آیا باب و بهاء امی بودند؟ (بخش پنجم)
بازدیدها: 68
آیا باب و بهاء امی بودند؟
از جمله شبهاتی که پیروان فرقه بهائیت برای رهایی از بن بست ادعای کذب امی بودن باب و بهاء بیان می کنند این است که کسب علم، از طریقی بجز خواندن و نوشتن است. این شبهه از آن رو مطرح می شود که بر این اساس، تحصیل علم توسط علی محمد باب و حسینعلی نوری توجیه گردد.
نقد شبهه چهارم: پیامبر اسلام (ص) از طریقی غیر از خواندن و نوشتن، کسب علم نمودند
پیروان فرقه بهائیت در توجیه امی نبودن باب و بهاء می نویسند:
“سوم آن که بسياری از نابينايان که به علت مرض آبله يا به عللی ديگر در کودکی نابينا گرديده و يا کور مادرزاد بودند. به واسطه فطانت و هوش از راه گوش بفحوای «خذوا العلم من افواه الرجال» علوم متداوله را کاملاً فرا گرفتند و دارای شهرتی بسزا گرديدند به حدی که فضلا و دانشمندان از محضرشان فيض کثيری می بردند. مع الوصف نمی توان گفت که چون سواد نوشتن و خواندن نداشتند، امی بودند، زيرا که معارف و علومشان اکتسابی بود به موهوبی و الهی“. (1)
بهائیان با این استدلال به دنبال این هستند که:
1- ادعا نمایند که پیامبر مکرم اسلام (ص) از طریق حس شنوایی خویش کسب علم می کردند و از این رو امی نبودند.
3- ادعا کنند که پیامبر خاتم (ص) نه علم لدنی، بلکه علمی اکتسابی داشتند.
2- امی نبودن باب و بهاء را توجیه نمایند و بگویند، حال که رسول خاتم (ص) از طرقی دیگر کسب علم می نمودند، پس امی نبودند. در نتیجه، امی نبودن باب و بهاء نیز نقصی برای آن ها به همراه ندارد.
اما در پاسخ به این ادعا باید گفت:
اولاً، کماکان این ایراد به رهبران فرقه بهائیت وارد است که برخلاف واقع، از درس نخوانده بودن خویش سخن می گویند، حال آن که به اعتراف نویسندگان و مبلغان و مورخین بهائی، هر دوی آن ها از محضر اساتید متعدد بهره می بردند.
به عنوان مثال، نبیل زرندی از بزرگان بهائیت در رابطه با تحصیل علم علی محمد شیرازی می نویسد:
“خال (دائى) حضرت باب، ایشان را براى درس خواندن نزد شیخ عابد برد. هر چند حضرت باب، به درس خواندن میل نداشتند ولى براى این که به میل خال بزرگوار رفتار کنند، به مکتب شیخ عابد تشریف بردند. شیخ عابد، مرد پرهیزکار محترمى بود و از شاگردان «شیخ احمد احسایى» (مؤسس مکتب شیخیه) و «سید کاظم رشتى» (شاگرد شیخ احد احسایی) به شمار مى رفت“. (2)
بنابراین، بیان این شبهه، به هیچ وجه توجه مخاطب را از این سخن کذب حسینعلی نوری و برخی دیگر از بزرگان فرقه بهائیت منحرف نمی کند.
ثانیاً، منظور از امی بودن رسول خدا (ص) در اسلام، نه به معنای بی سواد بودن ایشان، بلکه به این معناست که ایشان پای درس اساتید علم نبودند و کلامی که بعدها بر آن حضرت (ص) نازل شد، حاصل کسب فیض از محضر بزرگان و فرهیختگان نمی باشد. در مقابل، ایشان از «علم لدنی» بهره می بردند.
ثالثاً، این ادعا که دانش پیامبر گرامی اسلام (ص) از راه گوش و به هر طریقی، اکتسابی بود، با توجه به دو نکته غیرقایل قبول است:
1- هیچ گاه کسی نتوانست تحدی خداوند متعال در قرآن کریم را پاسخ گوید و همانندی مثل آن بیاورد. از این رو معجزه بودن و آسمانی بودن این کتاب اثبات می گردد.
2- آیات قرآن کریم پر است از پیش گویی ها و همچنین علومی که اینک بعد از گذشت 14 قرن از نزول آن کشف می گردد. این مسئله نیز، غیرزمینی و غیربشری بودن آن را رد می کند.
این در حالی است که کتب علی محمد شیرازی و حسینعلی نوری نه تنها از چنین ویژگی هایی برخوردار نیستند، بلکه پر از اشکالات دستوری و علمی می باشند. از این رو، پیروان این فرقه برای رهایی از پاسخ به این اشکالات، دست به اصلاح این کتب می زنند. به همین دلیل نیز، نسخه های متعدد با تفاوت های محسوس در این کتب وجود دارد. شاهد این امر، اعتراف دکتر اسلمنت بهائی که می نویسد:
“دایره تحقیق از انواع تغییرات متنی دیگر نیز سخن می گوید، مثل اصلاحات سبکی و دستوری. حضرت بهاء الله، خود در رساله سؤال و جواب که مکملی است بر کتاب اقدس، فرآیند تصحیح و دلایل آن را افشا می فرمایند: «بسیاری از الواح نازل شد و همان صورت اولیه، من دون مطابقه و مقابله، به اطراف رفته، لذا حسب الامر به ملاحظه آن که معرضین را مجال اعتراض نماند، مکرر در ساحت اقدس قرائت شد و قواعد قوم در آن اجرا گشت»(3)”. (4)
ادامه دارد…
موضوعات مرتبط:
آیا باب و بهاء امی بودند؟ (بخش اول)
آیا باب و بهاء امی بودند؟ (بخش دوم)
بهائیت و تغییر مفهوم رجعت (بخش اول)
آیا باب و بهاء امی بودند؟ (بخش سوم)
آیا باب و بهاء امی بودند؟ (بخش چهارم)
چرا معجزه میرزا حسینعلی نوری نیاز به اصلاح دارد؟
آیا باب و بهاء امی بودند؟ (بخش ششم)
پی نوشت ها:
1) سایت «معرفت دیانت بهائی»، در پاسخ به سؤال 24، با عنوان «اعتراض به امی نبودن حضرت باب و حضرت بهاء الله».
2) مطالع الانوار (تلخیص تاریخ نبیل زرندی)، ص 59.
3) نوری، حسینعلی، اقدس (رساله سؤال و جواب)، نسخه الکترونیکی، ص ۶۰-۵۹، سؤال ۵۷.
4) باک، کریستوفر (1995) میلادی، رمز و راز؛ بررسی تحلیلی کتاب مستطاب ایقان، دهقانی، خسرو (مترجم)، میشیگان، ص 66.
منابع:
- منطقی، ا. (1390)، تأویل؛ ابزار عوام فریبی در بهائیت، معرفت ادیان، سال دوم، شماره سوم، ص 167-192
- منطقی، ا. (1387)، بهائی گری؛ اصول و مبانی اعتقادی، معرفت، شماره یکصد و سی و سوم
- غفاری هشجین، ز.، کشاورز شکری، ع.، اکار، ح. (1390)، چرایی فرقه بودن بهائیت، معرفت ادیان، سال دوم، شماره دوم، ص 43-64
- رهنمایی، ح. (1393)، نقدی بر مهم ترین مستمسکات بهاییان در ایراد شبهات کلامی درباره ختم نبوت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله، سال پنجم، شماره دوم، پیاپی 13، ص 49-66