Visits: 47
مسیحیان با برنامه ریزی های دقیق، باعث تغییر ارزش های مسلمانان اندلس شدند تا روحیه مقاومت و جهاد را از آنها سلب نمایند.
به گزارش فاران نیوز، مسلمانان در سال ۹۲ موفق شدند شهر «اندلس» را در جنوب اسپانیا فتح کنند. این منطقه حدود ۱۰۰۰ سال تحت حکمرانی مسلمانان بود. سقوط آندلس عوامل متعددی دارد. ولی یکی از عوامل مهم، ترویج فساد و فحشا توسط مسیحیان بین مسلمانان بود.مسیحیان با برنامه ریزی های دقیق، باعث شدند ارزشهای مسلمانان تغییر کند تا روحیه مقاومت و جهاد از آنها سلب شود.
مسیحیان با گسترش فحشا و گناه در آندلس، توانستند مسلمانان را که هزار سال بر آنجا حکومت می کردند را بیرون کنند.
اندلس یکی از مهم ترین مناطق تحت کنترل مسلمانان در قرون وسطی محسوب میشد. این شهر در جنوب اسپانیا واقع شده است. «آندلس» از نام واندال ها، قبیله ای از مردم ژرمن، گرفته شده است و در اوایل سده پنجم، پس از تجزیه امپراتوری روم غربی، چندی در جنوب اسپانیا ساکن شدند. از این رو، نخستین قومی که در دوران کهن در این سرزمین اقامت کرد، اندلوش (اندلش / فَندَلُ) نامیده شد.(۱)
در سال ۹۲ هجری مسلمانان به فرماندهی «جبل ابن طارق» موفق شدند این شهر را فتح نمایند. آنها تا سال ۱۰۳۱ ه در این سرزمین بودند. امویان و دولت های ملوک الطوایفی، ساختار سیاسی سرزمین آندلس را تشکیل می دادند. در رابطه با چگونگی از دست رفتن این مناطق و تسلط مسیحیان بر آنجا می توان بسیار قلم راند. اما به جهت رعایت اختصار، در این نگاشته تنها به یکی از موارد خواهیم پرداخت که از اهمیت بالایی برخوردار است.
تخریب فرهنگ اسلامی مسلمانان و گسترش فساد، یکی از عواملی بود تا زمینه ضعیف شدن مسلمانان و به تبع آن، قدرت گرفتن مسیحیان را به دنبال داشته باشد.
خیانت سرداران مسلمان
مسیحیان اروپا طی برنامه ای طولانی مدت موفق شدند تخم رخوت، بی اعتقادی و بی اعتنایی را در جامعه مسلمانان بپاشند و انتقام سختی از مسلمانان بگیرند. ضربه پیروزی های اولیه مسلمانان در اندلس به اندازه ای سهمگین بود که پاپ، شخصا وارد عمل شد و نفوذ دینی اش را برای نابودی مسلمانان اندلس به کار گرفت. وی در این راه از اختلافات میان سرداران و حاکمان مسلمان نهایت بهره برداری را کرد. یکی از این سرداران مسلمان عرب که به مسیحیان کمک بسیاری رساند، «براق بن عمار» است.
او در بحث و گفت وگوهای مختلف با سرداران مسیحی و مقامات کلیسا به آنها توصیه مینمود که ضمن خودداری از رویارویی مستقیم با مسلمانان، با بستن پیمان و معاهده در چند حوزه سعی کنند تا جامعه اسلامی را از درون پوک و تهی کنند. براق بن عمار به آنها گفت که باید در سه چیز با مسلمانان پیمان ببندند؛ آزادی در تبلیغ دین، آزادی در آموزش به مسلمانان، و آزادی در تجارت با آنها.
به نظر او، دو عامل اول باعث شد که مسلمانان و به خصوص جوانان مسلمان به خاطر حس طبیعی به آموزگار، برای مسیحیان و اروپاییان نوعی برتری فکری و نژادی قائل شوند و آنها را قوی تر و دارای مقام عالی تر از خود بدانند و در برابر عقاید دینی خود سست و بی تفاوت شوند.
عامل سوم هم می توانست در ترویج خوراک و پوشاک و نوشیدنی های حرام در بین مسلمانان مؤثر باشد و آنها را به تدریج بی قید و لاابالی نماید.
تباهی اخلاق و رفتار مسامانان
فرمانروایان مسلمان اندلس فریب این پیمان را خوردند و با این صلح موافقت نمودند. به دنبال پذیرش پیمان صلح با مسیحیان، اخلاق و رفتار مسلمانان اندلس به فساد و تباهی متمایل شد. مبلغان و کشیشان مسیحی گردشگاه های مجلل و زیبایی را فراهم میکردند و در آن به تبلیغ مسیحیت می پرداختند. چهرههای سرشناس مسلمانان به خصوص در روزهای یکشنبه به سوی آن اماکن می رفتند تا علاوه بر گردش، به تماشا و لذت بردن از دختران مسیحی هم بپردازند.
همزمان و براساس توصیههای براق بن عمار، شراب اروپا به اندلس سرازیر شد تا جوانان مسلمان را فاسد نماید. در نتیجه، بادهگساری به امری عادی در بین جوانان مسلمان تبدیل گشت و هر که از این کار سرباز می زد، او را کهنهپرست و متعصب خطاب می کردند.
جوانان مسلمان، دیگر برای ارزش های دینی و اجتماعی خود ارزشی قائل نبودند و مساجد تنها به جایگاه افراد سالخورده مبدل شد و در عوض، عشرتکدهها و مراکز عیش و نوش مملو از این جوانان شد که برای لذت بردن از دختران مسیحی به آنجا می رفتند. خوش گذرانی و تجمل به اندازه ای بالا گرفت که تأمین این خواستهها با درآمدهای مشروع ممکن نبود. لذا فساد اداری و رشوه و اختلاس رواج یافت و طبقات تولید کننده مانند دهقانان، کارگران و صنعتگران مورد بی توجهی قرار گرفتند و هر روز فقیرتر و ناراضی تر شدند.(۲)
از شهادت طلبی تا ابتذال و فساد
به تدریج مسلمانان در باتلاق فحشا و فساد، غوطه ور شدند و روحشان با گناه و آلودگیها عجین گشته و پاکی و صفای خود را از دست دادند. جوانانی که روزگاری برای آموختن اخلاق و تقوا و خودسازی بر یکدیگر پیشی میگرفتند و همواره در پی شهادت و پیش برد اسلام بودند، کنون همچون بیماران، دوای درد خود را در پارکها و کلوپهای مستی و فساد و میخوارگی و ابتذال می جستند.(۳)
بعد از آن، مسیحیان با خیانت برخی از سرداران مسلمان شهر والانس را تصرف کردند و جنایات فجیعی را در این شهر مرتکب شدند. آنان هزاران نفر از مسلمانان را به خاک و خون کشیدند و حتی به تجاوز نوامیس مسلمانان در مقابل چشمان همسران و پدران و مادرانشان پرداختند.
تصرف این شهر به قدری سریع صورت پذیرفت که حکام دیگر شهرها نتوانستند به بسیج نیروهای خود بپردازند. این گونه بود که مسیحیان با توسل به چنین ترفندهای زیرکانهای توانستند با آلوده کردن جامعه اسلامی، به تدریج و آهسته شهرهای دیگر اسپانیا را نیز یکی پس از دیگری به تصرف خویش درآورند.
پینوشت:
۱.. دائره المعارف بزرگ اسلامی ج ۵ ، ص ۱۰۸۱.
۲. سید محمد طهطاوی، غرروب آفتاب در آندلس: علل انحطاط حکومت مسلمانان در اسپانیا، تهران، دارالصادقین، ۱۳۷۱، ص ۱۶.
۳. سعید طالبی نیا، عبرت های اندلس، مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیما، چاپ: دوم / بهار ۱۳۸۱، ص ۶۷.
انتهای پیام
منبع: ادیان نت