شیخ احمد احسایی کیست؟ (بخش دوم)
بازدیدها: 12
شیخ احمد احسایی کیست؟
در بخش اول از مقاله «شیخ احمد احسایی کیست؟»، بیان شد که شیخ احمد احسایی، پس از ابراز عقاید و تفکرات رازورزانه خود در عراق، مورد غضب علمای شیعه و همچنین حاکم بصره قرار گرفت و آن جا را ترک گفت. چندی پس از آن نیز در مسیر زیارت امام رضا (ع) با استقبال گرم مردم یزد مواجه و ساکن آن دیار شد. حال در این بخش از نوشتار به ادامه شرح حال زندگی ایشان پرداخته می شود.
آغاز مخالفت ها با شیخ احمد احسایی در ایران
شیخ احمد در سال 1237 هجری قمری وارد قزوین شد. میرزا عبدالوهاب قزوینی، دایی قرة العین که از افراد صاحب نام قزوین بود، او را محترم شمرد. با این وجود، با ورود احسایی به قزوین، صدها نامه اعتراض آمیز نسبت به عقاید وی از جانب مراکز علمی شیعه به سمت خانه ملا محمدتقی برغانی ملقب به شهید ثالث سرازیر شد.
ملا محمدتقی پس از دریافت این نامه ها ضمن دعوت از برخی علمای شیعه، مجلس بحث و مناظره ای برگزار نمود. اما هر چه این بزرگان دینی سعی نمودند تا شیخ احمد از عقاید خود دست بکشد، وی تسلیم نشد. همین امر سبب شد که در خاتمه این مجلس، شهید ثالث، او را تکفیر نمود و دیگر علمای شیعه در ایران و عراق نیز از وی تبعیت کردند. پس از این حکم، بسیاری از شاگردان شیخ احمد از او فاصله گرفتند. فتحعلی شاه قاجار نیز از ترس خشم علما حمایت خود را از وی کاهش داد.
علت حمایت فتحعلی شاه قاجار از شیخ احمد
حیات فکری ایرانیان در اوایل دوره قاجار، تقابلی از نیروهایی بود که هیچ یک توان غلبه بر دیگری را نداشت. از یک طرف اندیشه فلسفی، از طرف دیگر زیست اجتماعی تصوف و همچنین اندیشه فقهی اصولی و اخباری، گاه در کنار هم و گاهی در تقابل با هم قرار می گرفتند.
در همین دوران، فتحعلی شاه به عنوان دومین شاه قاجار، برای کسب مشروعیت، ثبات و انسجام سیاسی تلاش می کرد. وی در این راستا، تکریم علمای شیعه را در دستور کار خود قرار داد. در این میان، حمایت شاه نسبت به مذهب و علمای دینی موجب شد تا رقابتی بین مذاهب و مکاتب مختلف دینی برای نزدیک شدن به نهاد سیاست صورت گیرد.
شاه، درباریان و همچنین فضای عمومی جامعه ایرانی که در گیرودار سال های متمادی بحران های اقتصادی و جنگ بودند، توجه ویژه ای به مذهب و امر دینی از خود نشان می دادند. در حقیقت، در شرایطی که مردم درگیر چنین بحران ها و مصائبی بودند، شاید تنها چیزی که می توانست آن ها را امیدوار و آرام نماید، گفتارها و اندیشه های دینی بود.
همین امر سبب شد تا زمینه ای مناسب برای سر بر آوردن گفتارهای جدید دینی و حتی بدعت آمیز فراهم گردد. بدین معنا که شاه به دنبال کسب مشروعیت سیاسی و نقطه اتکایی برای ثبات و بقای حاکمیت بود و مردم نیز در طلب اندیشه ای بودند که قادر باشد شرایط نابسامان زمان را برای آن ها قابل تحمل و پذیرفتنی نماید. شیخ احمد احسایی در چنین زمانی بود که با افکار جدید خویش پا به عرصه اجتماعی و دینی ایران گذارد و مکتب شیخیه را بنیان نهاد.
موضوعات مرتبط:
قره العین، اولین زنی که در ایران بی حجاب شد (بخش اول)
قره العین، اولین زنی که در ایران بی حجاب شد (بخش دوم)
شیخ احمد احسایی کیست؟ (بخش اول)
قره العین، اولین زنی که در ایران بی حجاب شد (بخش سوم)
قره العین، اولین زنی که در ایران بی حجاب شد (بخش چهارم)
پی نوشت ها:
1) ابراهیمی، ابوالقاسم، فهرست کتب مرحوم شیخ احمد کسائی و سایر مشایخ عظام اعلی الله مقامهم، کرمان، چاپخانه سعادت، ج 2، ص 8-85.
2) احساء، نام شهری در عربستان سعودی است که اکثریت جمعیت آن را شیعیان تشکیل می دهند.
3) با پایان یافتن عصر حضور ائمه معصومین علیهم السلام، دو نوع نگرش در چگونگی دستیابی به احکام شریعت بوجود آمد. یکی مکتب اهل حدیث و اخباری است که بسنده کردن به احادیث و عدم تجاوز از آن را مبنای دستیابی به احکام شرع می داند و دیگری، مکتب اصولی است که بر اجتهاد بر مبنای منابع چهرگانه قرآن کریم، سنت، عقل و اجماع تأکید دارد.
منابع:
- رضا نژاد، ع. (1382)، شیخیه بستر پیدایش بابیت و بهائیت، انتظار، شماره سوم
- خادمی، ع.، عربی، ع. (1397)، بررسی اصطلاح هور قلیا در منظومه فکری شیخ احمد احسایی، پژوهش های فلسفی کلامی، سال بیستم، شماره چهارم، شماره پیاپی 78، ص 23-46
- اکبری، م. (1381)، شیخیه از اعتراض تا تاسیس فرقه مذهبی، پژوهش نامه علوم انسانی دانشگاه شهید بهشتی، شماره سی و چهارم
- احمدزاده، م.، نیازی، م. (1397)، تحول مکتب شیخی به فرقه شیخیه، مجله جامعه شناسی ایران، سال نوزدهم، شماره دوم، ص 128-152
- لواسانی، م. (1394)، مبتکر نظریه رکن رابع ایمان در شیخیه، مطالعات تاریخ اسلام، سال هفتم، شماره بیست و چهارم، ص 141-169
- فلاحتی، ح. (1389)، تحلیل عقاید شیخیه در بسترسازی بابیت و بهائیت، سال اول، شماره دوم، ص 159-178