بازدیدها: 13
سرکردگان بهائیت برای جلب نظر و جذب دیگران، مدعی هستند که مفاهیمی ایجاد کردند که از آن با نام تعالیم دوازدهگانه بهائی یاد میکنند.یکی از این اصول، وحدت عالم انسانی است
به گزارش فاران نیوز، سرکردگان بهائیت برای جلب نظر و جذب دیگران، مدعی هستند که مفاهیمی ایجاد کردند که از آن با نام تعالیم دوازده گانه بهائی یاد میکنند. بهائیان با استفاده از این اصول، تبلیغات گستردهای در امروزی شمردن باور خود به راه انداختهاند. اما آنچه واقعیت است، این است که این تعالیم نه تنها تازه و بدیع نبوده که خود بهائیان و سردمدارانشان به آن پایبند نیستند. به نظر میرسد این تعالیم بیشتر جنبهی تبلیغی داشته و بسیاری از دستورهای بهائیت در عالم واقع، در مغایرت با این اصول قرار میگیرد.
یکی از این اصول، وحدت عالم انسانی است. به گفته عبدالبهاء امروزه هرکس به وحدت بشر خدمت کند، در درگاه احدیت مقبول است. زیرا جمیع انبیای الهی در وحدت عالم انسانی کوشیدند و خدمت به عالم انسانی کردند، زیرا اساس تعالیم الهی وحدت عالم انسانی است. انجیل و تورات و قرآن، اساس وحدت انسانی را تأسیس نمودند. حضرت بهاءالله تجدید تعالیم انبیاء فرمود.(۱) پس به اعتراف خود عباس افندی (عبدالبهاء)، برخلاف تبلیغات مبلغان بهائیت،این آموزه بدیع نیست و اختصاص به بهائیت ندارد.
حال ببینیم ادعای وحدت عالم انسانی چقدر با سایر آموزههای بهائیت تطابق دارد؟
حسینعلی نوری با سنگریزه خواندن غیربهائیان جهان و انسان ندانستن آنان، اعتقاد و مشی بهائیت در مورد وحدت عالم انسانی را به نمایش میگذارد: دوستداران من دُر و جواهرند و مابقی ایشان سنگریزههای ارض خاکیاند.(۲) هر کس بر احدی از آنان که بهائیت را نپذیرفتند لفظ انسان اطلاق نماید، از جمیع رحمت حق محروم خواهد شد.(۳) البته الگوی مدعیان وحدتعالم انسانی به این همه دشنام، بسنده نمیکند و انواع تهمتهای زشت و ناروا را لایق آنان که او را قبول نداشته باشند، نموده و تصریح میکند: بگو هر کس در قلبش دشمنی بهاءالله را داشته باشد، قطعاً شیطان در بستر مادرش رفته است.(۴)
بهائیان از یک سو غیر خودشان را لایق هر نوع توهینی میدانند و از سوی دیگر با جنگ طلبانی چون حزب نژادپرست نازی، رژیم کودککش صهیونیستی و… دست دوستی میدهند. حال چگونه میتوان انتظار داشت افرادی با این نگاه، بتوانند مدعی چنین وحدتی باشند؟
۱. خطابات، جلد۱، صفحه۱۸.
۲. اشراق خاوری، مائده آسمانی، جلد۴، صفحه۳۵۳.
۳. حسینعلی نوری، بدیع، صفحه۱۴۰.
۴.اشراق خاوری،همان، صفحه۳۵۵.
منبع: روشنگر مدیا