منجی در آیین زرتشت (بخش چهارم)
بازدیدها: 12
منجی در آیین زرتشت
مری بویس بر این باور است که یکی از تحولات مهم الهیات زرتشتی در رابطه با اعتقاد به منجی در آیین زرتشت است. عباراتی در گاهان است دال بر این که زرتشت، سرشار از این احساس بود که پایان جهان نزدیک است. افزون براین، زرتشت عقیده داشت، اهورامزدا، حقیقتی وحیانی را به امانت بدو داده تا بشر را برای نبرد آخر برانگیزد. بویس معتقد است که به نظر می رسد، زرتشت آگاه بوده که خود، برای دیدن فرشوکرتی، زنده نخواهد بود. از این رو، چنین تعلیم می داد:
“مردی که بهتر از یک انسان نیک است”، یعنی سوشیانت، خواهد آمد. (یسن 43، بند 3)
سوشیانت در اوستای متأخر
سوشیانت از ریشه «سود» به معنای بهره و منفعت است. بنابراین، این واژه در لغت، «رهاننده»، «سود رسان» و «بانی خیر» معنا می گردد.
پیروان اولیه زرتشت که انتظار این منجی را می کشیدند، این باور در ذهن شان شکل گرفت که سوشیانت، از نطفه زرتشت است. در این نگاه، این نطفه به گونه ای معجزه آسا در بستر دریاچه «کانسئویه» نگهداری می شود. چون پایان جهان فرا رسد، دوشیزه ای در این دریاچه، شستشو خواهد کرد و از این نطفه آبستن می گردد. سپس در موعد معین پسری خواهد آورد به نام «اَستوَت اِرِتَه»، به معنای «آن که پارسایی را تجسم می بخشد».
چرا که زرتشت می گوید:
“بادا که پارسایی تجسم یابد”. (یسن 43، بند 16)
بدین سان، منجی در متون مـتأخر اوستایی، علیرغم زایش معجزه آمیزش، از پدر و مادری انسانی است. بنابراین، به هیچ وجه در این رابطه، از آموزه زرتشت مبنی بر نقش داشتن انسان در نبرد کیهانی، تخطی نمی شود.
در اوستای متأخر، سوشیانت نیز مانند پادشاهان و پهلوانان، دارای خورنه (1) است. بیشترین اطلاعات پیرامون منجی در آیین زرتشت، در زامیاد یشت مشاهده می شود. در زامیاد یشت، بندهای 89 و 93-92 می آید که خوَرنَه:
“سوشیانت پیروزمند را همراهی می کند. … چنان که وی گیتی را نو می کند. … آن هنگام که استوارت ارته، پیک اهوره مزدا… از دریاچه کانسئویه برآید… آن گاه وی دروج را از جهان اشه بیرون خواهد راند”.
بنابراین، مؤمنان، این لحظه باشکوه را آرزو داشته و امید به آن، سبب قوت و آرامش آن ها در دوران سختی آنهاست.
سوشیانت در گاهان
از واژه سوشیانت در گاهان به دو صورت جمع و مفرد یاد می شود. مفسران گاهان، واژه مفرد را در هر سه موردی که بیان شده، اشاره ای غیرمستقیم به خود زرتشت می دانند. این واژه در بقیه موارد به صورت جمع بکار می رود.
در یسنا در ارتباط با منجی در آیین زرتشت می آید:
“کی گشتاسب هوادار «زرتشت سپیتمان» و «فرشوشتر»، راه راست دینی را برگزیده اند، که اهوره به رهاننده (سوشیانت) فرو فرستاد”. (یسنا، هات 53، بند 2)
“کی خواهیم دریافت، ای مزدا و ای اشه، که شما نسبت به کسی که در تباه کردن من است، توانا و زبردستید. آن چه پاداش نیک نهاد است، باید به خوبی از آن اطلاع یابم. از این رو رهاننده (سوشیانت) را آرزوی آن است که از قسمت خویش باخبر باشد”. (سپنتمدگات، یسنا 48، بند 9)
همچنین در یسنا آمده:
“ای مزدا اهوره! … آن راه منش نیک که به من نمودی، همان راه آموزش رهانندگان (سوشیانت ها) است که [تنها] کردار نیک در پرتو «اشه» مایه شادمانی خواهد شد، [راهی که] نیک آگاهان را برنهادی”. (یسنا، هات 34، بند 13)
” ای مزدا! کی سپیده دم آن روز فرا خواهد رسید که با آموزشهای فزایشبخش خردمندانه رهانندگان، خیر و نیکی به نگاهداری جهان بدرخشد؟” (یسنا 46، بند 3)
” ای مزدا ! چنین خواهند بود رهانندگان سرزمینها که با منش نیک، خویشکاری میورزند و کردارشان بر پایة خیر و نیکی، و آموزشهای تو است. به راستی آنان به درهم شکستن خشم برگماشته شدهاند”. (یسنا 48، بند 12)
با توجه به سروده های گاهانی در رابطه با سوشیانت، می توان دو برداشت را به شرح ذیل داشت:
1- راه زرتشت و راه رهایی دهندگان یکی است و در واقع، نجات دهندگان، همان آیین کردار و منش نیک در پرتو «اشه» را تبلیغ می کنند که زرتشت بیان می داشت.
2- تحقق اندیشه یاد شده دینی، به وسیله نجات دهندگانی است که در آینده خواهند آمد. چنان که در یسنا 46 می گوید:
“کی سپیده دم آن روز فرا خواهد رسید که با آموزش هایی فزایش بخش خردمندانه رهانندگان، اشه به نگهداری جهان بدرخشد؟”
ادامه دارد…
موضوعات مرتبط:
پی نوشت ها:
1) خورنه، فر، فره یا خر، موهبتی ایزدی است، که هر کس از آن بهره مند شود، به شهریاری می رشد و دادگر می شود.
منابع:
– بویس، م. (1381)، زردشتیان؛ باورها و آداب دینی آن ها، عسکر بهرامی (مترجم)، انتشارات ققنوس، ویراست دوم، 41-58
– سپهری، م. (1383)، نجات بخشی در آیین زرتشت، قبسات، شماره سی و سوم
– آژیر، ا. (1385)، منجی باوری در گات های زرتشت؛ همه؛ سودرسانندگی اشاباوران، نامه حکمت، شماره هفتم، ص 145-168
-محمدی ارانی، م. (1386)، منجی گرایی در ادیان (زرتشت، یهود، مسیحیت)، طلوع، شماره بیست و دوم، ص 35-52