حدیث «مدینه العلم» و بی اعتباری تکذیب ابن تیمیه

0

بازدیدها: 15

حدیث «مدینه العلم» و نقد کلام ابن تیمیه در تضعیف آن

حدیث «مدینه العلم» نشان دهنده فضیلت بسیار بالایی برای امیر المومنین علی علیه السلام است. کثرت و فراوانی این حدیث، در منابع شیعه و اهل سنت، موجب اطمینان به صدور آن، از پیامبر صلی الله علیه و آله می باشد. رسول گرامی اسلام در وصف علی علیه السلام چنین می فرماید: «أنا مدینة العلم و علی بابها فمن اراد العلم فلیأت الباب»؛ «من شهر دانش‌ام و علی دروازه آن است؛ هر کس دانش می‌جوید، باید از آن دروازه وارد شود».[1].

ابن تیمیه که دشمنی و کینه توزی او در برابر خاندان رسالت به ویژه علی ابن ابیطالب علیه السلام به خوبی آشکار است، تلاش می کند تا این حدیث را از درجه اعتبار بیندازد. این در صورتی است که بزرگان و علمای طراز اول اهل سنت، این حدیث را نقل کرده و آن را صحیح دانسته‌اند.

 

رسول گرامی اسلام در وصف علی علیه السلام چنین می فرماید: «أنا «مدینة العلم» و علی بابها»

 

تکذیب حدیث «مدینه العلم»

ابن تیمیه می گویـد: «حدیث نبوی «من شهر علم و علی دروازه آن است»، ضعیف تر و سست تر است، و لذا در زمره احادیث جعلی شمرده شده است، گرچه آن را ترمذي روایت کرده ولی ابن جوزي آن را ذکر کرده و بیان نموده که تمام سندهایش جعلی است و دروغ بودن آن از خود متن نیز شناخته می شود».[2]

 

تصحیح علمای اهل‌سنت دلیل حجیت روایت

  • سـیوطی درباره این حـدیث می گویـد: «من می گویم: حدیث علی علیه السلام را ترمذي و حاکم نقل کرده، و حدیث ابن عباس را حاکم و طبرانی، و حدیث جابر را حاکم نقل نموده است … حاصل این که این حدیث به تمام طرقش منتهی به درجه حسن می شود، که قابل احتجاج به آن است. و لذا ضعیف نمی باشد تا چه رسد به این که جعلی باشد … ».[3]
  • متقی هندی در کتاب کنز العمال، آن را صحیح دانسته است.[4]
  • خطیب بغدادی در  کتاب تاریخ خود، آن را صحیح دانسته است. [5]
  • ابن حجر عسقلانی پس از نقل تضعیفات ابن‌جوزی می‌گوید: «این حدیث در کتاب مستدرک حاکم طرق متعدد دارد که کمترین درجه آن این است که بگویم این روایت اصل و ریشه دارد؛ پس شایسته نیست که به صورت مطلق طرفدار جعلی بودن آن بشویم».[6]
  • بدر‌الدین زرکشی بعد از نقل طرق مختلف روایت می‌نویسد: «نتیجه آن که حدیث «مدینه العلم» با مجموع دو طریقی از ابومعاویه و شریک نقل شده، به درجه «حسن» که می‌شود به آن احتجاج کرد، می‌رسد، ضعیف نیست؛ چه رسد به این که جعلی و ساختگی باشد.[7]
  • ابن‌سمعون بغدادی، روایت «انا مدینة العلم» را یکی از برترین فضائل آن حضرت می‌شمارد می گوید: «فضائل آن حضرت جدا زیاد است، و (ما را) بس است این گفته رسول خدا که فرمود: «من شهر علم هستم و علی دورازه آن است».[8]
  • احمد بن حنبل در فضائل الصحابه می‌نویسد: «حَدَّثَنَا اِبْرَاهِیمُ، قَالَ: نا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الرُّومِیُّ، قَالَ: نا شَرِیکٌ، عَنْ سَلَمَةَ بْنِ کُهَیْلٍ، عَنِ الصُّنَابِحِیِّ، عَنْ عَلِیِّ بْنِ ابی‌طالب، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم): ” اَنَا دَارُ الْحِکْمَةِ، وَعَلِیٌّ بَابُهَا ” [9]
  • حاکم نیشابوری این روایت را با چندین سند نقل و آن‌ها را تصحیح کرده است.[10]

 

 

ابن حجر عسقلانی درباره این حدیث «انا مدینه العلم» می گوید: «براي این حدیث در مسـتدرك حاکم طرق بسیاري است»

 

دیگر راویان حدیث «مدینه العلم»

حدیث «مدینه العلم» را راویان فراوانی نقل کرده و گروه زيادي از علما و محدثين اين حديث را  تصحیح و حسن شمرده اند، به عنوان نمونه:

  • حافظ یحیی بن معین بغدادی[11]
  • شیبانی[12]
  • ترمذی[13]
  • طبری[14]
  • حاکم نیشابوری[15]
  • خطیب بغدادی[16]
  • ابن عبدالبر[17]
  • ابن مغازلی[18]
  • سمعانی[19]
  • ابن اثیر[20]
  • ذهبی[21]
  • سیوطی[22]
  • آلوسی[23]
  • ابوبکر القطیعی[24]

 

پی نوشت:

[1]. ابن ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۲، ص۳۴؛ حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ۱۴۱۱ق، ج۳، ص126

[2]. منهاج السنه، ج ،4ص 138؛ مجموع فتاوي، ج ،4ص 410

[3]. اللآلی المصنوعه، ج ،1ص 334

[4]. [۴۸ ] الهندی، علاء‌الدین علی المتقی، کنز العمال فی سنن الاقوال والافعال، ج۱۳، ص۱۴۹

[5]. [ 49] البغدادی،الخطیب، تاریخ بغداد، ج۱۲، ص۳۱۵

[6].[50]  العسقلانی، لسان المیزان، ج۲، ص۱۲۳

[7]. ۵۱ الزرکشی، اللآلئ المنثورة فی الاحادیث المشهورة، ج۱، ص۱۶۵

[8]. ابن سمعون بغدادی، امالی ابن‌سمعون، ج۱، ص۵۱

[9]. ۳۳. ابوعبدالله احمد بن حنبل، فضائل الصحابة، ج۲، ص 634

[10] الحاکم النیسابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج۳،، ص۱۳۷-۱۳۸

[11] حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین،۱۴۱۱ق، ج۳، ص۱۳۸

[12]. شیبانی، فضائل الصحابة، ۱۴۰۳ق، ص۱۳۸

[13]. ترمذی، الجامع الصحیح، ۱۴۰۵ق، ج۵، ص۴۰۴

[14]. طبری، تهذیب الآثار، ۱۴۰۳ق، ص۱۰۵

[15]. حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ۱۴۱۱ق، ج۳، ص۱۳۷

[16]. خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ۱۴۱۷ق، ج ۴، ص۳۴۸

[17]. ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۱۰۲

[18]. ابن مغازلی، مناقب علی بن ابی طالب، ۱۴۲۴ق، ص۱۱۶

[19]. سمعانی، الأنساب، ۱۳۸۲ق، ج۱۳ ص۴۰۴

[20]. ابن اثیر، معجم جامع الأصول فی أحادیث الرسول، ۱۴۲۰ق، ج۸، ص۶۵۷، ح۶۵۰۱

[21]. ذهبی، سیر أعلام النبلاء،‌ ۱۴۰۵ق، ج۱۱، ص۴۴۶-۴۴۸

[22]. سیوطی، جامع الصغیر، ۱۴۲۹ق، ج۱، ص۴۱۵، ح ۲۷۰۵

[23]. آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۲۴

[24]. القطیعی، جزء الالف دینار، ص۳۳۳، ح۲۱۶