گروهی کوچک با تفکری حاکم بر یک کشور « طالبان – افغانستان »
بازدیدها: 8
گروه کوچک با تفکری حاکم بریک کشور
طالبان افغانستان چگونه به وجود آمد؟
طالبان جمع طالب به معنای طلبهها، گروهی که دارای عقاید دُگم مذهبی و دارای ریشههایی در مکتب حنفی- دیوبندی است. البته نمیتوان ادعا کرد که طالبان، متأثر از یک مکتب ایدیولوژیک خاصیاند؛ بلکه ذهنیت و رفتار آنان آمیزهای از چند مکتب افراطگرای دینی است. علاوه بر تاثیرپذیری از دو مکتب سلفیگری و دیوبندی، طالبان از وهابیت هم متاثرند در ادامه به عملکرد طالبان افغانستان اشاره می کنیم.
طالبان، در عملکرد شان بیشتر از اینکه بر مبنای دیوبندی عمل کنند، قشری و قبیلهای رفتار میکنند. آنها حتی با اخوانیها و جماعتیها هم سر سازش ندارند و در اندیشهی طالب عرف و قبیله بر دین برتری دارد. طالبان با پشتوانه و راهنمایی سازمان اطلاعات نظامی و ارتش پاکستان، تجهیز و وارد افغانستان شدند. رهبر کنونی طالبان، پس از مرگ ملا محمد عمر آخوند و مرگ ملا اختر محمد منصور، «هبتالله آخوندزاده» است.
طالبان نام گروهی از شبه نظامیان افراط گرای دینی مخالف دولت مرکزی افغانستان است که وابسته به مکاتب حنفی و وهابی است. در ۱۰ اکتبر سال ۱۹۹۴ میلادی در اوج جنگ های داخلی افغانستان گروهی به رهبری ملا محمد عمر وارد منطقه پسین بولدک ولایت قندهار در جنوب افغانستان شدند و خود را تحریک اسلامی طلبای کرام نام نهادند.و با شعار «جهاد با شرک و کفر» و اینکه «هر کس کشته شود به بهشت خواهد رفت» به زودی پیروان زیادی در افغانستان پیدا کردند. در بدو امر، مردم افغانستان به این گروه خوشبین بودند و گمان میکردند، آنها میتوانند به جنگهای داخلی افغانستان پایان دهند اما این محقق نشد.
با این تفکر چندی بعد این گروه کوچک بر کشور افغانستان حاکم می شودسلفی گری و شناخت سلفی گری تکفیری در حال ویرایش آنها پیروان زیادی را در افغانستان وپاکستان پیدا کردند وبرای اولین بار طالبان در پاکستان در سال ۲۰۰۷ میلادی با هدف استقرار حکومت اسلامی وجاری کردن شرع وارد مبارزه ی مسلحانه وفاز نظامی شدند .
.در مورد طالبان، تقریبا همه چیز به اشغال افغانستان از سوی شوروی در دهه ۱۹۷۰ میلادی بر میگردد. در آن زمان، پاکستان که نگران بود شوروی علاوه بر افغانستان به خاک این کشور هم نفوذ کند، با همکاری عربستانسعودی و آمریکا، گروهی از شبهنظامیان موسوم به «مجاهدین افغانستان» را تامین مالی کرد و آموزش داد تا با نیروهای شوروی درگیر شوند.
با خروج نیروهای شوروی از خاک افغانستان، از دل «مجاهدین» گروه تازهای به نام «طالبان» ظهور کرد که عقاید افراطی اسلامی داشت و از آنجا که به دلیل مبارزه با نیروهای شوروی از سطحی از مقبولیت عمومی هم برخوردار بود، خیلی زود در بخشهایی از خاک افغانستان پا گرفت.
طالبان به زودی بر بخش اعظم افغانستان تسلط پیدا کرد و یکی از تاریکترین دورههای تاریخ این کشور را رقم زد. این گروه تروریستی، در فاصله سالهای ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱ میلادی، در عمل بر افغانستان حکومت میکرد. این در حالی است که تمام آنچه که در سالهای اخیر از جنایات داعش در رسانهها و شبکههای اجتماعی دستبهدست میشد، پیش از این به اشکال مختلف توسط طالبان در افغانستان اجرا شده بود.
دو نظریه عمده ومهم در مورد شکل گیری طالبان
نظریه ی اول : صاحبان این نظریه ظهور طالبان افغانستان را خود جوش تلقی می کنند وظهور آن واکنشی در برابر هرج ومرجی است که در افغانستان وجود دارد وعدم امنیت وعدم فقدان یک دولت مرکزی مقتدر موجب آن شده است.
نظریه دوم : شکل گیری طالبان را ناشی از سیاست های منطقه ای کشورهایی چون پاکستان و عربستان سعودی وامارت متحده ی عربی وسیاست های جهانی آمریکا ارزیابی می کنند و تشکیل این گروه را یک پدیده ی کاملاً جاسوسی واطلاعاتی تلقی می کنند و معتقدند که طالبان مستقیماً توسط سازمان اطلاعاتی نظامی پاکستان isi و به صورت غیر مستقیم توسط سازمان جاسوسی آمریکا و انگلیس بوجود آمده است.
سرگذشت ملا محمد عمر
ملا محمد عمر در سپتامبر ۱۹۹۴ در زادگاهش کندهار (قندهار) با ۵۰ شاگرد، گروهی را بنیاد گذاشت. ملا عمر که در تجاوز سربازان «ارتش سرخ» به مجاهدین پیوسته بود. وی از اینکه که پس از خروج اتحاد جماهیر شوروی از افغانستان، قانون اساسی «اسلامی» نشده است، ناراحت بود. او با گروه ۵۰ نفریاش، متعهد شد تا افغانستان را از دست جنگسالارها و مجرمان نجات بدهد.
«شهر قندهار، ماه سپتمبر ۱۹۹۴، طالبان در این شهر ظهور کردند. عکس: گیتی امیج»
.ورود به کابل
طالبان روز ۲۶ سپتامبر ۱۹۹۶ شهر کابل، پایتخت افغانستان را از کنترل دولت مجاهدین خارج کردند. آنان به محض ورود دکتر نجیبالله احمدزی، رییسجمهوری افغانستان و برادرش شاهپور احمدزی را کشتند و جنازههایشان را در نزدیکی ارگ ریاست جمهوری افغانستان، به نمایش عمومی گذاشتند. سپس به مرور، حدودِ سه چهارم خاک افغانستان را تصرف کردند.
امارت اسلامی طالبان افغانستان
منتهای هدف طالبان در دورهی زمامداری شان بازگشت به شیوهی حکومتداری «امیر عبدالرحمان» بود. آنان بنا داشتند با اتکا به قوم پشتون و سهم اندک تاجیکها، افغانستان را کنترل کنند.
طالبان سپس نام حکومت خود را «امارت اسلامی افغانستان» گذاشتند و تشکیلات خود را از طریق رادیو افغانستان اعلان کردند. کشورهای پاکستان، امارات عربی و عربستان سعودی سه کشوری بودند که طالبان را به رسمیت شناختند.
طالبان پس از استقرار، این افراد را تعیین کردند:
ملا محمد ربانی-رییس شورای کابل
ملا محمد غوث-رییس سیاسی/نظامی لوگر
ملا احسان الله-مسؤول مناطق اشغالی
ملا شیر محمد ستانکزی-وزیر خارجه
ملا احسان الله احسان-رییس بانک مرکزی
ملا امیر خان متقی-وزیر اطلاعات و فرهنگ
ملا فاضل احمد-رییس امنیت ملی
حامد کرزی-نماینده در سازمان ملل (مورد پذیرش کرزی واقع نشد)
ملا عبدالرقیب-وزیر مهاجرین
ملا محمد حسن-والی قندهار
ملا یارمحمد-والی هرات
ملا کرامت الله-والی پکتیا و پکتیکا
در سال ۱۹۹۸، امارت اسلامی طالبان ۹۰ درصد از خاک افغانستان را در اختیار داشت. در ماه دسامبر ۲۰۰۰، سازمان ملل، به دلیل نقض حقوق بشری شهروندان افغانستان، تبدیلشدن افغانستان به قلمرو امن برای «تروریست»ها و حمایت نامحدود طالبان از اسامه بن لادن تروریست جهانی، تحریمهای سنگینی را علیه افغانستانِ تحت رهبری طالبان وضع کرد.
در ماه اکتبر ۲۰۰۱، ایالات متحده با همراهی «اتحاد شمال»، امارت اسلامی طالبان را از میان برداشت و رهبران این گروه به پاکستان فرار کردند.
طالبان افغانستان
وقتی که گروه طالبان در سال ۱۹۹۶، به قدرت رسید، در اثر ۲۰ سال جنگ مداوم، زیرساختهای افغانستان تماماً نابود شده بود. تقریباً تمامی منابع کشور از بین رفته بود. کمبود شدید نیازمندی های اساسی؛ مانند آب آشامیدنی، غذا و مسکن، مردم را در وضعیت آزاردهندهای قرار داده بود. به اضافه، ساختار خانوادگی/قبیلهایِ که افغانها بهوسیلهی آن شبکهی نیازمندیهای اجتماعی/اقتصادی شان را تامین میکردند، بهشدت آسیب دید. مرگومیر کودکان در دورهی طالبان، بالاترین میزان در جهان بود. یک چهارم از کودکان در افغانستانِ طالبان، پیش از رسیدن به ۵ سالگی جان دادند.
کار و فعالیت سازمانهای خیریه و کمکرسانِ جهانی، برای ارائهی خدمات و تامین مواد غذایی و دیگر نیازمندیهای اولیه، بسیار مهم و با ارزش بود؛ اما طالبان به کمک و فعالیت سازمانها و موسسههای خارجی شدیدا «مشکوک» بودند. در سال ۱۹۹۸ زنان بدون سرپرست که تحت پوشش برنامههای مددرسان سازمان ملل قرار داشتند، تنها در شهر کابل به ۹۹ هزار تن می رسید. در اثر جنگ و درگیری در شهرهای مزار شریف، هرات و ولایات شمالی افغانستان، بیش از ۷۰۰ هزار تن از شهروندان آواره شدند.
تصمیمگیرندگان طالبان، بهویژه ملا محمد عمر، به ندرت بهطور مستقیم با خارجیهای غیر مسلمان سخن میگفت. در سال ۱۹۹۷ سران سازمانهای جهانی، پس از اعتراض به روش حکومتداری طالبان، از کشور اخراج شدند. طالبان یک کمیسر زنِ سازمان ملل در امور مهاجرین را مجبور کردند تا از پشت پرده با مهاجرین سخن بگوید که چهرهاش دیده نشود.
وقتی که سازمان ملل متحد به درخواست گروه طالبان تعداد کارکنان زن مسلمان را در افغانستان افزایش داد، طالبان تقاضای بعدی شان را مطرح کردند: تمام کارکنان زن سازمانهای جهانی حین سفر و فعالیت در افغانستان، میبایست محرم/بستگانِ خونی با خود داشته باشند. در ماه جولای ۱۹۹۸، طالبان تمام دفاتر سازمانهای غیردولتی را به زور بستند. در ماه سپتمبر همین سال دفتر سازمان ملل مقیم در کابل نیز بسته شد. وقتی که شرایط بدتر شد و نرخ مواد غذایی افزایش بیسابقهای یافت، قاری دین محمد، وزیر پلان گفت:
«ما مسلمانان معتقدیم که خداوند از یک راهی حتماً غذای ما را خواهد رساند. سازمانهای خارجی به تصمیم خودشان کابل را ترک کردند. ما آنها را اخراج نکرده ایم.»
طالبان در افغانستان پس از یک ماه ودو روز اعلام موجودیت؛ به سرعت ولایت قندهار چهارمین ولایت مهم افغانستان را تصرف کرد وبعد از مدتی در ۲۶ سپتامبر ۱۹۹۶ کابل پایتخت را تصرف کردند به محض ورود به کابل دکتر محمد نجیب الله احمد زی رئیس جمهوری وقت افغانستان را به همراه برادرش شاهپور احمد زی را کشتند وجنازه اش را در چهار راه آریانا در نزدیک ارگ ریاست جمهوری افغانستان به نمایش گذاشتند پس به تدریج سه چهارم خاک افغانستان را اشغال کردند وسپس نام حکومت خود را امارت اسلامی افغانستان گذاشتند وتشکیلات خود را از طریق رادیو افغانستان اطلاع رسانی کردند.
جنایات طالبان
فهرست جنایتهای طالبان در افغانستان کاملا تکاندهنده هستند: زنان حق بیرونآمدن بدون پوشش «برقع» را نداشتند؛ زنان حق تحصیل نداشتند و قتلهای ناموسی و بریدن بینی و گوشهای آنها رواج داشت؛ مردان باید ریش میگذاشتند و تماشا کردن تلویزیون حرام اعلام شده بود. طالبان با هرگونه هنر تجسمی هم مشکل داشت و یکی از بزرگترین تندیسهای بودا در منطقه «بامیان» در این کشور که ارزش تاریخی بینظیری داشت، توسط طالبان به طور کامل ویران شد.
نکته: این نوشتار بر اساس سابقه و گذشته طالبان و امارت اسلامی آنها در افغانستان تدوین شده است. آنچه از جنایات آنها ذکر شده است مربوط به عملکرد آنها در دوره قبلی تسلط آنها است. قضاوت عملکرد آنها در دوره فعلی تسلط بر افغانستان را به آینده واگذار می کنیم
پی نوشت ها
طالبان-جنگ،مذهب ونظام جدید در افغانستان،کتاب مرجع پیتر مارسدن،استاد وجامعه شناس دانشگاه هاروارد ، نشر مرکز،ترجمه آقای کاظم فیروزمند، سال 1998
انتشار زندگی نامه ملا محمد عمر توسط طالبان