جایگاه شریعت در آیین مسیحیت (بخش دوم)

0

بازدیدها: 15

جایگاه شریعت در آیین مسیحیت

 

در بخش اول مقاله ” جایگاه شریعت در آیین مسیحیت” برخی از آیات کتاب مقدس مورد بررسی قرار گرفت. در این بخش بیان شد که آن چه از آیات اناجیل همنوا (1) بر می آید این است که شریعت تورات در بیان عیسی (ع) نه تنها انکار نمی شود، بلکه ضمن تأیید، برخی موارد نیز به آن اضافه می گردد. البته در مواردی از قبیل بحث حرمت طلاق هم تغییراتی در جزئیات آن بوجود می آید. اما نمی توان این تغییرات خرد را به مثابه نادیده گرفتن و یا کم رنگ شدن شریعت موسوی تلقی نمود، چرا که خود مسیح (ع) بارها بر اهمیت این شریعت تأکید می کنند.

 

رویکرد دوم

در این نگاه، برخلاف دیدگاه پیشین، شریعت امری برجسته و محوری نبوده، بلکه بسیار کم رنگ می باشد. در حقیقت، آن چه در این رویکرد اهمیت دارد، نوع جدیدی از شریعت، یعنی «شریعت ایمان» است. این همان شریعتی است که هیچ گاه در سخنان مسیح (ع) اثری از آن یافت نمی شود. در عوض، اولین کسی که آن را معرفی می کند، کسی نیست جز شائول که خود را پولس می نامید.

 

در واقع، شریعت ایمان، شریعتی است مبتنی بر الهیات پولس که بعدها در جهان مسیحیت گسترش یافت. بر اساس الهیات پولس، آدم و حوا گناه کردند و به سبب این گناه، تمام انسان ها گناهکار متولد می شوند. در این نگاه، شریعت قادر نیست تا گناه نخستین (2) را پاک نماید؛ بلکه تنها فدا شدن فرزند خدا می تواند بار این گناه را از انسان بزداید.

 

البته توجه به این نکته ضروری است که پولس معقتد است، رمز نجات از این گناه دائمی، ایمان به فدا شدن مسیح (ع) می باشد. از این رو می نویسد:

و به فیض او مجاناً عادل شمرده می شوند به وساطت آن فدیه که در عیسی مسیح است. که خدا او را از قبل معین کرد تا کفاره باشد به واسطه ایمان، به وسیله خون او تا آن که عدالت خود را ظاهر سازد به سبب فرو گذاشتن خطایای سابق در حین تحمل خدا...”. (رومیان 3: 24-26)

 

در حقیقت، در تصور پولس، شریعت آن قدر کم رنگ و بی ارزش است که جز پوسته ای نمی باشد. بر همین اساس است که خطاب به غلاطیان می گوید:

اما چون که یافتیم که هیچ کس از اعمال شریعت، عادل شمرده نمی شود، بلکه به ایمان به عیسی مسیح، ما هم مسیح عیسی ایمان آوردیم تا از ایمان به مسیح و نه از اعمال شریعت، عادل شمرده شویم، زیرا که از اعمال شریعت، هیچ بشری عادل شمرده نخواهد شد“. (غلاطیان 16:2)

 

پولس تصور می کرد که اگر عدالت با عمل به شریعت بدست آید، مرگ مسیح، امری بیهوده بود:

فیض خدا را باطل نمی سازم؛ زیرا اگر عدالت به شریعت می بود، هر آینه، مسیح عبث مرد“. (غلاطیان 21:2)

 

شریعت اعمالی که پولس از آن سخن می گفت و آن را ناچیز می پنداشت، همان شریعت تورات بود. او در نقطه مقابل، از نوع جدیدی شریعت دم می زد و می گفت:

“… به کدام شریعت؟ آیا به شریعت اعمال؟ نی بلکه به شریعت ایمان. زیرا یقین می دانیم که انسان بدون اعمال شریعت، محض ایمان عادل شمرده می شود… پس آیا شریعت را به ایمان باطل می سازیم؟ حاشا! بلکه شریعت را استوار می داریم“. (رومیان 4: 27-31)

 

کلام آخر

شاید تصور شود که پولس به دنبال باطن دین بود و شریعت را صرفاً پوسته ای برای آن تصور می کرد. اما اگر چنین بود، چرا همچون عیسی (ع) برای حذف ظواهر و اصرار بر توجه به باطن دین، بر اجرای درست شریعت و نه تمرکز صرف بر ظواهر آن تأکید نداشت؟ پولس، بر خلاف سنت مسیح (ع)، غیر مختونانی (3) که به مسیحیت گرویده بودند را نیز مؤمن می نامید، حال آن که ختنه شدن از اعمال لازم در شریعت موسوی است.

این عمل پولس تا بدان جا بر حواریون عیسی (ع) سنگین آمد که به منازعاتی طولانی تبدیل شد و در نهایت، پولس، خود را رسول غیرمختونان و پطرس را رسول مختونان نامید. اصلاً جای این پرسش خالی است که مبنای این عمل پولس چه بود؟ مگر نه این که خود او، خود را رسولی از جانب مسیح (ع) می نامید، در کجای مکاشفات او، عیسی (ع) به وی اجازه حذف برخی از اعمال شریعت تورات را می دهد؟ یا این که، از کدام آیات اناجیل بر می آید که خود عیسی (ع) از شریعتی برتر از شریعت موسوی سخن رانده باشد؟ آیا صحبت از «شریعت ایمان» و برتری دادن به آن در مقابل «شریعت تورات»، عملی است که مسیح (ع) فرموده باشند؟

 

موضوعات مرتبط:

جایگاه شریعت در آیین مسیحیت (بخش اول)

آیا شریعت کیش زرتشت در زمان ساسانیان اجرا می شد؟

 

پی نوشت ها:
  1. سه انجیل متی، مرقس و لوقا را به دلیل این که به صورتی بسیار شبیه هم و در واقع در یک چارچوب مشخص، زندگی عیسی را گزارش می ‌کنند، اناجیل همنوا می نامند.
  2. گناه نخستین یا گناه اصلی در کلام پولس، اشاره به همان خطای آدم و حوا می باشد.
  3. افراد ختنه نشده.

 

منابع:
  • هاشمی، سید علی، شریعت در مسیحیت، معرفت، سال نوزدهم، شماره 158، بهمن 1389، 135-151

 

نویسنده: زهرا کامکار