ثنویت در گات ها (بخش دوم)
بازدیدها: 12
ثنویت در گات ها (بخش دوم)
در بخش اول از این نوشتار آن بخش از عبارات گاهانی که شائبه وجود ثنویت در گات ها را بوجود می آورند، ذکر شد. پس از آن نیز تفاسیر برخی از بزرگان دین زرتشت، پیرامون این عبارات بیان شد. اکنون و در این نوشتار در ادامه بحث قبل، این تفاسیر مورد بررسی قرار می گیرد.
بررسی تفاسیر بزرگان زرتشتی پیرامون ثنویت در گات ها
اولین نکته ای که در این زمینه وجود دارد، ناسازگاری این تفاسیر با یکدیگر است. این تعارضات از یک منظر در دو زمینه مشاهده می شود:
1- ماهیت سپند مینو و انگره مینو
2- موجود بودن سپند مینو و انگره مینو
ماهیت سپند مینو و انگره مینو
در ادامه تعارضات بین تفاسیر موجود پیرامون ماهیت انگره مینو و سپند مینو بیان می شود:
- برخی تفاسیر که در بخش اول ذکر شد، مخلوقاتی که بشر آن ها را شر می پندارد، انگره مینو و مخلوقاتی که بشر آن را خیر و نیک می داند، سپند مینو می نامد.
- دسته ای از تفاسیر، انگره مینو و سپند مینو را نه آن مخلوقات، بلکه به عنوان نیروهایی متضاد در جهان معرفی می کند که زندگی بر اساس تضاد آن ها شکل می گیرد.
- برخی دیگر از تفاسیر، انگره مینو را همان ابلیس و اهریمن دیگر ادیان می داند.
- دسته ای دیگر از این تفاسیر، انگره مینو را صرفاً موجودی نمادین معرفی می کند.
- در نهایت، بخشی از تفاسیر بر این مبناست که انگره مینو و سپند مینو تنها در اندیشه آدمی و زاییده ذهن انسان می باشد.
بنابراین، اساساً ماهیت سپند مینو و انگره مینو در ادبیات اوستا و تفاسیر بزرگان دین زرتشت، امری مبهم است، حال آن که در جای جای گاهان و اوستای متأخر از آن ها سخن به میان می آید و مفاهیمی مهم تلقی می شوند.
موجود بودن سپند مینو و انگره مینو
همان طور که در تفاسیر بخش اول این نوشتار پیرامون ثنویت در گاهان مشخص است، برخی از این تفاسیر، موجودیت سپند مینو و انگره مینو را زیر سؤال می برند. به عنوان مثال، در دسته ای از آن ها، سپند مینو و انگره مینو صرفاً زاییده ذهن و فکر انسان هستند و چنین نیست که وجود خارجی داشته باشند.
این در حالی است که گروهی دیگر، موجودیت این دو را تأیید می کنند. به عنوان مثال، مخلوقات خیر را سپند مینو و مخلوقات شر را انگره مینو می نامند. بنابراین برای آن دو، مصادیق مشخصی معرفی می شود.
بررسی و تحلیل ثنویت در گات ها
در حقیقت، در گات ها با دو مفهوم ابهام آمیز مواجهیم که گویای وجود ثنویت در آیین زرتشت است. حال آن که موبدان زرتشتی در عصر حاضر، بر خلاف پیشینیان خود با چنین برداشتی به سختی مخالف می باشند. اما در این میان، تفاسیری که برای این دو مفهوم ارائه می شود نیز خود آن چنان متضاد و متفاوت است که بجای برطرف نمودن شبهه ثنویت از ذهن ها، بیشتر بر آن دامن می زند. شاید بتوان گفت که دلیل این امر نیز از میان رفتن بخش زیادی از کتاب زرتشت در طول زمان های گذشته می باشد. اما به هر ترتیب این اشکال وجود دارد و نمی توان از آن چشم پوشی نمود.
کلام آخر
زمانی که به اوستا نظر می کنیم، از یک منظر با دو بخش عمده مواجه می شویم:
-
بخش گاهانی
-
بخش غیر گاهانی
عبارات گاهانی که در باور زرتشتیان، همان کلام زرتشت است، کمتر از ده درصد از اوستا را در بر می گیرد. این در حالی است که بخش غیر گاهانی که به اعتقاد بزرگان دین زرتشت، حاصل تفکر موبدان زرتشتی و نه خود زرتشت می باشد، بیشترین حجم از اوستا را شامل می شود.
توجه به این نکته ضروری است که همین اندک کلام زرتشت نیز اغلب، تصویرگر عشق زرتشت به اهورامزداست و چنین نیست که بیان گر اصول دینی و شریعت این آیین باشد.
این مسئله از آن رو بسیار اهمیت دارد که بدانیم، حتی همان سه اصل و شعار دین زرتشت یعنی پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک نیز از تعالیم زرتشت در بخش گاهانی نیست، بلکه آموزه ای است که حاصل تفکر و نظر موبدان زرتشتی تصور می شود.
همین فقدان وجود چارچوب نظری و تبیین دینی مناسب توسط پیامبری الهی سبب می شود که ابهامات فراوانی در درک مفاهیم آن دین بوجود آید. این ابهامات، گاهی تا بدان جا پیش می رود که در آیینی به ظاهر یکتاپرست، شائبه وجود اعتقاد به ثنویت پیش می آید.
موضوعات مرتبط:
روابط بزرگان جامعه زرتشتی با بهائیان در عصر مشروطه (بخش اول)
روابط بزرگان جامعه زرتشتی با بهائیان در عصر مشروطه (بخش دوم)
منابع:
- لوایی، ش. (1395)، رویکرد اندیشمندان زرتشتی معاصر به توحید مبدأ، سال چهارم، شماره هشتم، صفحات 81 الی 104
- منجزی، ع. (1384)، پژوهشی در کیش زرتشت، انتشارات زمزم هدایت، قم، ص 68-74
- آذرگشسب، ف. (1360)، دوگانگی در کیش زرتشت، چیستا، شماره 3، ص 254-260
- خالقی، ح. (1395)، رویکرد اندیشمندان زرتشتی به توحید مبدأ، پژوهش های ادیانی، سال چهارم، شماره 8، ص 81-104