نتایج حضور پررنگ بهائیان در مدیریت کشور

0

بازدیدها: 71

 

شاپور بختیار در یکی از اعترافات خود، نتیجه سیاه بیست و پنج سال حکومت فاسد و ضدملّی پهلوی (با نقش آفرینی پررنگ بهائیان) بر ایران را تشریح کرد؛ اما آیا بهائیتی که امروزه شعار آزادی سر می‌دهد و از ناعدالتی جمهوری اسلامی گلایه می‌کند، از خفقان و ناعدالتی بی‌حد و حصری که برای ایران در دوران پهلوی به ارمغان آورد هم چیزی می‌گوید؟!

به گزارش فاران نیوز، در دوره پهلوی خصوصاً پهلوی دوم، بهائیان به صورت گسترده در ارکان‌های مدیریتی کشور حضور داشتند. یکی از مهم‌ترین مشخصات رژیم پهلوی، نفوذ بهائیان در بدنه و ساختار حکومت و اشغال حساس‌ترین پست‌های اقتصادی، نظامی و فرهنگی از سوی آن‌هاست.

در واقع بر خلاف تصویرسازی سازمان بهائیت، حکومت پهلوی فصل رشد و قدرت‌افزایی بی‌حد و حصر بهائیت در ایران بوده است. از این‌رو از دوران نخست وزیری هویدای بهائی، می‌توان به دوران اوج اقتدار بهائیت در رشد و استفاده از رانت‌های حکومتی، برای مکیدن خون ملّت مسلمان ایران تعبیر کرد.

جدای از نخست وزیری، وزارت بازرگانی و وزارت کشاورزی، آموزش و پرورش، مشاورین بلندمرتبه، مقامات عالی‌رتبه نظامی و …، در تسخیر بهائیت بود. بهائیانی نظیر (امیرعباس هویدا، منوچهر تسلیمی، منصور روحانی، عبدالکریم ایادی، حبیب‌الله ثابت، پرویز ثابتی، اسدالله صنیعی، پرویز خسروانی و …)، از جمله افراد شاخصی بودند که هرچند خود را مسلمان جا می‌زدند، اما در واقع مأمور فرامین بیت العدلِ اسرائیل، در ایران بودند.[1]

اعتماد به بهائیان و جایگاه آنان در حکومت پهلوی تا جایی بود که در خاطرات حسین فردوست (یکی از برجسته‌ترین چهره‌های اطلاعاتی پهلوی و دوست صمیمی محمدرضا شاه) می‌خوانیم: «… محمدرضا از تشکیلات بهائیت و به خصوص حضور افراد بهائی در تصدی پست‌های مهم و حساس مملکتی اطلاع کامل داشت و نسبت به آنان حسن ظن نشان می‌داد. …»[2] همچنین سلطه و نفوذ بهائیت بر ایران در دستگاه پهلوی به قدری بود که نشریه بهائی، با اعتماد به نفس، به سوی تسلط کامل بر حاکمیت ایران، آرزوی ایجاد سطنت بهائی در کشور را مطرح کرد.[3]

اما ثمره سال‌ها استیلای تشکیلات بهائیت بر ارکان اقتصادی و فرهنگی کشور چه بود؟!

شاپور بختیار، آخرین نخست وزیر رژیم پهلوی در یکی از اعترافات خود، نتیجه سیاه بیست و پنج سال حکومت فاسد و ضدملّی پهلوی (با نقش آفرینی پررنگ بهائیان) بر ایران را این‌گونه تشریح کرده است: «کشور دچار یک آشفتگی بزرگ و گسترده است؛ خزانه دولت خالی شده؛ اعتصابات و اعتراضات تمام کشور را فراگرفته؛ جامعه ما (نسبت به اصلاح امور کشور و بهبود وضعیت) ناامید شده؛ فقر، فساد و فاصله طبقاتی، بی‌سابقه و روزافزون گسترش پیدا کرده؛ کشاورزی مملکت نابود شده و صنعت کشور بر خلاف اصول اقتصادی کاملاً انحصاری، مونتاژی و وابسته است؛ مبالغ هنگفتی بدون ضرورت به کشورهای دیگر داده شده؛ سرمایه‌گذاری‌های کلان در کشور حیف و میل شده است؛ برنامه‌های آموزشی و فرهنگی ما به دست افرادی بی‌دانش و بی‌ایمان همه‌ساله در حال تغییر است.»[4]

آری! بهائیانی که سلطه خود بر ایران را با روی کار آمدن جمهوری اسلامی از دست دادند، طبیعی است که از گذشته سیاهی که برای ایران رقم زدند به نیکی یاد کنند! اما آیا بهائیتی که امروزه شعار آزادی سر می‌دهد و از ناعدالتی جمهوری اسلامی گلایه می‌کند، از خفقان و ناعدالتی بی‌حد و حصری که برای ایران در دوران پهلوی به ارمغان آورد هم چیزی می‌گوید؟!

پی‌نوشت:

[1]. ر.ک: جواد نوائیان، تارهای عنکبوت، مشهد: انتشارات مؤسسه فرهنگی هنری خراسان، 1394، ص52.

[2]. ر.ک: عبدالله شهبازی، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، تهران: مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، انتشارات اطلاعات، 1385، ج1، ص376.

[3]. ر.ک: مجله اخبار امری، ارگان رسمی بهائیان ایران، ش2، 1332 ش، ص14.

[4]. جهت مشاهده ویدیئو، مراجعه شود به سایت اطلس خبر، «اعترافات تاریخی نخست وزیر شاه»، کد خبر: 116894، تاریخ انتشار: 8 بهمن 1401، کلیک کنید…(link is external)

انتهای پیام

منبع: ادیان نت