همه انسان ها گناه کارند!
بازدیدها: 9
همه انسان ها گناه کارند!
در مسیحیت، آموزه گناه نخستین، تمامی بشر دیروز و امروز را فرا گرفته، حتی برای نوزدان نیز صدق می کند. اما سؤال اینجاست که اگر نوزادان، با گناه زاده می شوند، تکلیف آن ها چیست؟ شورای ترنت در پاسخ به این سؤال می گوید:
“اگر آنان (مردم)، از سلاله «آدم تکفیر نشده بودند»، مردم، غیرعادل متولد نمی شدند. آنان به خاطر آن تکفیر، هنگامی که در رحم مادر هستند، بی عدالتی را از آن خود می کنند تا آن جا که اگر دوباره در مسیح متولد نشوند، هرگز عادل شمرده نخواهند شد… و نوزادان بدون تعمید، حتی نوزادان کوچک، به خاطر گناه اصلی آدم، دارای تجربه مرگ روح هستند و بر همین اساس باید تعمید گیرند”. (1)
بنابراین، بر اساس مصوبه شورای ترنت، کودکان فقط با غسل تعمید از عوارض گناه نخستین پاک می شوند. حال، سؤال این است که تکلیف کودکانی که بدون تعمید از دنیا می روند چیست؟
آگوستین معتقد است:
“مقصد نهایی انسان ها یا بهشت است یا جهنم. از آن رو که نوزادان بدون تعمید نمی توانند وارد بهشت شوند، مستقیم داخل جهنم خواهند شد”. (2)
این نظریه، مورد توافق پدران یونانی کلیسا نیز بوده (3) و از این رو، بیانیه شورای کارتاژ می گوید:
“اگر کسی بگود، لازم نیست نوزاد را تعمید دهند، باید وی را تکفیر کرد. همچنین اگر کسی به وجود کودکانی در ملکوت آسمان یا هر جای دیگر معتقد باشد که بدون تعمید از دنیا رفته و در عین حال در شادی به سر می برند، می بایست تکفیر شود”. (4)
در کلیسای پروتستان نیز، لوتر و کالون از آگوستین پیروی نموده و به ورود کودکان بدون تعمید به جهنم معتقد شدند. (5)
برخی از مدافعان آموزه گناه نخستین، سعی می کنند دیدگاه خود درباره عاقبت کودکان بدون تعمید را مخفی کنند و با عباراتی مانند «این کودکان، نزد خداوند می روند»، «خدا بهتر می داند درباره آنان چه بکند» و «بهتر است ما درباره کار خدا قضاوت نکنیم»، به مخاطبان خود پاسخ دهند.
در این میان، پیتر آبلارد، در قرن دوازدهم میلادی، بر خلاف دیدگاه آگوستین که معتقد به مجازات خفیف برای نوزادان بدون تعمید بود، معتقد شد که نوزادان تعمید نیافته، اگرچه در جهنم هستند، اما شکنجه نمی شوند و تنها درد فراموش شدن از فیض الهی را حس خواهند کرد. (6)
توماس آکوئیناس، برای گریز از این نظریه ناعادلانه به این باور رسید که نوزادان تعمید نیافته، در اثر عوارض گناه نخستین، نمی توانند وارد بهشت شوند اما به جهنم نیز نمی روند. بر این اساس، این نوزادان، در مکان متوسطی بین بهشت و جهنم به نام لیمبو، زندگی می کنند. (7) این نظریه در نهایت، در جلسه یازدهم شورای فلورانس تأیید شد.
این در حالی است که پاپ بندیکت شانزدهم، در اعلامیه ای که در تاریخ 26 آوریل 2007 میلادی در سرویس خبری کاتولیک منتشر شد، رسماً وجود لیمبو را منتفی اعلام کرد.
مسیحیت و اراده آزاد در انسان
یکی از ایرادات مهم اعتقاد به وجود گناه نخستین در نوزادان، زیر سؤال رفتن اراده آزاد در انسان است. به طور کلی، آزادی اراده در مسیحیت، یکی از نزاع های عمده بوده و منشأ بسیاری از اختلافات در موضوع نجات شناسی می باشد.
آگوستین در رابطه با آموزه گناه نخستین معتقد است که به علت سقوط آدم، تمام ابنای بشر به گناه متمایل شدند. این گناه، ذهن انسان را تیره می کند و به آدمی اجازه نمی دهد تا به درستی تفکر نماید. در حقیقت، انسان اگر چه کاملاً آزاد است، اما اراده اش در اثر گناه، ضعیف شده و مانند ترازویی می ماند که کفه بدی آن سنگین تر از کفه خوبی می باشد.
بنابراین، پروتستان ها (8) به پیروی از آگوستین بر این باورند که قوای انسان در اثر گناه، کاملاً فاسد شده و در نتیجه بشر، قادر نیست برای نجات خود، کاری کند. از این رو، لوتر و کالون معتقد بودند که انسان، ذاتاً فاسد و گناهکار است و به خواست خود نمی تواند هیچ کار نیکی انجام دهد.
این اعتقاد ریشه در نامه های پولس دارد. پولس در نامه به رومیان می گوید:
“لکن من جسمانی و زیر گناه فروخته شده هستم”. (رومیان 7:14)
“و الحال، من دیگر فاعل آن نیستم بلکه آن گناهی که در من ساکن است [فاعل آن است]”. (رومیان 7:7)
“زیرا می دانم که در من، یعنی جسدم، هیچ نیکویی ساکن نیست؛ زیرا که اراده در من حاضر است، اما صورت نیکو کردن نی”. (رومیان 7:18)
از این رو، اعتقادنامه وست مینستر در این باره می گوید:
“خدا به انسان، اراده عطا کرده بود که در ذات آزاد بود. یعنی مجبور نبود به طرف نیکی یا بدی، تمایل اجباری پیدا کند. انسان در حالت بی گناهی خود، آزادی کامل و قدرت ذاتی داشت که آن چه را خوب و نزد خدا پسندیده بود، اراده کند و انجام دهد… انسان بر اثر سقوط در گناه، قدرت اراده خود را در مورد یافتن برکات روحانی بدست آمده از نجات کامل از دست داد و چون انسان طبیعی با این برکات روحانی مخالفت دارد و در گناه، مرده است، دیگر قادر نیست که با قدرتش، خود را عوض کند…”. (اعتقادنامه وست مینستر، فصل نهم)
کلام آخر
آموزه گناه نخستین، نه تنها ذات انسان را فاسد تلقی می کند، بلکه اراده او را متمایل به شر تصور می نماید. بر اساس این آموزه، حتی نوزادانی که فرصتی برای گناه نداشته اند، به محض پا نهادن به این دنیا، متأثر از گناه اجداد خویش بوده و مستحق عقوبت می باشند، مگر این که غسل داده شوند.
حال سؤال اینجاست که اگر نوزادی، به هر دلیلی غسل نشد، تکلیف او چیست؟ نوزادی که ناتوان بوده و برای فریضه غسل، نیاز به شخص دیگری دارد، آیا مستحق عقوبت است؟
پی نوشت:
1) The Canons and Decrees of the Sacred and Ecumenical Council of Trent, Ed. And Trans. J. Waterworth
2) Michael Sharky, International Theological Commission (19 January 2007), The Hope of Salvation for Infants Who Die Without Being Baptized, P 12-21
3) Ibid.
4) “If any man says that newborn children need not be baptized, let him Be anathema”, Council of Carthage
5) J. Ayer, Source Book for Ancient Church History, P 464-465
6) Michael Sharkey, International Theological Commission, 22 April 2007, P 21-25
7) Summa Theological Question, 68, Article 3
8) یکی از سه فرقه بزرگ مسیحیت است.
منابع:
کتاب “درسنامه مسیحیت”، نویسنده “محمد کاشانی”