آموزه فدا در مسیحیت (بخش دوم)
بازدیدها: 8
آموزه فدا در مسیحیت
آموزه فدا در مسیحیت بر این امر استوار است که انسان در حالت اولیه خلقت، دارای عدالت و قداست بود. اما گناه سبب شد تا این قداست را از دست داده و مستحق عقوبت گردد. طاری شدن مرگ بر آدم و حوا و فرزندانشان (پیدایش 2: 17)، شناخت نیک و بد که تکلیف را به همراه داشت (پیدایش 3: 7) و زایمان دردناک به عنوان مجازاتی برای زنان (پیدایش 3: 16)، از جمله این عقوبت هاست.
گناه نخستین، همچنین سبب شد تا آدم، تقدس و عدالت اولیه خویش را نیز از دست بدهد و طبیعتش فاسد گردد. همین گناه، آغازی برای گناهان دیگر بود و بدین سان، رابطه خدا و بشر از بین رفت. (رومیان 5: 10)
گناه، ذهن آدم را تباه ساخت و باعث شد که انسان نتواند به درستی فکر کند. افزون بر این، اراده آدم نیز ضعیف شد.
سؤال:
آیا فدا شدن مسیح، همه عوارض این گناه را جبران نمود و بشریت را به قداست اولیه بازگرداند؟
خیر؛ زیرا با فدا شدن مسیح، فقط امکان نجات انسان فراهم شد، اما دیگر عوارض گناه نخستین همچنان باقی ماند. (1)
بنابراین، اراده انسان، همچنان ضعیف بوده و میل به گناه دارد؛ شهوت در وجود انسان کماکان شرارت می کند؛ انسان ها همچون گذشته با گناه نخستین یا اولیه زاده می شوند؛ زنان با درد زایمان مجازات می شوند؛ مردان با رنج کسب روزی می کنند و طبیعت بشر، همچنان فاسد است.
پس، در آموزه فدا در مسیحیت، قربانی فرزند خدا چه تأثیری بر زندگی انسان داشت؟
پاسخ این که با این قربانی، آدمی به مقام عادل شمردگی رسید و از این پس، پاک به حساب می آید؛ چرا که با خدا آشتی نموده و دیگر دشمن خدا نمی باشد.
تعالیم کلیسای کاتولیک در این رابطه می گوید:
“(فدا شدن عیسی) اگر چه گناه نخستین را محو کرده و انسان را به سوی خدا باز می گرداند، (اما) عواقب آن (گناه) در طبیعت ضعیف و متمایل به گناه انسان، باقی مانده است“.
فدیه (کفاره) مسیح در آموزه فدا
کلیسا بر این باور است که از یک سو، خدا می خواست انسان ها نجات پیدا کنند. اما از سوی دیگر، مطابق با آموزه فدا در مسیحیت، خود انسان قادر نیست تا گناه اجداد خویش، یعنی آدم و حوا را جبران نماید. از این رو، خدا دست بکار شده، فرزند خود، عیسی مسیح (ع) را به زمین فرستاد تا تاوان گناه بشر باشد. بر این اساس، مرگ مسیح بر بالای صلیب، همان تاوان گناه بود که پرداخت شده و انسان را از زندان گناه، نجات داد. در حقیقت، مسیح، همان کفاره بی عیب و نقصی بود که خود را به خدا تقدیم نمود تا آمرزش را برای دیگر انسان ها به ارمغان آورد.
رساله یوحنا در این رابطه می گوید:
“و اوست کفّاره بجهت گناهان ما؛ و نه گناهان ما فقط، بلکه بجهت تمام جهان نیز“. (اول یوحنا 2:2)
مطابق با این تصور، عیسی تنبیهی را که شایسته انسان ها بود به گردن گرفت تا ایشان را از آن سرنوشت اسفناک ابدی ناشی از گناه اجداد خود رهایی بخشد.
پولس در این رابطه می گوید:
“آن چه از شریعت محال بود، چون که به سبب جسم ضعیف بود، خدا پسر خود را در شبیه جسم گناه و برای گناه فرستاده، بر گناه در جسم فتوا داد، تا عدالت شریعت کامل گردد در مایانی که نه به حسب جسم بلکه بر حسب روح رفتار می کنیم“. (رومیان 8: 3-4)
کلام آخر
آموزه فدا در مسیحیت می گوید، آدم و حوا گناه کردند. این گناه، دامن بشر را تا ابد گرفت. انسان به سبب این گناه، دچار مصیبتی اسفناک شد. این گناه به اندازه ای عظیم بود که قربانی های سالانه یهود نیز قدرت نداشت آن را بزداید. چنین شد که خدا، فرزند خویش را فرستاد تا با مرگ خود، این گناه را از بین برده و انسان را نجات دهد.
حال سؤال اینجاست که اگر این گناه سبب می شود که بشر به جهنم انداخته شود، چرا خدا از همان ابتدا، چاره ای برای نجات انسان نیندیشید؟ اصلاً جایگاه قربانی های سالانه یهود که به دستور یهوه صورت می پذیرفت و به عنوان کفاره گناهان تلقی می شد، چه بوده و چرا به یکباره ورق برگشت و این قربانی ها بی اثر خوانده شدند؟ آیا آن قربانی ها که به تعبیر تورات، کفاره گناهان بودند، به راستی اثری نداشتند؟ اگر چنین است، چرا یهوه به کاری بیهوده دستور می دهد و برای آن آمرزش گناهان را مژده می دهد؟
ادامه دارد…
موضوعات مرتبط:
پیدایش آموزه فدا در مسیحیت (بخش اول)
بر اساس آموزه فدا شما گنهکارید!
پی نوشت ها:
1) تعالیم کلیسای کاتولیک، پاراگراف 404-405
منابع:
- کاشانی، محمد، درسنامه مسیحیت، مؤسسه آموزش عالی حوزوی خاتم النبیین
- طالب، ح. (1383)، نجات شناسی از دیدگاه مسیحیت و اسلام، طلوع، شماره دهم و یازدهم
- Murray J., (1995), Redemption Accomplished and Applied, WM. B. Eerdmans Publishing Company, US, P 3