ریشه بعثی جریان احمد بصری

بازدیدها: 64

ریشه بعثی جریان احمد بصری

مدعیان دروغین مهدویت در جوامع اسلامی و خصوصاً در کشور عراق جریان هایی ایجاد کرده اند که دست داشتن حزب بعثی عراق در پیدایش آن‌ها آشکار شده است.

پس از سقوط حزب بعثی عراق، جریان احمد بصری به کمک برخی از باقی‌مانده های رژیم بعثی تشکیلات وسیعی را در مناطقی همچون نجف، کربلا، ناصریه و بصره به راه انداخت؛ مؤسس این جریان انحرافی، شخصی به نام احمد اسماعیل گاطع (معروف به احمدالحسن) از قبیله صیامر است که در حدود سال 1973 میلادی در منطقه‌ای بنام هویر از توابع زبیر از استان بصره متولد شد.

توجه به ریشه بعثی جریان مدعی یمانی و نیز شناخت حزب بعث، به شناخت اهداف جریان مدعی یمانی کمک خواهد کرد.

ماجرای تشکیل حزب بعث عراق

حزب بعث عراق توسط یک مسیحی صهیونیست به نام میشل عفلق تأسیس شده است.

وی پس از کودتای شاخه سوریه حزب بعث، از کشورش فرار کرده و پس از به قدرت رسیدن حزب بعث در عراق به عنوان رهبر فکری جریان بعثی به مقام تشریفاتی دبیرکل حزب بعث عراقی ها انتخاب شد.

دو ویژگی بارز حزب بعث:

• وابستگی به جریان استعماری انگلیسی
• دشمنی ذاتی با اسلام و تشیع

این حزب به تحریک آمریکا، پس از پایان جنگ تحمیلی با ایران، به منظور بسترسازی حضور آمریکا و متحدانش در خلیج فارس، در سال ۱۹۹۰ م (۱۳۶۹ ش) کویت را اشغال کرد.

به بهانه اخراج صدام از کویت، آمریکا و متحدان غربی اش وارد منطقه شده بود

در این زمان، مردم مسلمان عراق به رهبری و مرجعیت مرحوم آیت الله خوئی بر ضد حزب بعث قیام کردند. این قیام که به انتفاضه شعبانیه معروف شد، در آستانه پیروزی قرار گرفت؛ اما آمریکا با کمک منافقان، به سرکوب انتفاضه پرداخت و صدام را بار دیگر بر کرسی قدرت نشاند.

جنگ نرم حزب بعثی با شیعیان

حزب بعثی عراق برای کنترل افکار شیعیان عراق، خصوصا جوانان، برنامه هایی ترتیب داده بود:

۱. نفوذ دادن جوانان مستعد بعثی در حوزه های علمیّه، تا به عنوان طلبه علوم دینی به تحصیل بپردازند و از آن‌ها برای مأموریت های ضددینی بهره ببرد.

۲. دادن آزادی به برخی از علما برای فعالیت به عنوان مرجعیت و کوبیدن مراجع تقلید دیگر به منظور ایجاد تفرقه میان آنان به بهانه های قومی و صنفی.

۳. اجازه دادن به برخی از روحانیان برای اقامه نماز جمعه و برگزاری کنترل شده شعائر دینی. البته صدّام وقتی از فعالیت‌های مرجع شهید، آیت الله سید محمد باقر صدر ضربه خورد و مشاهده کرد که به دست خود زمینه را برای حضور مردم متدین در صحنه فراهم کرده است، آن مرجع بزرگ را به شهادت رساند و عملاً آن برنامه‌ها به تعطیلی کشیده شد.

۴. نفوذ دادن برخی از جوانان بعثی که ظاهری متدین داشتند و در سحر و جادو و مرتاضی دست داشتند به درون زندان‌ها. این نفوذ به منظور فریب زندانیان سیاسی صورت گرفت و نمونة بارز آن، ضیاء عبدالزهراء الگرعاوی است که یک افسر بعثی بود.

 

همراهی افسران بعثی با جریان یمانی

پس از انتفاضه شیعیان در عراق، حزب بعثی تعداد زیادی از جوانان بعثی که توانایی های بالایی در جاسوسی، سازماندهی، تحلیل و ایجاد آشوب و بلوا داشتند را به عنوان طلبه راهی حوزه های علمیه کرد.

یکی از این افراد «ضیاء عبدالزهرا» افسر بعثی بود.

وی دوره های آموزشی مرتاضی را در هندوستان سپری کرده بود و پس از انتفاضه در بین طلبه ها و سایر شیعیان زندانی حضور یافت.

او که به وسیله بعثی ها از اطلاعات زندانی ها و یا برنامه های بعثی ها برای زندانیان مطلع بود، شروع به پیشگویی و تعبیر خواب می کرد

و به گونه ای این برنامه را با همکاری دستگاه های بعثی پیش برد که اطرافیانش مجذوب او شده و با او بیعت کردند.

«ضیاء عبدالزهرا» بعد از سقوط صدام گروهک جند السماء را تاسیس و با ادعای مهدویت با احمد الحسن یمانی همراه و متحد شد.

آنها در سال 1385 تصمیم گرفتند در یک عملیات نظامی یک هزار و 200 نفر از مراجع، علما و روحانیون و طلبه های نجف را به قتل برسانند، اما عملیات آنها فاش شد و به درخواست دولت عراق، نظامیان آمریکا محل تجمع آنها را بمباران کردند که در این حمله بیش از دو هزار نفر از اعضای این گروه از جمله 200 نفر از پیروان احمد الحسن یمانی کشته شدند.

بسیاری از زندانیان هم فریب ادعاهای او را خورده، او را ولی الله و مرتبط با جهان غیب دانستند.

همین شخص پس از آزادی از زندان و پس از سقوط صدام در سال ۱۳۸۲ش، گروهی را به نام «جند السماء» تشکیل داد و ادعا کرد که:

قائم آل محمد است

و مأموریت دارد که روز عاشوراء ۱۲۰۰ نفر از روحانیان نجف را به قتل برساند.

اما پلیس عراق در تاسوعای سال ۱۳۸۵ ش نیروهای او را در پادگان «الزرگه» در حوالی نجف کشف کرد و آن‌ها را از بین برد.

خود ضیاء گرعاوی به اتفاق صدها نفر از همراهانش، از جمله ۲۰۰ نفر از نیروهای به اصطلاح یمانی، به هلاکت رسیدند.

 

فعالیت مدعی یمانی در عراق

احمد بصری اولین دعوت علنی اش را در جمادی الثانی 1424 قمری انجام می دهد و در ماه رمضان همان سال عنوان می کند از طرف امام زمان(عج) مأمور شده تا اهل زمین را به قیام علیه ظالمین دعوت کند.

او همچنین ادعا می کند نسبش با چهار واسطه به امام زمان(عج) می رسد و ایشان را چندین بار مشاهده کرده است و امام زمان(عج) از او خواسته تا در سه زمینۀ علمی، عملی و مالی اصلاحاتی را در حوزه های علمیه انجام دهد.

با سرکوب شورش مسلحانه گـرعاوی در منطقه الزرگه نجف، یمانی تصمیم گرفت در عاشورای سال 1429هـ ق دست به شورش دیگری بزند. اما یک ماه پیش از وقـت مـقرّر با دستگیری چهل نفر از پیروانش در نـجف، توانایی‌اش کـاهش یافت و نـتوانست در نـجف و کـربلا در مراسم روز عاشورا اقدامی انجام دهـد.

این گـروه تصمیم داشت روز تاسوعا قیام کند و زائران حرم امام حسین و حرم حضرت عـباس(علیهم‌السلام) را قتل‌عام کرده دو حرم مقدس را بـه اشغال درآورد.

سپس با رهـبری میدانی شـخصی دارای سابقه بعثی به نام «سید حـسن الحـمامی» به‌سوی نجف حرکت کند و مراجع دینی را ترور نماید.

سپس با شخصی به نام «ابن بـثینه» به‌عنوان امام مهدی بیعت کنند و دامنه فعالیت‌هایشان را به‌سوی بصره و ناصریه بکشانند.

کشتارهایی انجام دادند، اما نهایتاً غائله آنها با ورود پلیس به منطقه و دستگیری و کشتن حدود 60 تن از آنها سرکوب شد.

هم اکنون این جریان فعالیت خود را از طریق فضای مجازی ادامه می دهد