سه عقیده متفاوت شیخ احمد احسائی

شیخ احمد احسائی
0

بازدیدها: 86

عقاید شیخ احمد احسائی اگر چه ارتباطی با مسائل اعتقادی بابیت و بهائیت ندارد، اما بسترهای لازم را برای ادعای سید علی محمد شیرازی (رئیس فرقه بابیت)، فراهم کرد.

این عقاید باعث پیدایش فرقه های بابیت و بهائیت در آینده ای نه چندان دور شد.

برخی از عقاید شیخیه متفاوت و خارج از چهارچوب های مورد قبول شیعی است.

عقاید شیخ احمد احسائی

شیخ احمد احسائی

  • شیخ احمد بن زین الدین الاحسائی در استان الاحساء به دنیا آمد. درحال حاضر بیشتر شیعیان عربستان در استان الاحساء سکونت دارند.
  • شیخ احمد دانش خود را اکتسابی نمی داند و آن را الهام گرفته از ائمه اطهار می داند. اما بررسی زندگی وی نشان می دهد که دارای تحصیلات رسمی است.
  • از اساتید وی میتوان آقا محمد باقر وحید بهبهانی، سید مهدی بحرالعلوم، شیخ جعفر کاشف الغطا را نام برد.
  • وی پس از شرحی بر کتاب « تبصره المتعلمین علامه حلی» از آقا سید مهدی بحرالعلوم، آقا سید علی صاحب ریاض، درجه اجتهاد از روایت را دریافت کرد.
  • شیخ احمد احسائی پس از شیوع وبا در عراق، به وطن خود بازگشت و به مدت 4 سال به همراه همسرش در آنجا زندگی کرد.
  • وی در سال 1221 ق به زیارت کربلا و نجف رفت و سپس برای زیارت حضرت رضا(علیه السلام) به خراسان آمد. وی به دلیل استقبال گرم مردم یزد، در راه بازگشت از مشهد، یزد را محل سکونت خود قرار داد.

رفتارهای استکبار پسند شیخ احمد

شیخ احمد احسائی در سال 1229 ق در راه زیارت عتبات به کرمانشاه رفت و به اصرار حاکم کرمانشاهان، در آنجا اقامت کرد.

میرزا محمد تنکابنی می گوید: زمانی پیش آمد که شیخ احمد مقروض شد و حاکم کرمانشاه به دلیل ارادت به شیخ، از وی خواست تا یک باب بهشت را به حاکم بفروشد و هزار تومان دریافت کند، تا بتواند قرض های خود را پرداخت کند…

سید جلال الدین آشتیانی، درباره شیخ می نویسد: شیخ احمد احسائی اگرچه معروف به زهد است ولی از نحوه رفتارش معلوم می شود که مردی دنیاطلب و مریدباز بود. به شهرهای مختلف سفر می کرد و نظرات عجیبی می داد. در علم فلسفه و عرفان، بدون تخصص و داشتن استاد، وارد می شد.

روابط شیخ احمد با دربار ایران متفاوت از علمای دیگر شیعی بود. وی در نوشته های مختلف ، فتحعلی شاه را با تملق بسیار، ستوده است. مرحوم سید محمد باقر نجفی در کتاب بهائیان می نویسد:«تمامی اسناد تاریخی نشان می دهد که تملق گویی شیخ نسبت به فتحعلی شاه و شاهزادگان قاجار یک شیوه همیشگی بوده است.

عقاید متفاوت شیخ احمد

عقاید متفاوت شیخ احمد احسائی با علمای شیعی

معاد با جسم هورقلیایی:

شیخ احمد احسائی تفسیری از جسم ارائه می کند که بین دیگر علمای شیعه مورد قبول نیست. وی در قزوین به علت عقیده خاصش به معاد جسمانی از طرف ملا محمد تقی برغانی، معروف ب شهید ثالث، تکفیر شد. بعد از این حکم جمعی از علما و بسیاری از مردم، از شیخ دور شدند.          پس از این ماجرا وی به مشهد و یزد و اصفهان و کرمانشاه رفت ولی مردم با سردی از او استقبال کردند.

امامت و ائمه (ع) در آفرینش:

بر اساس اندیشه شیخ احمد، ائمه (ع) در خلقت نقش دارند. وی می گوید: « خداوند وقتی معصومان را خلق کرد، به آنان اذن داد تا موجودات دیگر را بیافرینند.» دیدگاههای غلوآمیز وی در این باره، زمینه پدید آمدن افکار دیگری مثل ادعای الوهیت، تجلی ذات حق، حلول خداوند در افراد و… شده است.

نحوه حیات امام زمان (عج):

وی اعتقاد داشت که امام زمان بدون جسد مادی و با بدن هورقلیایی زندگی می کنند.به عقیده اکثریت علمای شیعه، این عقیده به معنای انکار امام زمان (عج) در روی زمین است.

ماجرای شیخ احمد و صاحب جواهر

شیخ احمد احسائی ادعا می کرد که از متن حدیث متوجه می شود که حدیث از امام است یا خیر و احتیاجی به علم رجال ندارد. روزی شیخ محمد حسن صاحب جواهر، برای کشف این ادعا حدیثی را جعل کرد و در کاغذی نوشت، آن برگه را با دود و غبار و… کهنه کرد و پیش شیخ برد و گفت: حدیثی پیدا کرده ام شما ببینید که آن حدیث است یا نه و معنای آن چیست؟ شیخ احمد احسایی پس از خواندن حدیث گفت که کلام امام است. و سپس آن را معنا کرد. شیخ محمد حسن حدیث را گرفت و بیرون رفت و آن را پاره کرد.

برخی از علمای شیعه تکفیر کننده شیح احمد
  1. حاج ملا جعفر استرآبادی
  2. ملا محمد تقی قزوینی(شهید ثالث)
  3. شیخ محمد حسن صاحب جواهر
  4. سید محمد مجاهد، نویسنده «مناهل» و…

شیخ احمد احسائی همزمان با حمله وهابیان به عتبات، از کربلا به مکه رفت. وی در راه برگشت از مکه به سمت وطنش، در سال 1241ق در نزدیکی مدینه درگذشت. (برگرفته از کتاب در جستجوی حقیقت- علیرضا روزبهانی بروجردی)