بهائیت و تغییر مفهوم رجعت (بخش پنجم)

0

بازدیدها: 5

 

بهائیت و تغییر مفهوم رجعت

 

همان طور که در بخش دوم و سوم از مقاله «بهائیت و تغییر مفهوم رجعت» بیان شد، میرزا حسینعلی نوری با استناد به آیه 89 سوره بقره، ادعا می کند که معنای اول رجعت، بازگشت صفات رذیله مردم شرور زمان پیامبران پیشین به مردم زمان پیامبر جدید است. در این دو بخش از نوشتار پیش رو با توجه به تفاسیر ائمه اطهار علیهم السلام در رابطه با این آیه شریفه و شأن نزول آن، این ادعای نوری مورد بررسی قرار گرفت و ایرادات آن ذکز شد.

برداشت دومی که حسینعلی نوری از مفهوم رجعت دارد این است که، چون همه انبیاء الهی، تحت امر یک خدای واحد هستند، بنابراین، یکی از آن ها می تواند بگوید که من رجوع کل انبیاء الهی هستم. نوری این ادعای خود را امری بدیهی نیز می داند و می گوید، چنین باوری آن قدر روشن است که حتی نیازی به استدلال نیز ندارد.

 

 

شبهه دوم: تغییر مفهوم رجعت بر اساس این که همه انبیاء تحت امر یک خدا هستند

 

حسینعلی بهاء می نویسد:

“... جمیع انبیاء، هیاکل امرالله هستند که در قمائص (جامه های) مختلف ظاهر شدند و اگر به نظر لطیف ملاحظه فرمایی، همه را در یک رضوان ساکن بینی و در یک هوا، طائر و بر یک بساط، جالس و بر یک کلام، ناطق و به یک امر، آمر. این است اتحاد آن جواهر وجود و شموس غیر محدود و معدود. پس اگر یکی از این مظاهر قدسیه بفرماید، من رجوع کل انبیاء هستم، صادق است و همچنین ثابت است در هر ظهور بعد صدق، رجوع ظهور قبل و مطابق آیات و اخبار ثابت و محقق شد و این رجوع، اظهر از آن است که به دلیل و برهان محتاج شود”. (1)

 

البته نوری در ادامه، اعتقاد دارد که افرادی که به پیامبر جدید ایمان می آورند نیز در صورتی که پیش از این به اسباب و متعلقات دنیا وابسته بودند، آن ها هم رجعت کرده اند. در تصور نوری، دلیل این امر آن است که این افراد، با ایمان آوردن به پیامبر جدید، حیاتی جدید بدست می آورند:

“… مثلاً ملاحظه فرمائید از جمله انبیاء، نوح [ع] بود که چون مبعوث به نبوت شد و به قیام الهی بر امر قیام فرمود، هر نفسی که به او مؤمن و به امر او مذعن شد، او فی الحقیقه به حیات جدید مشرف شد و در حق او صادق می آمد حیات بدیع و روح جدید. زیرا که او قبل از ایمان به خدا و اذعان به مظهر نفس او، کمال علائق را به اموال و اسباب متعلقه به دنیا از قبیل زن و فرزند و اطعمه و اشربه و امثال ذلک داشت، به قسمی که اوقات لیل و نهار را مصروف بر اخذ زخارف و اسباب تعیش داشت و همت در تحصیل اشیای فانیه گماشت.
… و همین گروه به مجرد این که صهبای ایمان را از کأس ایقان از ایادی مظاهر سبحان می نوشیدند، بالمره تقلیب می شدند، به قسمی که از زن و فرزند و اموال و اثقال و جان و ایمان، بلکه از کل ماسوی می گذشتند و به قسمی غلبات شوق الهی و جذبات ذوق صمدانی ایشان را اخذ می نمود که دنیا را و آن چه در آن است به پر کاهی ندارد. آیا حکم خلق جدید و رجوع بر این ها نمی شود؟ … مع ذلک چگونه می شود که اگر این نفوس، همان نفوس قبل باشند، این گونه امورات که مخالف عادت بشریه و منافی هوای جسمانیه است، از ایشان ظاهر شود؟” (2)

 

از این رو در ادامه می نویسد:

مردمی که در ظهور جدید به پیامبر جدید ایمان می آورند، حکم شان حکم مردمی است که در ظهور قبلی به پیامبر قبلی ایمان آوردند. چرا که آن چه از مردم قبل ظاهر می شود، از این مردم هم ظاهر و هویدا می شود. مانند دو گل که یکی در شرق و یکی در غرب رویدند، که بر هر دو لفظ گل اطلاق می شود. البته منظور از گل، شاخه و برگ و شکل آن مد نظر نیست، بلکه منظور بو و عطر آن است“. (3)

 

ادامه دارد…

 

موضوعات مرتبط:

بهائیت و تغییر مفهوم رجعت (بخش سوم)

بهائیت و تغییر مفهوم رجعت (بخش چهارم)

آیا بهائیت، فرقه ای اسلامی است؟ (بخش اول)

بهائیت و تغییر مفهوم رجعت (بخش ششم)

بهائیت و تغییر مفهوم رجعت (بخش هفتم)

هزاره گرایی در بابیت و بهائیت (بخش اول)

بهائیت و تغییر مفهوم رجعت (بخش هشتم)

 

پی نوشت ها:

1) نوری، حسینعلی، ایقان، ص 52.

2) همان، ص 53-54.

3) همان، ص 54.

 

منابع:
  • منطقی، ا. (1387)، بهائی گری؛ اصول و مبانی اعتقادی، معرفت، شماره یکصد و سی و سوم
  • فلاحتی، ح. (1389)، تحلیل عقاید شیخیه در بسترسازی بابیت و بهائیت، سال اول، شماره دوم، ص 159-178
  • حسینی، ع.، شهبازیان، م. (1397)، کاوشی در رجعت با تأکید بر انحرافات شیخیه، بهائیت و احمد اسماعیل بصری، فصل نامه علمی-پژوهشی مشرق موعود،سال سیزدهم، شماره چهل و نهم،173-198
  • کبیری سامانی، س.، ملک زاده، ع. (1391)، رجعت از دیدگاه شیعه و فرقه ضاله بهائیت، معرفت، سال بیست و یکم،شماره یکصد و هفتاد و هشتم، ص 109-124
  • جزوه رفع شبهات (1388) شمسی، ویرایش دوم

 

نویسنده: زهرا کامکار