تکفیر مسلمانان توسط محمد بن عبد الوهاب

0

بازدیدها: 16

تکفیر مسلمانان توسط محمد بن عبد الوهاب، جهان اسلام را با چالش جدیدی رو به رو کرد. محمد بن عبد الوهاب در کتاب های خود در تکفیر مسلمانان راه افراط را پیش گرفته است، او که خود را سلفی می دانست، پیرو عقاید ابن تیمیه پیش رفت. به دنبال این عقیده، فرقه ضاله وهابیت، به خود اجازه داد تا اکثر مسلمانان را تکفیر و از جرگه اسلام بیرون براند.

 

موحد واقعی کیست؟

محمدبن عبد الوهاب فهم توحید را، منحصر در خود می داند. می گوید: «من، معنای لا اله الا الله را نمی دانستم و اسلام را نمی فهمیدم، تا این که خداوند بر من منت گذاشت، در بین مشایخم هیچ کس وجود ندارد که معنای اسلام را درک کرده باشد. اگر کسی گمان کند، غیر از من، کسی از اسلام چیزی فهمیده است، دروغ بزرگی است».[1]

  • محمدبن عبد الوهاب معتقد به کفر تمام انسان های قبل از خودش می باشد.[2] او مدعی است، تنها او بوده که توحید را آورده است و تا قبل از دعوت او به توحید، هیچ کس معنای توحید را نفهمیده است.

اتهام شرک به علمای اسلام

محمد بن عبد الوهاب علمای اسلام را متهم به شرک می کند می گوید: «علمای اسلام و اساتید آنان، فرق بین دین محمد «صلی الله علیه واله»، و بت پرستان را نفهمیدند بلکه بت پرستی را، صحیح می دانند».[3]

  • اینکه او، همه مسلمانان و علما را تکفیر می کند به خاطر اعتقاد آنان به تبرک و استغاثه، به ارواح اولیای الهی است.[4]
  • او ابن عربی را کافر تر از فرعون می داند.[5]
  • فخر رازی صاحب «التفسیر الکبیر» را تکفیر می کند.[6]
  • نسبت شرک به علم فقه می دهد، می گوید: «خداوند فقه را در قرآن شرک نامیده و کسانی که به دنبال فقه هستند، کافرند».[7]

 

محمدبن عبد الوهاب اکثر مسلمانان، که موافق عقاید او، نیستند را تکفیر کرده است. حتی مقلدان ابن تیمیه را، متهم به شرک و نفاق می کند. او هر کس که دعوت او را نپذیرفته را، مشرک می داند

 

تکفیر انسان ها

محمدبن عبد  الوهاب حتی مقلدان ابن تیمیه را متهم به شرک و نفاق می کند[8] آنان را دشمن دین می خواند.

  • مشایخ علما را تکفیر می کند.
  • او عوام مردم را اصلا قبول ندارد.
  • با هرکس که خصومت شخصی داشت، او را پیرو مشرکان می شمارد.

تکفیر مذاهب اسلامی

  • در تکفیر شیعه امامیه می گوید: «هرکس در کفر آنان شک کند، خودش کافر است».[9]
  • این در حالی است که ابن تیمیه، امامیه را کافر ندانسته است. ابن تیمیه امامیه را فقط اهل بدعت می داند، اما محمدبن عبد الوهاب امامیه را کافر می شمارد.
  • محمد بن عبد الوهاب سایر مذاهب اسلامی، از قبیل اشاعره را کافر می پندارد.

ناسزا گویی به صحابه را کفر می داند

  • محمد بن عبد الوهاب کسانی که به صحابه ناسزا می گویند را کافر شمرده، تکفیر می کند.[10] این در حالی است که امام علی «علیه السلام»، هرگز خوارج را کافر ننامید، با اینکه در مقابل بهترین صحابه ایستاده بودند.
  • او و پیروانش، سبّ صحابه را کفر می دانند، اما از معاویه که حضرت علی «علیه السلام» را سبّ می کرد، دفاع می کنند.

 

محمدبن عبد  الوهاب اکثر مسلمانان، که موافق عقاید او، نیستند را تکفیر کرده است. حتی مقلدان ابن تیمیه را، متهم به شرک و نفاق می کند. او هر کس که دعوت او را نپذیرفته را، مشرک می داند

 

اتهام انکار معاد

  • محمد بن عبد الوهاب غالب مردم را منکر معاد و قیامت معرفی می کند.[11]

تکفیر سرزمین ها

  • محمد بن عبد الوهاب تمام سرزمین ها را تکفیر می کند.
  • هر کشوری که به دین او وارد نشود را مشرک به حساب آورده است.[12]
  • او اهل مکه را نیز، تکفیر کرده است.[13]
  • برخی از مناطق را تکفیر کرده، حتی نام آنها را ذکر می کند.[14]

تکفیر مخالفان

  • او اکثر مسلمانان را که موافق عقاید او نیستند را تکفیر کرده است.
  • کسانی که او و پیروانش را خوارج خواندند را کافر می داند.
  • محمد بن عبد الوهاب مسلمانان معاصر خود را بت پرست می خواند.[15] در مورد آنان می گوید: «درجه شرک کفار قریش، بسیار پایین تر از شرک مردم امروز است».[16]
  • در جای دیگر، هر کس که دعوت او را نپذیرفته را مشرک می داند.

 

 

 

 

 

 

پی نوشت:

[1]. الدرر السنیه، ج ،10ص 51

[2]. ر.ك: الرسائل العلمیه، محمـ د بن عبدالوهاب، ص 79؛ تطهیر الاعتقاد، صـنعانی، ص 17؛ فتح المجید، ص 40و 41

[3]. الدرر السنیه، ج ،10ص 51

[4]. ر.ك: تاریخ نجد، آلوسی؛ الصواعق الالهیه، سلیمان بن عبدالوهاب؛ فتنه الوهابیه

[5].الدرر السنیه، ج ،10ص 113

[6]. همان، ج ،10ص 355

[7]. همان، ج ،2ص 59

[8]. همان، ج ،10ص 31

[9]. همان، ج ،10ص 369

[10]. همان، ج ،10ص 369

[11]. همان، ج ،10ص 43

[12]. همان، ج ،10ص 12و 64و 75و 77و 86

[13]. همان، ج ،10ص 86و ج ،9ص 291

[14]. همان، ج ،2ص 77

[15]. همان، ج ،1ص 117

[16]. همان، ج ،1ص 120

منبع: علی اصغر رضوانی؛ سلفی گری و پاسخ به شبهات