بازدیدها: 19
یکی از مهمترین شگردهای جذب در فرقهها کنترل ذهن است. «مارگارت تالر سینگر» و «استیون حسن»، محققان جریانهای فرقهای در کتابهای خود(به ترتیب، «فرقهها در میان ما» و «مبارزه با کنترل ذهن فرقهها)، قائل به تفکیک میان کنترل ذهن و مغزشویی هستند اما در بسیاری از دیگر آثار مرتبط با این حوزه، ایندو مقوله، یکی انگاشته شدهاند.
معتقدان به تفکیک، مغزشویی را عملی اجباری شمرده و بعضاً نوعی شکنجه را در تحقق عمل مغزشویی دخیل میدانند اما تکنیک کنترل ذهن را عملی بهظاهر، اختیاری قلمداد میکنند که هدف با عامل کنترل ذهن، همکاری داشته و مقاومتی از خود نشان نمیدهد. در مغزشویی و کنترل ذهن، هدف، تغییر ارزشها و باورهای ذهنی گذشته فرد و جایگزین ساختن ارزشهای تازه در ضمیر شخص است.
همچنین در هر دو روش، هدف اصلی، منطبق ساختن فرد با شرایط جدید و اهداف فرقه میباشد. تغییر شخصیت و ایجاد فرمانبرداری در هر دو شیوه، صورت میگیرد اما تفاوت عمده در راهکارهای تحقق هدف است؛ اجبار شبهاختیاری یا اختیار ناخودآگاه.
شستشوی مغزی، پروسهای است که میتوان آن را یک قدم کوچک برای تأثیرگذاری در هر زمان نامید. بنابراین فرد، ذره ذره بیآنکه متوجه باشد، تغییر میکند. این درست، مانند مثال پختن یک قورباغه در یک دیگ است. اگر بهتدریج، دیگ را از حالت سرد به جوش برسانیم، قورباغه بههیچوجه متوجه نمیشود چه اتفاقی در حال رخ دادن است و وقتی هم دریابد قضیه از چه قرار است، دیگر دیر شده، چراکه عضلاتش پخته شدهاند و دیگر برای جهیدن قابل استفاده نیستند..
نکته قابل تأمل آنکه، امر رایج در فرقهها، کنترل ذهن است نه مغزشویی، مگر اینکه ویژگی اجبار را در عمل مغزشویی نادیده بگیریم که در این صورت، تفاوتی با کنترل ذهن نخواهدداشت.
متخصصین فرقه ها و شستسوی مغزی مدل های متفاوتی را بیان کرده اند که مشهور ترین آن ها روش اصلاح فکری لیفتن است که از هشت ویژیگی ذیل مشتمل شده است:
1-کنترل محیطی که فرد در آن زندگی می کند این نوع کنترل به معنای کنترل تمامی ارتباطات فرد با دنیای بیرون است.
2-مخدوش سازی عرفانی که در واقع برانگیختن یا ایجاد مجموعه ای از رفتار ها و هیجانات در فرد را شامل می شودکه بنظر می آید همه ی آنها اتفاقی بوده و در لحظه بوجود آمده است.
3-انتظار خلوص و پاکی مطلق به این معنا که تمامی تاثیرات دنیای خارج روی افراد درون فرقه باید محو گردد تا آن ها نتوانند فکر افراد فرقه را آلوده سازنند.
4-به طور مرتب اعتراف به گناه خود نمایند بدین ترتیب آزادی آن ها در امور شخصی به حداقل برسد.
5-دانش مقدس که در آن ایدئواوژی یک فرقه به لحاظ اخلاقی و هم لحاظ علمی غیر قابل شک و تردید هستند.
6-به کار گیری زبان محاوره جدید شامل خلاصه کردن ایده های پیچیده در یک اصطلاح یا یک جمله کوتاه که کامل و غیر قابل تردید به نظر می آید و به سوال کشیدن منطقی خود را منتفی می نماید.
7-برتری دکترین فرقه نسبت به فهم شخص به این معنا که دکترین فرقه واقعی تر و حقیقی تر از تمام تجربیات و دانسته های فردی تمام بشریت است.
8-نسخه پیچی برای تمامیت زندگی فردی ، گروهی و آینده و سرونشت آنان چه به لحاظ کیفی و چه به لحاظ کمی را کنترل و برنامه ریزی کنند.
انتهای پیام
منبع: روشنگر