بهائیت، عامل ایجاد درگیری میان زرتشتیان دوره قاجار (بخش چهارم)

0

بازدیدها: 13

بهائیت، عامل ایجاد درگیری میان زرتشتیان دوره قاجار

 

اقدامات سیاوش سفیدوش بهائی، درگیری میان زرتشتیان دوره قاجار را تشدید کرد. انتقادات و فعالیت ها مکرر سیاوش علیه موبدان و دستوران (1) زرتشتی و اقدامات متقابل بزرگان جامعه زرتشتی علیه او، کار را به ورود و دخالت اردشیر ریپورتر به عنوان نماینده پارسیان هند (2) در ایران کشاند.

 

 

اردشیر ریپورتر و درگیری میان زرتشتیان دوره قاجار

 

ارباب کیخسرو شاهرخ در آن زمان، نماینده جامعه زرتشتی ایران در مجلس دوم شورای ملی بود. وی  مواضع سختی در قبال بهائیان و احبا (3) داشت. از این رو، پس از بالا گرفتن درگیری میان بهائیان و زرتشتیان دوره قاجار، تنها به ارسال نامه و دعوت به اتحاد طرفین دعوی اکتفا نمود. این در حالی است که اردشیر ریپورتر عملکردی کاملاً متفاوت با وی داشت.

اردشیر ریپورتر، جاسوس پارسی انگلیس در عصر قاجار و پهلوی

اردشیر به عنوان سومین جاسوس انگلیس که از طریق پارسیان هند و به اسم کمک به زرتشتیان ایران وارد این سرزمین شد، بر خلاف ارباب شاهرخ، مأموریت داشت تا به حمایت از بهائیت و افرادی بپردازد که به فرقه بهائیت در آمده اند. از این رو، نمی توانست به سادگی از کنار اذیت و آزار و کشتار احبا بگذرد.

بنابراین، ریپورتر، ابتدا در سال 1334 هجری قمری نامه ای به زرتشتیان نوشت و سپس خود نیز عازم یزد شد. با ورود وی به یزد، جلسه ای برای بررسی اختلافات تشکیل شد. اردشیر در این جلسه آشکارا حمایت خود از احبا و بهائیان را اعلام نمود. افزون براین، در همین جلسه از ملاقات خود با عبدالبهاء (4) نیز سخن گفت و به تمجید از وی پرداخت.

 

در این میان، رهبر جامعه زرتشتیان هند، جیون جی مدی هم اعلامیه ای در این رابطه به زبان انگلیسی منتشر کرد. جیون جی مدی در این اعلامیه ضمن اشاره به آشنایی خود با بهائیت در زمان اقامت در اروپا (سال 1889)، تبلیغات بهائیان مبنی بر مطابقت علی محمد شیرازی (5) با منجیان موعود در دین زرتشت را رد نمود. وی در ادامه، تأکید می کند که بهائیت یک مذهب جدید نیست بلکه یکی از چندین مذاهب و فلسفه یا طریقه فکری است که گاه به گاه به وجود می آید. بر این اساس، نتیجه می گیرد که بهائیت، چیزی از جنس صوفی گری است. از این رو با دیانت زرتشتی قابل جمع است. پس، شخص می تواند «هم زرتشتی باشد و هم بهائی» (6). از این رو در ادامه ادعا می کند که:

عقیده من این است که مذهب بهائی در ایران، اسباب یک قسم حریت (آزادی) مرد و زن شده، و سلاسل عصبیت جاهله را گسلانیده و موجب افکار مختلفه حریت می گردد“. (7)

 

این اعلامیه، اگر چه به ظاهر، برخی از باورهای بهائیت را نقد می کند، اما عملاً حمایتی بود از این فرقه در برابر حملات زرتشیان به آن ها. از این رو سیاوش سفیدوش می نویسد:

اگر چه بسیاری از مطالب اعلامیه مزبور درباره اساس اعتقادات بهائی از روی بی اطلاعی و بر خلاف حقیقت و واقع است، ولکن در آن روزها که بهائیت مورد عناد و دشمنی دستورات و بسیاری از اتباع آنان بود و احبا را مرتد و بیگانه معرفی می کردند، بعضی از مطالب آن، جوابگوی ایشان بود و از احبا حمایت می نمود…”. (8)

 

به هر ترتیب، علیرغم این بیانیه و نامه ها و جلسات اردشیر ریپورتر برای رفع درگیری میان بهائیان و زرتشتیان در دوره قاجار، اختلافات ادامه داشت. اما نکته قابل تأمل این جاست که این درگیری ها به ناگاه در اواخر عصر قاجار کم رنگ می شود. حتی عجیب تر این که با آغاز دوران پهلوی که به واسطه کودتای انگلیس در ایران رقم خورد، کاملاً از بین می رود.

 

 

موضوعات مرتبط:

بهائیت، عامل ایجاد درگیری میان زرتشتیان دوره قاجار (بخش اول)

بهائیت، عامل ایجاد درگیری میان زرتشتیان دوره قاجار (بخش دوم)

نگاهی به آموزه تثلیث (بخش اول)

بهائیت، عامل ایجاد درگیری میان زرتشتیان دوره قاجار (بخش سوم)

رابطه عقل و تثلیث (بخش اول)

دلایل غیرقابل اجرا بودن شریعت کیش زرتشت

 

پی نوشت ها:

1) «دستور» زرتشتی، در عرف دین زرتشت به عنوان عالی ترین پایه پیشوای دینی می باشد.

2) پارسیان هند، گروهی از زرتشتیان هستند که قرن ها پیش، به دلیل مناسبات گسترده تجاری و اجتماعی بین ایران و هندوستان، به این کشور مهاجرت نمودند.

3) «احبا» به آن دسته از زرتشتیان اطلاق می گردد که کیش خود را رها کردند و به فرقه بهائیت درآمدند. این افراد به این جهت احبا نام گرفتند که زرتشتیان بهائی شده، انجمنی با این نام تشکیل دادند.

4) عبدالبهاء، لقب عباس افندی، فرزند ارشد میرزا حسینعلی نوری است که به وصیت پدر، پس از وی رهبر بهائیان شد.

5) علی محمد شیرازی، بنیان گذار فرقه بابیت است. پس از وی، ابتدا یحیی صبح ازل ادعای جانشینی او را کرد و سپس برادر یحیی، میرزا حسینعلی نوری (بنیان گذار بهائیت) خود را جانشین او دانست.

6) سفیدوش، سیاوش (132) بدیع، یار دیرین، مؤسسه ملی مطبوعات امری، بی تا، بی جا، ص 123.

7) همان، ص 125-126.

8) همان.

 

منابع:
  • دادبخش، م.، مفتخری، ح. (1398)، واکاوی دلایل و پیامدهای ارتباط میان زرتشتیان ایران و جامعه بهائیت در دوره قاجار، معرفت ادیان، سال دوازدهم، شماره دوم، پیاپی 46، ص 71-87
  • اسماعیلی، م. (1387)، انگلستان و گسترش فرقه بهائیت در ایران (با تأکید بر عصر پهلوى)، تاریخ پژوهان، شماره شانزدهم
  • حاجی اکبری، م. (1394)، پارسیان هند و حیات سیاسی اجتماعی زرتشتیان در عهد قاجار، تاریخ نامه خوارزمی، فصل نامه علمی تخصصی، سال دوم، تابستان، ص 27-52
  • آبادیان، ح. (1383)، ریپورترها و تحولات تاریخ معاصر ایران، فصل نامه مطالعات تاریخی، شماره دوم، ص 139-194

 

نویسنده: زهرا کامکار