مانکجی لیمجی زرتشتی، مروج فرقه بهائیت (بخش دوم)
بازدیدها: 0
مانکجی لیمجی زرتشتی، مروج فرقه بهائیت
مانکجی لیمجی زرتشتی در ترویج فرقه بهائیت آن چنان آشکارا عمل می کرد که اعتراض جامعه زرتشتی را به دنبال داشت. این در حالی است که وی در مقابل، تمام تلاش خود را برای ایجاد تفرقه در میان زرتشتیان و مسلمانان به کار می گرفت. در حقیقت، مانکجی به دنبال این بود که با جدا نمودن زرتشتیان از جامعه مسلمان، از آن ها به عنوان یک اقلیت در پروژه باستان گرایی (1) خود استفاده کند. یکی از اقدامات مانکجی در این راستا، تشکیل «انجمن زرتشتیان» بود. هدف مانکجی از ایجاد این انجمن این بود که زرتشتیان در زمان بروز اختلافات درونی، بجای مراجعه به محاکم دولتی که زیر نظر مسلمانان اداره می شد، اختلافات خود را نزد ریش سفیدان جامعه زرتشتی ببرند.
مانکجی لیمجی زرتشتی، مروج فرقه بهائیت در مدارس
نفوذ بهائیان در میان زرتشتیان به واسطه خدمات مانکجی لیمجی به آن ها تا بدان جا پیش رفت که منجر به بی توجهی نسبت به دستوران و موبدان زرتشتی شد. بعدها در انجمن ناصری نیز که با دستور مانکجی برای به حاشیه راندن موبدان زرتشتی تأسیس شد، اکثریت اعضای آن در ابتدا، بهائی بودند. از این رو، پس از تشکیل این انجمن، حسینعلی نوری (2)، تأسیس آن را تبریک گفت. به هر ترتیب، یکی از مهم ترین اقدامات مانکجی لیمجی در گسترش و حمایت از بهائیت، تأسیس مدارسی به نام آموزش کودکان زرتشتی و به کام بهائیان بود. مری بویس، تلاش مانکجی در تأسیس مدرسه برای زرتشتیان را این چنین به تصویر می کشد:
” تا سال 1882 در تهران، کرمان و یزد و توابع آن، دقیقاً دوازده مدرسه ویژه زرتشتیان وجود داشت“. (3)
مانکجی لیمجی زرتشتی در این مدارس، آشکارا معلمانی از فرقه بهائیت را برای آموزش کودکان استخدام می نمود. حتی مشاور وی در امور آموزش، یکی از بزرگان و سران فرقه بهائیت، یعنی میرزا ابوالفضل گلپایگانی بود (4). همین امر سبب گرایش بخشی از دانش آموزان زرتشتی به فرقه بهائیت شد. در این میان، افرادی نیز تغییر کیش دادند و بهائی شدند. به همین دلیل است که سوزان استایلز، اقدامات مانکجی را یکی از عوامل مؤثر در بهائی شدن زرتشتیان می داند و می نویسد:
” همه نوآئینان اولیه زردشتی از میان قشر سرآمد تحصیل کرده ای بودند که اصلاحات مانکجی، رشد روابط تجاری با بمبئی، و شرایط در حال تحول داخل ایران همگی با هم بوجود آورده بود“. (5)
از میان معروف ترین دانش آموزان زرتشتی مدارس مانکجی لیمجی که تغییر کیش دادند و بهائی شدند، می توان به استاد جوانمرد شیرمرد و ملا بهرام اختر خاوری اشاره نمود. (56) همین جوانمرد شیرمرد که دبیر انجمن زرتشتیان نیز بود، مدت هفت سال در مدرسه زرتشتیان تهران، زیر نظر استاد خود، میرزا ابوالفضل گلپایگانی بهائی، معلومات فارسی و عربی را فرا گرفت. این قسم افراد زرتشتی بهائی شده و یا علاقه مند به فرقه بهائیت در انجمن زرتشتیان کم نبود. از جمله آن ها می توان به کیخسرو خدادا، بهرام اختر خاوری، جوانمرد شیرمرد، کیومرث وفادار خرمشاهی، ماستر خدابخش، رستم خدامراد، سروش بهمن نوذر، بهمن جمشید و بسیاری دیگر اشاره نمود.
کلام آخر
مانکجی لیمجی زرتشتی که در سال 1233 هجری شمسی به دستور انگلیس و به عنوان جاسوس این کشور وارد ایران شد، اگر چه ادعای حمایت از زرتشتیان را مطرح می کرد، اما در حقیقت در پی مهیاسازی جایگاهی مناسب برای دولت بریتانیا در ایران بود. ارتباطات گسترده وی با اردشیر ریپورتر، جاسوس شناخته شده انگلیس نیز گواهی است بر صحت این ادعا.
مانکجی برای فراهم سازی این بستر مناسب، از نیرنگ همیشگی انگلیس بهره می برد. آن هم چیزی نیست جز تلاش برای ایجاد تفرقه در میان ملت ها. در آن زمان که علمای شیعه از جایگاه برجسته ای در میان مردم برخوردار بودند، در نظر انگلیسی ها، تنها جعل تفکری جدید می توانست از قدرت آن ها که مانع اصلی ورود بیگانه به ایران به شمار می رفتند، بکاهد. از این رو در ابتدا به حمایت از بابیت و بهائیت و دیگر فرقه های انحرافی اسلام پرداختند و سپس خدماتی متعدد برای ترویج این فرقه ها را از طریق عمال و جاسوسان ارائه نمودند؛ به امید این که شکافی عظیم در میان ملت ایران ایجاد نمایند.
موضوعات مرتبط:
مانکجی لیمجی زرتشتی، مروج فرقه بهائیت (بخش اول)
آموزه های دینی زرتشت (بخش چهارم)
پی نوشت ها:
1) پروژه باستان گرایی مانکجی لیمجی، همان تلاش برای احیای ایرانی بدون اسلام بود.
2) حسینعلی نوری، ملقب به بهاء، جانشین باب و بنیان گذار فرقه بهائیت است.
3) بویس، م. (1364)، مانکجی لیمجی هاتریا در ایران، هاشم، ر. (مترجم)، چیستا، شماره بیست و ششم.
4) مهراب خانی، روح الله، شرح احوال ميرزا ابوالفضائل، ، با مقدمه عبدالحميد اشراقخاوری، مطبوعات امری، ص 55-57.
5) استیالز، سوزان (1375)، ایمان زرتشتیان به دیانت بهائی، ذبیحی، سیامک (مترجم).
6) مهراب خانی، روح الله، شرح احوال ميرزا ابوالفضائل، ، با مقدمه عبدالحميد اشراقخاوری، مطبوعات امری، ص 58.
منابع:
- شهبازی، ع. (1381)، سرشاپور ریپورتر و کودتای 28 مرداد 1332، تاریخ معاصر، شماره بیست و سوم، ص 103-204
- بویس، م. (1364)، مانکجی لیمجی هاتریا در ایران، هاشم، ر. (مترجم)، چیستا، شماره بیست و ششم
- آبادیان، ح. (1383)، ریپورترها و تحولات تاریخ معاصر ایران، فصل نامه مطالعات تاریخی، شماره دوم، ص 139-193
- نائبیان، ج.، علی پور سیلاب، ج. (1389)، مانکجی لیمجی و جامعه زرتشتیان ایران در عصر قاجار، فصل نامه علمی پژوهشی تاریخ نامه ایران بعد از اسلام، سال اول، شماره اول، ص 129-160
- نائبیان، ج.، علی پور سیلاب، ج. (1391)، مدارس زرتشتیان در دوره قاجار، جستارهای تاریخی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، سال سوم، شماره اول، ص 109-133