بازدیدها: 7
نمونههای زیادی در زندگی افراد می بینیم که فرد ۲۰ سال به مسئله فکر میکند و حتی تجسم میکند تلاشهایی را نیز در این راستا انجام میدهد ولی به خواستهاش نرسیده است. پس مسئله مصلحت در دین نیز مانع از قبول قانون جذب است.
مصلحت انسان گاهی اوقات ایجاب میکند که انسان به دعاها و خواسته هایش نرسد. این فکت دینی کاملاً قانون جذب را رد میکند.
بنیان گذاران قانون جذب اینگونه قائلند که این قانون یک راز بزرگ است که آنها آن را کشف کردهاند. از این فرضیه بسیار صحبت می کنند و آن را به هر مسئله ای در زندگی انسان تسری می دهند.
در آثار مدعیان قانون جذب آمده است: « تو همه چیز را به طرف خود جذب می کنی، مردم، شغل، شرایط زندگی، وضعیت سلامتی، ثروت، قرض، شادی، ماشینی که بر آن سوار می شوی و اجتماعی که در آن زندگی می کنی. مثل آهنربا همه اینها را به طرف خود جذب می کنی. هر چه فکر کنی همان اتفاق می افتد. کل زندگی تو تجلی افکاری است که در ذهنت جریان دارند.» (۱)
کتب و سخنرانیهای این افراد را وقتی می بینیم برای تلاش مرتبه این قائل نیستند. «همانگونه که عمل جذب آهنربا و استانی انجام میشود جذب درباره شما نیز به تلاش و تکاپو عمل می کند.» (۲)
عدم تلاش، اشکال اساسی قانون جذب
در مواجهه با بعضی افراد جامعه این موضوع را می بینیم که افراد حتی از کار و شغلی که داشتهاند خارج شده و انصراف داده اند تا بتوانند در خانه بنشیند و تصورات خود را فعال کنند و به خواستههای خود برسند.
قانون جذب و اشکالات فراوانی وارد است که در قسمت جستجو سایت می توانید آنها را مطالعه کنید. اما اشکال اساسی به این فرضیه همین عدم تلاش است. آیا انسان میتواند بدون تلاش به خواستههای خود برسد؟ چند نفر از میلیاردها افراد در جهان بدون تلاش و صرف تصور ذهنی به خواسته خود می رسند؟
البته در برخورد با افراد که آشنایی کمتری با کتب و اعتقاد بنیانگذاران قانون جذب دارند میبینیم که آنها منکر تلاش نمی شوند! و می گویند قانون جذب می گوید باید تلاش کرد. گرچه تلاش در گفتمان طرفداران قانون جذب جایگاهی ندارد. اما سوالی که از این افراد می شود این است که اگر فرد تصویر سازی کند و برنامه ریزی کند و تلاش هم بکند، چرا رازی هست که کشف شده است؟ این مسئله را که همه میدانند که برای رسیدن باید تفکر کرد و سپس تلاش کرد پس رازی در کار نیست.
مساله مصلحت در دین اسلام
بالاتر از آن ما در دین مسئله «مصلحت» را داریم. یعنی ممکن است انسان تفکر و تصور کند تلاش هم بکند ولی مصلحت او چنین نباشد که به خواسته اش برسد. یعنی گاهی برآورده شدن حاجت شخص به مصلحت و نفع او نیست. و سلاح او در عدم استجابت آن است. «چه بسا چیزی را خوش نمیدارید و حال آنکه برای شما خوب است. و چه بسا چیزی را که دوست می دارید و حال آنکه برای شما بد است. خدا میداند و شما نمیدانید.» (۴) پس خداوند طبق تقدیر وی خواستههای او را برآورده می کند.
نمونه های زیادی در زندگی افراد میبینم که فرد ۲۰ سال به مسئله فکر میکنند و حتی تجسم میکند تلاشهایی را نیز در این راستا انجام میدهد ولی به خواستهاش نرسیده است. پس مسئله مصلحت در دین نیز مانع از قبول چنین فرضیه (قانون جذب) است.
پی نوشت:
۱_ راندا برن، راز، ترجمه نفیسه معتکف، نشر فراروان، ص ۳۲.
۲_ شاه کلید، جک کنفیلد، تهران، نشر نسل نواندیش، ص ۳۴.
۳_ «جست و جو»
۴_ بقره ۲۱۶/.
انتهای پیام
منبع: ادیان نت