نقش امیرکبیر در سرکوب فتنه بابیت (بخش دوم)
بازدیدها: 7
نقش امیرکبیر در سرکوب فتنه بابیت
در بخش اول از مقاله « نقش امیرکبیر در سرکوب فتنه بابیت» بیان شد که ادعاهای عجیب و پی در پی علی محمد شیرازی مبنی بر ذکریت، بابیت و مهدویت، سبب شد تا حاج میرزا آقاسی، صدراعظم محمدشاه قاجار، در اقدامی عجولانه، وی را تبعید نماید. همین امر موجب شد تا مردم با عقاید و نظرات باب به درستی آشنا نشده و در نتیجه، پس از دعوت پیروان او برای ایجاد آشوب، تا اندازه ای به حمایت از آنان بپردازند. حال آن که اگر بجای تبعید و دور نگه داشتن وی از مردم، در همان ابتدای امر، مجلس بحث و مناظره ای با حضور علما برای پرسش از علی محمد برگزار می شد، بسیاری از مردم از وی فاصله گرفته و او را رها می ساختند. به هر ترتیب، چنین نشد و همین امر سبب شد تا آشوب هایی بوجود آید.
امیرکبیر و سرکوب فتنه بابیت
اکثر بزرگان فرقه بابیت از جمله ملا حسین بشرویه ای ملقب به «اول من آمن و باب الباب»، حاجی محمدعلی بارفروشی ملقب به «قدوس»، ملا محمدعلی زنجانی ملقب به «حجت» و سید یحیی دارابی ملقب به «کشاف» در خلال شورش های پیروان باب، بین سال های 1265 تا 1267 هجری قمری کشته شدند.
به طور کلی، آن چه که برخی از مردم را جذب علی محمد شیرازی کرده بود:
-
اولاً مواضع ضد حکومتی باب و اعتراض هایی بود که در مقابل ظلم و استبداد قاجاری بیان می کرد.
-
ثانیاً تصور برخی از مردم بود مبنی بر این که باب، نائب امام زمان است. در نتیجه تلاش می کردند تا با خدمت در رکاب وی، رضایت خدا را جلب نموده و برای ظهور امام عصر (عج) زمینه را فراهم سازند.
به هر ترتیب، هر چند دیر، اما در نهایت جلساتی برای مناظره بین علی محمد شیرازی و برخی از بزرگان دین برگزار شد. همین جلسات و ضعف آشکار باب در پاسخ به پرسش های علما سبب شد تا وی از ادعاهای خود بازگردد و اعلام پشیمانی نماید. اما هر بار پس از چندی، دوباره بر سخنان خویش تأکید می کرد و مدعایی جدید مطرح می نمود. از این رو، می رفت که این فتنه و آشوب های ناشی از آن، از کنترل خارج گردد.
همین امر سبب شد تا امیرکبیر به محضر علمای شیعه رفته و تلاش کند که برای فرونشاندن این بحران، به اعدام علی محمد حکم دهند. اما مشکلی دیگر در این میان وجود داشت. مسئله این بود که با توجه به ادعاهای عجیب و بی پایه علی محمد شیرازی، بسیاری از علما او را دچار جنون ادواری می دانستند. به همین خاطر نیز از صدور فتوا جهت کشتن وی، خودداری می کردند.
ادوارد براون، جاسوس انگلیس در این رابطه می نویسد:
“دعاوی مختلف و تَلَون افکار و نوشته های بی مغز و بی اساس و رفتار جنون آمیز او، علما را بر آن داشت که به علت شبهه خبط دِماغ، بر اعدام وی، رأی ندهند“. (1)
ابوالفضل گلپایگانی از بزرگان فرقه بهائیت نیز در کتاب کشف الغطاء خود نامه ای را می آورد که برخی از علمای شیعه در آن زمان، علی محمد باب را خطاب می کنند و می نویسند:
“سید علی محمد شیرازی! شما در بزم همایون و محفل میمون، در حضور نواب اشرف والا، ولیعهد دولت (2) بی زوال، ایده الله و سدده و نصره، و حضور جمعی از علمای اعلام، اقرار به مطالب چندی کردی که هر یک جداگانه باعث ارتداد شماست و موجب قتل. توبه مرتد فطری مقبول نیست. چیزی که موجب تأخیر قتل شما شده است، شبهه خبط دماغ است که اگر آن شبهه رفع بشود، بلا تأمل، احکام مرتد فطری به شما جاری می شود“. (3)
توجه به این نکته ضروری است که شبهه جنون باب، امری بی پایه هم نبود. حتی مورخان بهائی از جمله اشراق خاوری نیز می نویسند که علی محمد در فصل تابستان در هوای سوزان بوشهر بر بالای پشت بام خانه می رفت و صبح تا شب با خواندن اذکاری، سعی در تسخیر خورشید داشت. (4) این در حالی است که باب، ادعای الوهیت نیز داشت و مشخص نیست که با وجود این که خود را خدا می دانست، چه دلیلی وجود داشت که بخواهد خورشید را مسخر خود نماید.
به هر ترتیب، امیرکبیر در نهایت توانست پس از تلاش های فراوان، برخی از علما را راضی کند تا به اعدام علی محمد فتوا دهند. پس از آن به ناصرالدین شاه پیشنهاد کرد که این حکم را به اجرا در آورد و موفق نیز شد. از این رو، باب را به تبریز آوردند. پس از چند محاکمه و همچنین مناظره با او، وی را نزد امام جمعه تبریز از بزرگان شیعه و همچنین ملا محمد ممقانی که از بزرگان فرقه شیخیه بود بردند. اما پس از این که علی محمد نصیحت آن ها را نپذیرفت و توبه نکرد، او را به میدان تبریز بردند و تیرباران نمودند.
موضوعات مرتبط:
نقش امیرکبیر در سرکوب فتنه بابیت (بخش اول)
پی نوشت ها:
1) نجفی، محمد باقر (1383)، بهائیان، بی جا، مشعر، دارالحدیث.
2) منظور ناصرالدین میرزا است که در آن زمان، ولیعهد محمدشاه قاجار بود.
3) گلپایگانی، میرزا ابوالفضل (بی تا)، کشف الغطاء، بی جا، بی نا.
4) اشراق خاوری، عبدالحمید (1334)، تلخیص تاریخ نبیل زرندی، بی جا، مؤسسه ملی مطبوعات امری.
منابع:
- تاج آبادی، ر.، شعبانی، س. (1399)، بررسی جایگاه امیرکبیر در مبارزه با انحرافات فرقه بابیت و بهائیت، فصلنامه علمی تخصصی رهیافت فرهنگ دینی، سال سوم، شماره نهم، ص 95-113
- فاکر میبدی، م.، زارع، ر. (1391)، بررسی نقش علما در برخورد با مسئله بابیت و بهائیت، تاریخ در آیینه پژوهش، سال نهم، شماره دوم، ص 85-98
- بورونی، ع. (1379)، تاریخچه پیدایش بابیت و بهائیت، حوزه اصفهان، شماره دوم، ص 157-178
- بارسقیان، س. (1386)، ناصرالدین شاه و فرقه بابیت: از مباحثه تا سرکوب، شهروند، شماره بیستم
- همایون، ع. (1397)، نقش امیرکبیر در سرکوب شورش بابیان و اعدام باب، گنجینه معارف