بهائیت و مفهوم آتش در قیامت (بخش دوم)
بازدیدها: 3
بهائیت و مفهوم آتش در قیامت
در بخش اول از مقاله «برداشت بهائیت از مفهوم آتش در ارتباط با آیات قیامت» بیان شد که بهائیان بر این باورند که منظور از قیامت، نه واقعه ای است که به سبب آن نظام آفرینش نابود می شود و پس از آن حساب و کتاب روز جزا آغاز می گردد، بلکه نسخ دین پیامبر پیشین و ظهور شریعتی جدید است. اما از آن جا که ارائه چنین تعریفی از قیامت، سؤالاتی را به همراه خواهد داشت، لازم می دانند تا معنای برخی دیگر از مفاهیم قرآنی را نیز که در ارتباط با این انگاره دینی است، تغییر دهند. از جمله این موارد می توان به مفهوم آتش اشاره نمود. (1)
نقد برداشت بهائیت از مفهوم آتش
همان طور که در بخش اول از نوشتار پیش رو ذکر شد، بهائیان برای اثبات ادعای خویش، آیه 103 سوره آل عمران را ذکر می کنند و می نویسند:
“حضرت محمد [ص] موقعیت قبل از ایمان مؤمنین را بدین گونه برایشان شرح می دهند:
«وَكُنْتُمْ عَلَىٰ شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ». یعنی در وقت کفر، شما در کنار گودالی از آتش بودید، او شما را از آن بیرون کشید. اینچنین خداوند به وضوح به شما نشانه هایش را نشان می دهد تا شاید شما از هدایت شدگان باشید“.
در پاسخ به این شبهه باید گفت:
اولاً، مسلماً بعضی از مفاهیم در برخی از آیات قرآن کریم، به معنای استعاری آن ها به کار می رود. این امر چیزی نیست که قابل انکار باشد. اما این مسئله دلیل مناسبی برای تغییر معنای تمامی مفاهیم قرآن به حالت استعاری آن نیست.
ثانیاً، همان طور که در برخی از آیات قرآن کریم از جمله آیه 103 سوره آل عمران، معنایی استعاری از برخی مفاهیم استنباط می گردد، بخشی دیگر از آیات نیز معنای اصلی واژگان را قصد می کنند.
از این جمله می توان به آیات زیر اشاره نمود:
“فَلَمَّا قَضَىٰ مُوسَى الْأَجَلَ وَسَارَ بِأَهْلِهِ آنَسَ مِنْ جَانِبِ الطُّورِ نَارًا قَالَ لِأَهْلِهِ امْكُثُوا إِنِّي آنَسْتُ نَارًا لَعَلِّي آتِيكُمْ مِنْهَا بِخَبَرٍ أَوْ جَذْوَةٍ مِنَ النَّارِ لَعَلَّكُمْ تَصْطَلُونَ“. (قصص، آیه 29)
“آن گاه که موسی عهد خدمت به پایان رسانید و با اهل بیت خود (از حضور شعیب) رو به دیار خویش کرد (در راه) آتشی از جانب طور دید. به اهل بیت خود گفت: شما در اینجا مکث کنید که از دور آتشی به نظرم رسید. (می روم تا) شاید از آن خبری بیاورم یا برای گرم شدن شما شعله ای برگیرم“.
بر اساس این آیه شریفه، حضرت موسی (ع) زمانی که به همراه خانواده از مدین به سمت وطن خویش باز می گشت، در راه به آتشی رسید. در نتیجه به سمت آتش رفت تا یا خبری برای اهل بیت خود بیاورد و یا بخشی از آن آتش را برای گرم کردن آن ها بردارد.
حال با توجه به این آیه از قرآن مجید، اگر بخواهیم «آتش» را به معنای «کفر» در نظر بگیریم، آیا حضرت موسی (ع) به سمت کفر رفتند تا با آن خانواده خود را گرم کنند؟
آیا این تعبیر از مفهوم آتش، بی معنا نیست؟
در مثالی دیگر، خداوند در آیه شریفه 17 سوره رعد می فرمایند:
“أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَسَالَتْ أَوْدِيَةٌ بِقَدَرِهَا فَاحْتَمَلَ السَّيْلُ زَبَدًا رَابِيًا وَمِمَّا يُوقِدُونَ عَلَيْهِ فِي النَّارِ ابْتِغَاءَ حِلْيَةٍ أَوْ مَتَاعٍ زَبَدٌ مِثْلُهُ كَذَٰلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْحَقَّ وَالْبَاطِلَ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفَاءً وَأَمَّا مَا يَنْفَعُ النَّاسَ فَيَمْكُثُ فِي الْأَرْضِ كَذَٰلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ“.
“خدا از آسمان آبی نازل کرد که در هر رودی به قدر وسعت و ظرفیتش سیل آب جاری شد و بر روی سیل کفی بر آمد چنان که فلزاتی را نیز که برای تجمل و زینت (مانند طلا و نقره) یا برای اثاث و ظروف (مانند آهن و مس) در آتش ذوب کنند مثل آب کفی برآورد، خدا به مثل این (آب و فلزات و کف روی آن ها) برای حق و باطل مثل می زند که (باطل چون) آن کف به زودی نابود می شود و اما (حق چون) آن آب و فلز که به خیر و منفعت مردم است در زمین درنگ می کند. خدا مثل ها را بدین روشنی بیان می کند”.
در این آیه نیز، با فرض پذیرش معنای استعاری مد نظر رهبران فرقه بهائیت، مفهوم آیه چنین می شود:
“ آمد چنان که فلزاتی را نیز که برای تجمل و زینت (مانند طلا و نقره) یا برای اثاث و ظروف (مانند آهن و مس) در کفر ذوب کنند…“.
این عبارت، چه معنایی دارد؟
آیا جز این است که نشان می دهد نمی توان با استناد به تنها چند مورد از آیات قرآن، دیگر آیات را نیز با معنایی استعاری تصور نمود؟
ثالثاً، به راستی رهبران بهائیت که پیش از ادعای پیامبری خویش، خود را تابع رسول مکرم اسلام (ص) و اهل بیت ایشان می دانستند، از کدام یک از تفاسیر و روایات ائمه اطهار علیهم السلام، چنین تأویل ها و تفسیرهایی را استخراج نموده اند؟
ادامه دارد…
موضوعات مرتبط:
بهائیت و مفهوم آتش در قیامت (بخش اول)
معاد و قیامت در بهائیت (بخش اول)
آیا بهائیت، فرقه ای توحیدی است؟ (بخش اول)
بهائیت، عامل ایجاد درگیری میان زرتشتیان دوره قاجار (بخش اول)
روابط بزرگان جامعه زرتشتی با بهائیان در عصر مشروطه (بخش اول)
نقش انگلیس در برقراری ارتباط میان زرتشتیان و بهائیان (بخش اول)
پی نوشت ها:
1) جزوه رفع شبهات، سال 1388، ویرایش دوم، ص 59.
منابع:
- جزوه رفع شبهات (1388) شمسی، ویرایش دوم