زرتشتیان دوره قاجار شد. در این میان، سیاوش سیابخش، معروف به سفیدوش، یکی از جسورترین احبا و عوامل فرقه بهائیت برای تبلیغ در میان زرتشتیان بود.

 

 

انجمن حق گوی یزد و درگیری میان زرتشتیان

 

در دوران قاجار و با بالا گرفتن آتش درگیری ها بین احبا و زرتشتیان، موبدان یزد که حاضر به شرکت در مراسم مذهبی بهائی شدگان نبودند، اجازه استفاده از دخمه های (2) خود را برای مرده های آن ها نمی دادند. از این رو، سیاوش و دیگر بهائی شدگان از عبدالبهاء (3) اجازه گرفتند و گورستانی مستقل به نام «گلستان جاوید» برای خود ساختند. پس از آن نیز، مجوز دفن مرده های خود را از دستور (4) دستوران کرمان و «انجمن ناصری یزد» که در آن زمان مورد نفوذ بهائیت بود دریافت کردند. البته بعدها این گورستان نیز توسط زرتشتیان یزد تخریب شد.

نمایی از دخمه زرتشتیان یزد

 

به تدریج درگیری های میان زرتشتیان و احبا آن قدر بالا گرفت که برخی از زرتشتیان اقدام به دزدیدن و کشتن فرزندان احبا نمودند. همچنین، به منزل برخی از بهائی شدگان از جمله اسفندیارگشتاسب می ریختند و آن ها را مورد ضرب و جرح قرار می دادند. (5)

این اقدامات تا بدان جا ادامه داشت که این افراد، گروهی به نام «انجمن حق گوی یزد» تشکیل دادند. از آن پس، تلاش برای ایجاد رعب و وحشت در میان بهائی شدگان و محبین بهائیان به صورت سازمان یافته انجام می شد. این انجمن در اولین اقدام خود، ماستر خدابخش، از بزرگ ترین حامیان احبا را به قتل رساند. (6)

ماستر خدابخش از چنان جایگاه برجسته ای برای جامعه بهائیت برخوردار بود که عبدالبهاء پس از مرگ وی نوشت:

از شهادت ماستر خدابخش بسیار محزون و دلخون شدیم“. (7)

 

ماستر خدابخش از جمله زرتشتیانی بود که پس از اتمام تحصیلات اولیه در ایران، برای گذراندن تحصیلات تکمیلی به مدت چهارده سال نزد اکبر پارسیان هند فرستاده شد. وی پس از بازگشت به ایران نیز در مدرسه کیخسروی یزد مشغول به تدریس شد. خدابخش در جریان درگیری میان زرتشتیان و فرقه بهائیت، به حمایت از بهائیان می پرداخت. فاضل مازندرانی از بزرگان و مورخان بهائی معتقد است که ماستر خدابخش علیرغم این که حامی سرسخت بهائی شدگان بود، خود تا آخر عمر به این فرقه در نیامد (8). حال آن که زرتشتیان بر این باورند که او در ظاهر زرتشتی و در خفا بهائی بود.

 

قاتل خدابخش، ژاندارمی زرتشتی از اهالی کرمان به نام فریدون بود. وی که پس از دستگیری به قم منتقل شد، از آن جا از دست مأموران گریخت. سیاوش سفیدوش بر این باور است که فریدون به یاری دستوران زرتشتی و ارباب کیخسرو شاهرخ (9) توانست از این معرکه جان سالم به در برد. (10)

 

ادامه دارد…

 

موضوعات مرتبط:

بهائیت، عامل ایجاد درگیری میان زرتشتیان دوره قاجار (بخش اول)

بهائیت، عامل ایجاد درگیری میان زرتشتیان دوره قاجار (بخش دوم)

نگاهی به آموزه تثلیث (بخش اول)

رابطه عقل و تثلیث (بخش اول)

دلایل غیرقابل اجرا بودن شریعت کیش زرتشت

 

پی نوشت ها:

1) «احبا» به آن دسته از زرتشتیان اطلاق می گردد که کیش خود را رها کردند و به فرقه بهائیت درآمدند. این افراد به این جهت احبا نام گرفتند که زرتشتیان بهائی شده، انجمنی با این نام تشکیل دادند.

2) «دخمه» یا «برج خاموشان»، نام مکانی است که زرتشتیان، جسد اموات خود را در آن جا قرار می دادند. در حقیقت، از آن جا که پیروان زرتشت، خاک را پاک می دانند و برای آن تقدس قائلند، جسد مردگان را که در باور آن ها پلید و نجس است در جایی قرار می دادند تا خوراک پرندگان شود. سپس استخوان های آن ها را درون چاه میانه دخمه انبار می کردند.

3) عبدالبهاء، لقب عباس افندی، فرزند ارشد میرزا حسینعلی نوری است که به وصیت پدر، پس از وی رهبر بهائیان شد.

4) «دستور» زرتشتی، در عرف دین زرتشت به عنوان عالی ترین پایه پیشوای دینی می باشد.

5) فاضل مازندرانی، اسدالله (1976) میلادی، تاریخ ظهورالحق، ج 8، قسمت دوم، بی جا، مؤسسه مطبوعات امری، ص 936 و 937.

6) شهمردان، رشید (1363) شمسی، تاریخ زرتشتیان؛ فرزانگان زرتشتی، تهران، فروهر، ص 603 و 604.

7) فاضل مازندرانی، اسدالله (1976) میلادی، تاریخ ظهورالحق، ج 8، قسمت دوم، بی جا، مؤسسه مطبوعات امری، ص 973.

8) فاضل مازندرانی، اسدالله (1976) میلادی، تاریخ ظهورالحق، ج 8، قسمت دوم، بی جا، مؤسسه مطبوعات امری، ص 971 و 972.

9) کیسخرو شاهرخ، از بزرگان زرتشتی و مخالف سرسخت بهائیان و احبا بود. وی در دومین دور از مجلس شورای ملی به نمایندگی جامعه زرتشتی ایران در آمد.

10) سفیدوش، سیاوش (132) بدیع، مؤسسه ملی مطبوعات امری، بی تا، بی جا، ص 127-128.

 

منابع:
  • دادبخش، م.، مفتخری، ح. (1398)، واکاوی دلایل و پیامدهای ارتباط میان زرتشتیان ایران و جامعه بهائیت در دوره قاجار، معرفت ادیان، سال دوازدهم، شماره دوم، پیاپی 46، ص 71-87
  • اسماعیلی، م. (1387)، انگلستان و گسترش فرقه بهائیت در ایران (با تأکید بر عصر پهلوى)، تاریخ پژوهان، شماره شانزدهم
  • حاجی اکبری، م. (1394)، پارسیان هند و حیات سیاسی اجتماعی زرتشتیان در عهد قاجار، تاریخ نامه خوارزمی، فصل نامه علمی تخصصی، سال دوم، تابستان، ص 27-52
  • آبادیان، ح. (1383)، ریپورترها و تحولات تاریخ معاصر ایران، فصل نامه مطالعات تاریخی، شماره دوم، ص 139-194

 

نویسنده: زهرا کامکار