تغییر تقویم در بابیت و بهائیت (بخش اول)

0

بازدیدها: 11

 

تغییر تقویم در بابیت و بهائیت

 

یکی از کارهایی که علی محمد شیرازی (1) به دنبال ایجاد تغییر و معرفی آیین جدید خویش انجام داد، تغییر تقویم بود. در این تغییر تقویم در بابیت و بهائیت، تعداد روز و ماه نوزده در نظر گرفته می شود. بدین معنا که یک سال از نوزده ماه و یک ماه از نوزده روز تشکیل می شود. این در حالی است که هیچ منطق علمی در این روزشمار یافت نمی شود.

 

 

تقویم چیست؟

 

تقویم یا «گاه شمار» به مجموعه ای از قوانین گفته می شود که برای تطبیق یک سال، یعنی مدت زمان گردش زمین به دور خورشید و تنظیم زمان برای انجام امورات زندگی و اعمال عبادی مورد استفاده قرار می گیرد.

بنابراین از گذشته تا کنون، تلاش اقوام و تمدن های بزرگ بر این بود که با تعیین اصول و قواعدی مناسب، دقیق ترین تقویم ها را برای استخراج یک دور کامل گردش زمین به دور خورشید مشخص و معرفی نمایند.

 

 

تقویم در فرقه های بابیت و بهائیت

 

علی محمد شیرازی تقویمی را معرفی کرد که نه تنها ارتباطی با گاه شمارهای قمری، شمسی و میلادی ندارد، بلکه هیچ نسبتی با طبیعت و علم نجوم نیز در آن یافت نمی گردد. تقویم «بدیع» که به حق، امری جدید به شمار می آید، نام همان گاه شماری است که باب و بهاء به پیروان خود معرفی نمودند.

بر اساس تقویم بابیت و بهائیت، یک سال، نوزده ماه و یک ماه، نوزده روز است (2). حال آن که هیچ مبنای منطقی برای این امر تصور نمی شود.

میرزا حسینعلی نوری درباره تغییر تقویم و تبدیل آن به گاه شماری بر مبنای عدد نوزده و نه بر مبنای اصول طبیعت، می نویسد:

اگر نفسی بکل آيات ظاهر شود، قبل از اتمام الف سنه کامله که هر سنه آن دوازده ماه بما نزل فی الفرقان و نوزده شهر بما نزل فی البیان که هر شهری، نوزده یوم مذکور است“. (3)

 

تقویم بهائیت و بابیت
نمایی از تقویم بدیع

 

اساساً زمانی که از یک سال سخن به میان می آید، معنای آن این است که مدت زمان یک دور کامل زمین به دور خورشید مد نظر است. در خصوص یک ماه نیز، منظور همان زمان لازم برای یک گردش کامل ماه به دور زمین می باشد. بنابراین:

  • اولاً اسامی سال و ماه منطبق بر کارکرد آن ها می باشد. بدین معنا که یک سال یعنی مدت زمان لازم برای گردش زمین به دور خورشید و یک ماه یعنی زمان لازم برای گردش ماه به دور زمین.
  • ثانیاً تلاش می شود تا این زمان بندی ها و گاه شمارها تا حد امکان با قواعد طبیعت سازگار باشد. به عنوان مثال، در تقویم هجری شمسی و قمری برای حفظ این سازگاری با طبیعت لازم است تا هر چند سال یک بار، سال کبیسه شود.

توجه به این نکته ضروری است که اصرار علی محمد شیرازی و میرزا حسینعلی نوری بر تغییر تقویم بابیت و بهائیت و گذاردن اساس آن بر عدد نوزده، نه به دلیل مبنای عقلانی این عدد و تناسب آن با اصول طبیعت است، بلکه به دلیل تقدس این عدد در نزد بزرگان این دو فرقه می باشد.

 

همین تقدس عدد نوزده است که علی محمد را بر آن داشت که هجده نفر اولی را که به وی ایمان آوردند، حروف «حی» بنامد. چرا که واژه حی در حروف ابجد، معادل عدد 18 می شود. و این عدد با احتساب خود علی محمد، نوزده را بدست می دهد و این دقیقاً همان عدد ارزشمند و مقدس در نزد باب است.

یا به علت همین تقدس است که بهاء (4)، در صفحه 41 از کتاب اقدس به پیروان خود امر می کند که:

تجدید کردن اثاث خانه در هر ۱۹ سال بر شما واجب است“.

 

به هر ترتیب، شباهت زیاد تغییرهای ایجاد شده در تقویم بابیت و بهائیت، گویای این است که این دو فرقه از جریان های پسیخانیه و نقطویه الگوبرداری نموده اند.

 

ادامه دارد…

 

موضوعات مرتبط:

هزاره گرایی در بابیت و بهائیت (بخش اول)

تغییر تقویم در بابیت و بهائیت (بخش دوم)

تغییر تقویم در بابیت و بهائیت (بخش سوم)

 

پی نوشت ها:

1) علی محمد شیرازی، ملقب به «باب»، بنیان گذار فرقه بابیت است. وی ابتدا ادعای ذکریت کرد، بعد خود را باب (واسطه بین امام دوازدهم (ع) و مردم) نامید، سپس ادعای مهدویت، بعد از آن نبوت و در نهایت الوهیت (خدایی) نمود.

2) شیرازی، علی محمد، تفسیر سوره یوسف، خطی، نسخه کتابخانه آستان قدس رضوی، 1261 قمری، بی تا، ص 149.

3) نوری، حسینعلی، بدیع، بی جا، 1285 قمری، ج 2، ص 142.

4) حسینعلی نوری بنیان گذار بهائیت و ملقب به «بهاء» است.

 

 

منابع:
  • پرهیزگار، م.، حیدری فر، م. (1395)، پیشینه شناسی و نقد گرایش های باطنی بابیت و بهائیت، فصل نامه علمی پژوهشی مشرق موعود، سال یازدهم، شماره چهل و سوم، ص 151-170
  • ذکاوتی قراگزلو، ع. (1376)، حروفیه؛ پیش درآمد نقطویه، معارف، سال چهاردهم، شماره اول، ص 61-66
  • مشکور، م. (1348)، فتنه حروفیه در تبریز، بررسی های تاریخی، شماره بیست و دوم، ص 133-146
  • الگار، ح. (1382)، نقطویه، شیخ، ح. (مترجم)، کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، خرداد و تیر، شماره شصت و هشتم و شصت و نهم، ص 193-197
  • میرفطروس، ع. (1373)، جنبش حروفیه؛ بررسی منابع و مآخذ و تحقیقات جدید (1)، ایران شناسی، سال ششم، پاییز، شماره بیست و سوم، ص 583-595
  • قیطرانی، و. (1386)، مبانی فکری حروفیه، فصل نامه پژوهشی اقوام و ادیان، سال دوم، شماره پنجم، ص 73-84

 

نویسنده: زهرا کامکار