حمایت سید کاظم رشتی از کشتار کربلا

0

بازدیدها: 13

 

حمایت سید کاظم رشتی از کشتار کربلا

 

کربلا از روز عاشورای سال 61 هجری قمری تا کنون، سه حادثه خونین را به چشم دیده است. یک بار در سال 858 هجری قمری توسط «مولا مشعشعی» که ادعای الوهیت (خدایی) داشت به خاک و خون کشیده شد. بار دیگر در حمله وهابی ها در سال 1216 هجری قمری و آخرین بار نیز در ماه ذی الحجه سال 1258 هجری قمری به دست محمد نجیب پاشا، والی عثمانی عراق ویران شد. کشتاری که محمد نجیب پاشا به اندازه ای خونین و دردناک بود که به «غدیر خونین» شهرت یافت. از این رو در این نوشتار ماجرای حمایت سید کاظم رشتی از کشتار والی عراق در کربلا پرداخته خواهد شد.

 

 

اوضاع کربلا در زمان سید کاظم رشتی

 

در دوران زندگی سید کاظم رشتی، عراق تحت اشغال و حاکمیت سلطان عبدالمجید عثمانی بود. در این زمان، قدرت فزاینده شیعیان در کربلا سبب شد تا خواستار استقلال از حکومت عثمانی شوند. علیرضا پاشا، حاکم وقت عراق در سال 1247 هجری قمری بر مردم کربلا سخت نمی گرفت. اما نبود حاکمیت قوی موجب شد تا گروهی از خلأ قدرت سوء استفاده کنند و خود را عیار بنامند. در این میان، برخی از اوباش نیز خود را در این گروه جای دادند و به دزدی و باج گیری مشغول شدند.

 

این هرج و مرج ها مردم را نسبت به حاکمیت سرد نمود و اعتراض ها و قیام هایی را به همراه داشت. علاوه براین، در این دوران، استعمار روس و انگلیس برای ایجاد تفرقه در میان علما و همچنین مردم، بر آتش اختلاف شیخیه با تفکر شیعی می دمیدند و این مسئله موجبات نگرانی دولت عثمانی را فراهم نمود.

 

به همین دلیل بود که عبدالمجید عثمانی، علیرضا پاشا، والی عراق را برای بررسی اوضاع به کربلا فرستاد. اما مردم از ورود وی به شهر خویش ممانعت کردند. ناآرامی ها همچنان ادامه داشت. از این رو دولت عثمانی این بار علیرضا پاشا را با لشگری سه هزار نفره عازم کربلا کرد. اما این بار نیز حمله ای صورت نگرفت و والی عراق تسلیم پیشنهاد مردم برای دادن مالیات بیشتر شد و به کاخ خود بازگشت.

 

در این میان، حکومت به این نتیجه رسید که علیرضا پاشا از شایستگی لازم برای خلافت برخوردار نیست. از این رو ضمن عزل علیرضا پاشا، محمد نجیب پاشا، والی شام که به خشونت شهره بود به عنوان والی کربلا انتخاب شد.

 

 

ماجرای حمایت سید کاظم رشتی از کشتار کربلا

 

در تاریخ نبیل زرندی می آید، زمانی که مردم کربلا بر علیه بی کفایتی های دولت عثمانی قیام کردند، محمد نجیب پاشا برای سرکوب این اعتراض، شهر را محاصره نمود. وی در مکاتباتی که با سید کاظم رشتی داشت، از او خواست تا آشوب را فرونشاند. اما رشتی نتوانست کاری از پیش برد. از این رو محمد نجیب پاشا اعلام کرد که مردم، خود را از گروه عیاران که یرمازیه نام داشتند جدا کنند و پناهندگان به خانه رشتی و همچنین حرم امام حسین (ع) و حضرت عباس (ع) در امان خواهند بود. (1)

 

نجیب پاشا، فرماندهی لشگر خود را به «نعمان بغدادی ویسی زاده» داد. نعمان نیز به دستور وی، پیش از حمله به شهر، بیست و سه روز آن جا را محاصره نمود و از ورود غذا به کربلا جلوگیری کرد. در این مدت نیز چند بار شهر را به توپ بست. سرانجام پس از بیست و سه روز محاصره، سربازان وارد شهر شدند و بر خلاف وعده محمد نجیب پاشا، به هیچ کس از جمله پناهندگان به حرم های مطهر رحم نکردند.

 

اما نکته جالب این جاست که تنها مکانی که در این حمله و کشتار خونین مورد تعرض واقع نشد، منزل سید کاظم رشتی بود. همین مسئله سبب شد تا مردم که تا پیش از آن به دلیل عقاید بدعت آمیز سید کاظم با او مخالف بودند، نسبت به وی، بیش از پیش بدبین و تحریک شوند. این مسئله تا بدان جا پیش رفت که برخی او را همدست حاکمان عثمانی دانستند. (2)

 

از این رو، پس از این ماجرا نامه های اعتراض آمیز از جای جای ایران و عراق، حتی از جانب سران و بزرگان شیخیه به دست رشتی رسید. در میان این نامه ها، نامه اعتراض آمیز قرة العین نیز به چشم می خورد.

 

موضوعات مرتبط:

سید کاظم رشتی کیست؟

 

 

پی نوشت ها:

1) تاریخ نبیل زرندی، ص 34-35.

2) آل کلیدار، ص 57.

 

 

منابع:
  • خوش نویس، م. (1392)، غدیر خونین؛ گزارشی از حمله عثمانی ها به کربلا در سال 1258 قمری، مجله فرهنگ زیارت، مهر ماه، شماره هجدهم.
  • صالحی، ن. (1380)، اندیشه سیاسی شیخیه، فرهنگ اندیشه، شماره اول، ص 167-181
  • لواسانی، م. (1394)، مبتکر نظریه رکن ایمان در شیخیه، مطالعات تاریخ اسلام، سال هفتم، شماره بیست و چهارم، ص 141-169
  • زارع، ر.، میبدی، م. (1391)، بررسی نقش علما در برخورد با مسئله بابیت و بهائیت، تاریخ در آیینه پژوهش، سال نهم، شماره دوم، ص 85-98

 

نویسنده: زهرا کامکار