دلایل ارتباط میان زرتشتیان و بهائیان در عصر قاجار (بخش اول)

0

بازدیدها: 33

 

دلایل ارتباط میان زرتشتیان و بهائیان در عصر قاجار

 

یکی از مشکلات جامعه زرتشتی در زمان قاجار، نفوذ بهائیت به عنوان فرقه ای نوظهور به شمار می آید. برای بررسی دلایل ارتباط میان زرتشتیان و بهائیان در عصر قاجار باید توجه داشت که مردم به دلیل بی کفایتی، ضعف مدیریتی و خودکامگی حاکمان، تحت فشارهای شدید اقتصادی و اجتماعی قرار داشتند. از این رو، بهائیان که در ابتدای دعوت خود، دم از اصلاحات و برقراری عدالت می زدند، به واسطه همین شعارها توانستند بخشی از زرتشتیان و حتی معدودی از مسلمانان را به خود جذب کنند.

در این میان، اوضاع زرتشتیان به عنوان اقلیتی دینی در ایران، از وضع مسلمانان نیز وخیم تر بود. در نتیجه، جوانان زرتشتی در نسبت با هم وطنان مسلمان خود، تمایل بیشتری نسبت به شعارهای برابری خواهانه مبلغین بهائیت، نشان می دادند. همین مسئله سبب می شد تا تعداد قابل توجهی از آنان جذب این فرقه شوند. این افراد، پس از تغییر کیش خویش و پذیرش فرقه ای نوظهور، مورد خشم موبدان و دستوران (2) و حتی خانواده های خود قرار می گرفتند. از این رو برای رهایی از فشارهای اجتماعی به وجود آمده و همچنین تعامل بهتر با دیگر نوآیینان، انجمن «جمعیت زرتشتیان بهائی شده ایران» را تشکیل دادند. این انجمن، «احبا» نام گرفت.

 

 

دلایل شکل گیری ارتباط میان زرتشتیان و بهائیان

 

پژوهش گران و محققین حوزه مطالعات دین، در رابطه با دلایل شکل گیری ارتباط میان زرتشتیان و بهائیان، سه عامل عمده را بیان می کنند:

1- عملکرد بهائیت در تمرکز بیشتر بر دعوت اقلیت های دینی ایران

1- فشار اقتصادی موجود در زمان قاجار بر جامعه زرشتی ایران

2- حمایت انگلستان از طریق پارسیان هند نسبت به برقراری ارتباط بین زرتشتیان و بهائیان

 

در ادامه، نقش این عوامل در شکل گیری پیوند میان زرتشتیان و بهائیان، مورد بررسی قرار می گیرد.

 

 

عملکرد بهائیت در تمرکز بیشتر بر دعوت اقلیت های دینی ایران

 

می توان یکی از دلایل عمده گرایش زرتشتیان ایران به فرقه بهائیت را تلاش بیشتر مبلغین این فرقه به تبلیغ در میان پیروان اقلیت ها و فرقه های مختلف دینی دانست. بر همین اساس است که بخش قابل توجه افرادی که در ابتدا جذب فرقه بهائیت شدند از یهودیان همدان، دراویش علی اللهی تهران و زرتشتیان یزد بودند. (2)

 

البته توجه به این نکته ضروری است که پذیرش این ادعا خالی از اشکال هم نیست. چرا که با قبول آن، تنها عامل جذب پیروان اقلیت های دینی و فرقه های انحرافی به بهائیت، فشار اقتصادی بر این افراد تلقی می شود. حال آن که اولاً این فشار، علاوه بر اقلیت های دینی و فرقه ها، بر دیگر اقشار جامعه نیز وارد بود. به بیانی روشن تر، چنین نبود که فشارهای اقتصادی حاصل از بی کفایتی شاهان قاجار و ظلم و بی عدالتی آن ها، تنها بر اقلیت های دینی باشد، بلکه این مشکلات، تمامی اقشار جامعه را تحت تأثیر خود قرار می داد.

ثانیاً با پذیرش این فرضیه، تمامی افرادی که جذب این فرقه شدند باید از میان فقرا و نیازمندان جامعه باشند. این در حالی است که بسیاری از این افراد هم از مرفهین جامعه و هم از میان قشر تحصیلکرده زمان خود بودند.

اما نکته دیگری که در این میان نباید مورد غفلت واقع شود این است که:

خود فرقه بهائیت به عنوان انشعابی از اسلام، تحت بیشترین هجمه های اجتماعی و سیاسی در آن زمان قرار داشت. این در حالی است که چنین هجمه هایی علیه پیروان ادیانی از قبیل یهودیت و زرتشتیت وجود نداشت. چرا که آن ها در زمره ادیان الهی به شمار می آمدند. بنابراین، روشن است که نمی توانست به عنوان ملجأ مناسبی برای پیروان اقلیت های دینی تلقی شود.

 

با این وجود، نمی توان از این مؤلفه به عنوان یک عامل مؤثر در ایجاد پیوند و ارتباط میان زرتشتیان و بهائیان نیز چشم پوشی نمود. دلیل این امر این است که اگر چه فشار اقتصادی بر تمامی اقشار جامعه در زمان قاجار سایه گسترده بود، اما به هر ترتیب، از دیدگاه جامعه شناختی، افرادی که در اقلیت هستند، عموماً به دلایل متعددی از جمله احساس تحقیر شدگی در جامعه و پیوند و ارتباط کم تر با هم وطنان خود، نسبت به وقایع پیرامونی، زودتر واکنش نشان می دهند.

 

ادامه دارد…

 

 

موضوعات مرتبط:

دلایل ارتباط میان زرتشتیان و بهائیان در عصر قاجار (بخش دوم)

دلایل ارتباط میان زرتشتیان و بهائیان در عصر قاجار (بخش سوم)

گناه در کیش زرتشت

دلایل ارتباط میان زرتشتیان و بهائیان در عصر قاجار (بخش چهارم)

دلایل ارتباط میان زرتشتیان و بهائیان در عصر قاجار (بخش پنجم)

ثنویت در گات ها (بخش اول)

 

پی نوشت ها:

1) دستور به معنی وزیر، یعنی کسی است که داوری می کند و فتوی می دهد. این واژه در عرف زرتشتیان، به بزرگ ترین پایه پیشوایی دینی اشاره می کند.

2) آیتی، عبدالحسین (1326)، کشف الحیل، ج 3، بی جا، بی تا، ص 88.

 

منابع:
  • دادبخش، م.، مفتخری، ح. (1398)، واکاوی دلایل و پیامدهای ارتباط میان زرتشتیان ایران و جامعه بهائیت در دوره قاجار، معرفت ادیان، سال دوازدهم، شماره دوم، پیاپی 46، ص 71-87
  • حاجی اکبری، م. (1394)، واکاوی نقش زرتشتیان در اقتصاد دوره قاجاریه با تأکید بر تجارتخانه های زرتشتی، تاریخ نو، شماره یازدهم، ص 3-28
  • یاحقی، م.، آدینه کلات، ف. (1386)، زمینه های اجتماعی فروپاشی حکومت ساسانی بر اساس شاهنامه فردوسی، مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی، سال شانزدهم، شماره شصتم، ص 155-176
  • نائبیان، ج.، علی پور سیلاب، ج. (1389)، مانکجی لیمجی و جامعه زرتشتیان ایران در عصر قاجار، فصل نامه علمی پژوهشی تاریخ نامه ایران بعد از اسلام، سال اول، شماره اول، ص 129-160
  • بویس، م. (1364)، مانکجی لیمجی هاتریا در ایران، هاشم، ر. (مترجم)، چیستا، شماره بیست و ششم
  • نائبیان، ج.، علی پور سیلاب، ج. (1391)، مدارس زرتشتیان در دوره قاجار، جستارهای تاریخی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، سال سوم، شماره اول، ص 109-133

 

نویسنده: زهرا کامکار