روابط بزرگان جامعه زرتشتی با بهائیان در عصر مشروطه (بخش چهارم)

0

بازدیدها: 5

 

روابط بزرگان جامعه زرتشتی با بهائیان در عصر مشروطه

 

اردشیر ریپورتر، علاوه بر ارباب جمشید جمشیدیان از دیگر بزرگان جامعه زرتشتی ایران به حساب می آمد که ضمن خدمت به دولت انگلستان، از روابط گسترده و عمیقی با بهائیان در عصر مشروطه نیز برخوردار بود. اردشیرجی ریپورتر که در اصل از پارسیان هند (1) به شمار می رود، تفاوت هایی با ارباب جمشید داشت. از جمله این که، وی اساساً از ابتدا به عنوان جاسوس انگلیس وارد ایران شد. اردشیر، مأموریت خود را تحت عنوان انجمن حمایت از رفاه حال زرتشتیان ایران اجرا می کرد. حال آن که این انجمن نیز به اعتراف انگلیسی ها، به امر و اذن بریتانیا شکل گرفت. یکی از دولت مردان انگلیس در هند، دلیل کمک های پارسیان هند به هم کیشان زرتشتی خود را، این گونه بیان می کند:

به پارسیان گفتم، اگر می خواهید بنمایید که از بودن تحت حکومت انگلیس فایده برده اید، باید کاری برای ایران بکنید. … من خیلی اصرار به پارسیان کردم که بروند به ایران و ببینند چقدر برادران زرتشتی آن ها عقب مانده اند نسبت به گذشته شان. و بروند و یک کاری برای پارسیان ایران بکنند؛ به شکرانه فوایدی که از حکومت انگلیس برده اند“. (2)

 

 

روابط اردشیر ریپورتر، از بزرگان جامعه زرتشتی با بهائیان

 

اردشیر ریپورتر به عنوان یکی از بزرگان جامعه زرتشتی، روابط بسیار خوبی با بهائیان داشت. در این میان اما، اردشیر به دلیل روابط آشکار و قرابت زیاد با پادشاهی انگلستان، آن قدرها مورد توجه و اعتماد زرتشتیان ایران نبود. در مقابل، بیشتر از طرف جامعه روشنفکری زرتشتیان و افرادی که نسبت به بهائیت تمایل داشتند، مورد حمایت قرار می گرفت.

اردشیر ریپورتر، جاسوس انگلیس در ایران

 

اردشیر ریپورتر، پیش از آغاز انقلاب مشروطه، عضو انجمن ملی بود. این انجمن، هسته اصلی انقلاب مشروطه ایران را تشکیل می داد. پس از پایان مجلس اول، ارباب جمشید جمشیدیان به دلیل گرفتاری های اقتصادی، به تدریج از دایره قدرت جامعه زرتشتی ایران خارج شد. از این تاریخ به بعد، جایگاه وی در موازنه قدرت بین اردشیر ریپورتر و کیخسروجی شاهرخ تقسیم شد.

با این وجود، و علیرغم عضویت اردشیر در انجمن ملی، پس از انصراف ارباب جمشید از نمایندگی برای مجلس دوم، زرتشتیان به حمایت از اردشیر برای نمایندگی مجلس رضایت ندادند. بهانه ایشان نیز در ظاهر این بود که اردشیر، تابعیتی خارجی داشت. اما به نظر می رسد، دلیل  اصلی این امر، عدم اعتماد جامعه زرتشتی ایران به اردشیر ریپورتر، به دلیل روابط گسترده وی با بهائیان و تلاش برای بهائی نمودن زرتشتیان بود.

 

از این رو، اردشیر ریپورتر، از این پس، تمرکز خود را بر نفوذ هر چه بیشتر در انجمن های زرتشتیان، به ویژه در شهر یزد گذاشت. چرا که یزد و کرمان و خصوصاً یزد، پایگاه های اصلی زرتشتیان به شمار می آمد. اردشیر توانست از این طریق، بخشی از حامیان احبا (3) و نزدیکان خویش را وارد انجمن زرتشتیان نماید.

همین دخالت ها و منش نادرست ریپورتر در برقراری روابط بین جامعه زرتشتی ایران و بهائیان، اعتراض بخش وسیعی از زرتشتیان را برانگیخت و موجبات به وجود آمدن درگیری و اختلاف بین اردشیر و ارباب کیخسرو را فراهم نمود. جالب این که، پس از اعتراض های گسترده توسط زرتشتیان نسبت به عملکرد ریپورتر، وی تمامی این هجمه ها را ناشی از حسادت ارباب کیخسرو شاهرخ دانست و آن ها نادرست نامید.

 

ادامه دارد…

 

موضوعات مرتبط:

روابط بزرگان جامعه زرتشتی با بهائیان در عصر مشروطه (بخش اول)

روابط بزرگان جامعه زرتشتی با بهائیان در عصر مشروطه (بخش دوم)

 

پی نوشت ها:

1) پارسیان هند، گروهی از زرتشتیان هستند که قرن ها پیش، به دلیل مناسبات گسترده تجاری و اجتماعی بین ایران و هندوستان، به این کشور مهاجرت نمودند.

2) حبل المتین، سال هجدهم،شماره شانزدهم، 13 شوال 1328 قمری، ص 19.

3) واژه «احبا» در رابطه با افرادی به کار می رفت که از دین زرتشت خارج شدند و به فرقه بهائیت در آمدند.

 

منابع:
  • اسماعیلی، م. (1387)، انگلستان و گسترش فرقه بهائیت در ایران (با تأکید بر عصر پهلوى)، تاریخ پژوهان، شماره شانزدهم
  • حلبی، ع.، شریف زاده، م. (187)، نقش انگلیس در پیدایش فرقه های مذهبی بابیت و بهائیت، حوزه، شهریور
  • نائبیان، ج.، علی پور سیلاب، ج (1389)، تجارت خانه های زرتشتیان در دوره قاجار، پژوهش های تاریخی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه اصفهان، دوره جدید، سال دوم، شماره چهارم، ص 15-34
  • آبادیان، ح. (1383)، ریپورترها و تحولات تاریخ معاصر ایران، فصل نامه مطالعات تاریخی، شماره دوم، ص 139-194
  • دادبخش، م.، مفتخری، ح. (1398)، واکاوی دلایل و پیامدهای ارتباط میان زرتشتیان ایران و جامعه بهائیت در دوره قاجار، معرفت ادیان، سال دوازدهم، شماره دوم، پیاپی 46، ص 71-87
  • حاجی اکبری، م. (1394)، پارسیان هند و حیات سیاسی اجتماعی زرتشتیان در عصر قاجار، تاریخ نامه خوارزمی، فصل نامه علمی تخصصی، سال دوم، ص 27-51
  • دادبخش، م (1396)، بررسی وضعیت اجتماعی زرتشتیان ایران از انقلاب مشروطه تا سال 1320، دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه خوارزمی، دوره اول، شماره دوم

 

نویسنده: زهرا کامکار