نقش اردشیر ریپورتر زرتشتی در عصر پهلوی (بخش چهارم)

0

بازدیدها: 17

 

نقش اردشیر ریپورتر زرتشتی در عصر پهلوی

 

اردشیر ریپورتر زرتشتی به اعتراف خود وی و همچنین فرزندش شاپور، کسی بود که رضاخان را برای حکومت پهلوی انتخاب نمود و پس از آن نیز کودتای 1299 هجری شمسی را رقم زد. شاپور در این رابطه می نویسد:

پدرم مأمور سرویس اطلاعاتی بود که بسیار پیش از تولد من از هندوستان به ایران آمد و در شکل گیری وقایع مشروطیت ایران و پس از آن و در به سلطنت رسیدن رضاخان پهلوی نقش داشت“. (1)

 

 

اردشیر ریپورتر زرتشتی و معرفی رضاخان برای کودتا

 

اردشیر ریپورتر زرتشتی برای اجرای مأموریت خود در ایران، آن چنان به رضاخان نزدیک شد که خود وی در وصیت نامه خویش می نویسد:

شاید کمتر کسی مانند من او را (رضاخان) آن چنان که هست بشناسد و تا این اندازه با او مأنوس و محشور باشد بدون این که نه نزدیکان او، نه کسان من از این قرابت آگاه باشند“. (2)

رضاخان پهلوی

اردشیر طریقه آشنایی خود با رضاخان را این گونه تعریف می کند:

در اکتبر سال 1917 بود که حوادث روزگار مرا با رضاخان آشنا کرد و نخستین دیدار ما فرسنگ ها دور از پایتخت و در آبادی کوچکی در کنار جاده «پیربازار» بین رشت و طالش صورت گرفت… رضاخان سواد و تحصیلات آکادمیک نداشت ولی کشورش را می ‌شناخت. ملاقات های بعدی من با رضاخان در نقاط مختلف و پس از متجاوز از یک سال بیشتر در قزوین و طهران صورت می ‌گرفت. پس از مدتی که چندان دراز نبود حس اعتماد و دوستی دوجانبه بین ما برقرار شد. او ترکی و روسی را تا حدی تکلم می ‌کرد و به هر دو زبان به روانی دشنام می‌داد! به زبانی ساده تاریخ و جغرافیا و اوضاع سیاسی و اجتماعی ایران را برایش تشریح می ‌کردم. … اغلب تا دیرگاهان به صحبت من گوش می ‌داد…”. (3)

 

 

فردوست در کتاب خاطرات خود، ماجرای معرفی رضاخان توسط اردشیر ریپورتر زرتشتی به دولت بریتانیا را از زبان فرزند وی، این گونه نقل می کند:

شاپورجی، روزی کتاب محرمانه‌ ای را به من نشان داد که در یک بند آن نوشته شده بود که نایب ‌السلطنه هندوستان می ‌خواست فرد مناسبی را برای اداره ایران پیدا کند و به دستور او پدر شاپورجی، این فرد را پیدا کرد و به نایب‌السلطنه معرفی نمود“. (4)

 

خود اردشیر در وصیت نامه سیاسی خویش در این رابطه می نویسد:

فقط می ‌گویم که آن چه را هم که سید ضیاءالدین طباطبایی به عهده داشت به خوبی انجام داد و محرک او هم خدمت به ایران بود ولی شاید بیش از آن چه لازم و یا مطلوب بود تظاهر به همگامی با سیاست انگلیس می ‌کرد. … صحیح است که برچیده شدن رژیم قاجار به دست رضاخان بدون کمترین تردید و ابهامی به ضرر سیاست روس و لهذا مورد استقبال و حمایت انگلستان بود. … نماینده وزارت خارجه بریتانیا معتقد بود که کابینه مشیرالدوله سر و صورتی به اوضاع داده است ولی آن چه را که من به نایب‌السلطنه هند گزارش دادم این بود که خانه ایران از پایبست ویران است و قرارداد 1919 هم فاقد ارزش و هر چه زودتر باید به عنوان پیروزی برای ایران باطل و لغو شود…

عزیمت و یا ماندن قوای نظامی بریتانیا در شمال ایران تحت مداقه و مرور بود و این تدبیر اتخاذ شد که به نام همکاری نزدیک در مقابل خطر بلشویک ها و انقلابیون محلی بهتر است قوای انگلیس و قزاق با یکدیگر وارد عمل شوند. این طرح ژنرال [آیرونساید] بود … در این مرحله، به دستور وزارت جنگ در لندن و نایب‌السلطنه هند همکاری نزدیک ژنرال [آیرونساید] و من آغاز شد. من برای نظرات رضاخان درباره نیروی قزاق اعتبار فراوانی قائل بودم و سرانجام او را به [آیرونساید] معرفی کردم. … از لحاظ تعریف سیاسی، رضاشاه اتوکرات است و این که در ایران ظواهر سیستم پارلمانی به چشم می‌خورد ناقض این حقیقت نیست. زیرا ترکیب مجلس با نظر و تصویب نهایی شاه است و نه انتخاب مردم و رضاشاه نیازی ندارد که مجلس را به توپ ببندد … شناسایی و دوستی با رضاشاه بزرگ ترین افتخار زندگی من است...”. (5)

 

ادامه دارد…

 

موضوعات مرتبط:

نقش اردشیر ریپورتر زرتشتی در عصر پهلوی (بخش اول)

نقش اردشیر ریپورتر زرتشتی در عصر پهلوی (بخش دوم)

بهائیت، عامل ایجاد درگیری میان زرتشتیان دوره قاجار (بخش اول)

نقش اردشیر ریپورتر زرتشتی در عصر پهلوی (بخش سوم)

رابطه عقل و تثلیث (بخش اول)

نقش انگلیس در برقراری ارتباط میان زرتشتیان و بهائیان (بخش اول)

نقش اردشیر ریپورتر زرتشتی در حکومت پهلوی (بخش پنجم)

 

پی نوشت ها:

1) آرین رنجی شری [نام جعلی شاپور ریپورتر] (1377)، به دام افتاده، اشرفی، محسن (مترجم)، نشر نی، تهران، ص 12.

2) ایران و استعمار انگلیس: مجموعه سخنرانی‌ها و مقالات، تهران، موسسه مطالعات و پژوهش ‌های سیاسی.

3) همان، ص 455.

4) دلدم، اسکندر (1371)، زندگی پر ماجرای رضا شاه، ج 2، تهران، نشر گلفام، ص 402.

5) موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، سقوط: مجموعه مقالات نخستین همایش بررسی علل فروپاشی سلطنت پهلوی، تهران، موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی ، 1384، ص 863.

 

منابع:
  • فرهمند، ج. (1383)، مردی که زیاد می دانست؛ اسنادی از شاپور ریپورتر مأمور اطلاعاتی و دلال اقتصادی بریتانیا در ایران، تاریخ معاصر ایران، سال هشتم، شماره بیست و نهم، ص 243-302
  • آبادیان، ح. (1383)، ریپورترها و تحولات تاریخ معاصر ایران، فصل نامه مطالعات تاریخی، شماره دوم، ص 139-194
  • دادبخش، م.، مفتخری، ح. (1398)، واکاوی دلایل و پیامدهای ارتباط میان زرتشتیان ایران و جامعه بهائیت در دوره قاجار، معرفت ادیان، سال دوازدهم، شماره دوم، پیاپی 46، ص 71-87
  • حاجی اکبری، م. (1394)، پارسیان هند و حیات سیاسی اجتماعی زرتشتیان در عصر قاجار، تاریخ نامه خوارزمی، فصل نامه علمی تخصصی، سال دوم، ص 27-51
  • شهبازی، ع. (1381)، سر شاپور ریپورتر و کودتای 28 مرداد 1332، تاریخ معاصر ایران، سال ششم، شماره بیست و سوم، ص 103-204
  • بابایی بزاز، پ. (1387)، اردشیر ریپورتر؛ لورنس ایران، یاد ایام، شماره چهل و یکم

 

نویسنده: زهرا کامکار