آیا شریعت کیش زرتشت در زمان ساسانیان اجرا می شد؟

0

بازدیدها: 5

آیا شریعت کیش زرتشت در زمان ساسانیان اجرا می شد؟

 

شریعت کیش زرتشت که به اعتقاد اندیشمندان زرتشتی، حاصل نظر و تفکر موبدان در گذشته و به خصوص دوره ساسانی است، در موارد متعددی بسیار دشوار و غیرقابل اجرا به نظر می رسد. این مسئله تا بدان جا پیش می رود که اجرای بسیاری از این احکام در عصر کنونی غیر ممکن بوده و در نتیجه حذف شده اند.

 

 

شریعت غیر آسمانی

 

زرتشتیان، بخش هایی از اوستا همچون وندیداد و یشت ها را که غیرگاهانی (1) می باشند، آسمانی یا الهی نمی دانند. به اعتقاد آن ها، تنها گاهان، کلام زرتشت بوده و دیگر بخش ها، اگر چه می تواند مقدس باشد اما آسمانی و الهی نیست.

بنابراین، شریعت موجود در اوستای زرتشت، نه شریعت اهورامزدایی، بلکه شریعت بشرساخت موبدان زرتشتی است. شاید بتوان ادعا کرد که به همین دلیل، این شریعت در موارد بسیاری قابل اجرا نبوده و از توان بشر خارج می باشد.

 

 

شریعت غیر قابل اجرا

 

همان طور که پیش از این نیز ذکر شد، این شریعت در برخی موارد آن قدر دشوار است که در عمل، غیر قابل اجرا می باشد. از این رو بعضی از آن ها تغییر کرده و دسته ای دیگر به کلی از میان برداشته شده­اند.

در این رابطه می توان به احکام زیر اشاره نمود:

  • رها کردن رسم گذاشتن جسد مردگان در دخمه
  • نشان دادن جسد مرده به سگ به منظور فراری دادن دیو نسوش از جسد
  • احکام مرتبط با ناپاکی زنان در زمان عادت و زایمان
  • اعتراف به گناه نزد موبدان زرتشتی

 

از جمله احکام شریعت کیش زرتشت که در عصر حاضر قابل اجرا نیست، احکام مربوط به زنان در دوران عادت و زایمان است.

در وندیداد، فرگرد 16 تأکید بر این است که زنان در دوران عادت ماهانه باید در جایی متروک، دور از آب و آتش و مردم باشند. در این دوره باید در ظرف های کم بها به آن ها غذا داد و نباید غذای آن ها به اندازه ای باشد که نیرو بگیرند.

 

همچنین، از دیگر احکام شرعی زرتشتی که قابل اجرا نیست، مجازات دفن مرده است. در نگاه اوستا، خاک، پاک است. بنابراین نباید مرده را دفن کرد، چرا که مرگ، سلاح اهریمن است. از این رو باید مرده را درون دخمه گذاشت تا خوراک حیوانات شود. (وندیداد، فرگرد 6، بند44-45)

 

مزداپور، اندیشمند برجسته زرتشتی در این رابطه می گوید:

همه آن چه را که وندیداد درباره زادن و مراقبت از کودک و مادرش به ما می آموزد، اینک به حق کهنه شده­است و دور انداختنی. این ها همانند باورهای قدیمی درباره جغرافیا و طلوع و غروب خورشید، دیگر کاربردی جز زیبایی اساطیری و قدیمی ندارند و مطالبی شعر گونه­اند. آداب دخمه گذاری را امروزه در ایران تغییر داده­ایم و این امر، خلاف احکام وندیدادی، ما را از پیروی آموزه های زرتشت اشو دور نکرده­است“. (مزداپور، 1391، ص 30)

 

مزداپور، همچنین بر این باور است که به دلیل دشواری اجرای این احکام، بزرگان عقیده داشتند که لازم است از احکام و شرعیات دین زرتشت بی اطلاع بود؛ چرا که در صورت آگاهی، نباید از آن ها سرپیچی نمود.

پیران زرتشتی نظر می دادند که بهتر است از مفاد کتابی چون وندیداد بی خبر باشیم تا مبادا بر خلاف راه و رسم کهن و پذیرفته آیینی آگاهانه گامی برداریم“. (مزداپور، 1382، ص 101)

 

 

دشواری اجرای شریعت کیش زرتشت حتی در دوران ساسانیان

حکومت ساسانیان در سال 226 میلادی به قدرت رسید. در این دوران، کیش زرتشت به عنوان دین رسمی کشور پذیرفته شد و در نتیجه جایگاه موبدان و بزرگان این دین به بالاترین مرتبه خود در طول تاریخ رسید. دوره ساسانیان، به واقع، عصر پیوند تنگاتنگ روحانیون زرتشتی و پادشاهان بود.

اردشیر به عنوان بنیان گذار سلسله ساسانیان به دنبال یک دین رسمی بود تا بوسیله آن در سرتاسر این سرزمین یکپارچگی بوجود آورد. بنابراین در این دوره به دستور او فردی به نام «تنسر» به جمع آوری و تنظیم متون پراکنده دین زرشت همت گماشت. از این رو می توان دوره ساسانیان را عصر تبلور آیین زرتشت دانست.

با این وجود، این قوانین به اندازه ای سخت گیرانه بودند که حتی نمی توان گفت که در زمان اوج قدرت آیین زرتشت نیز به اجرا در می آمدند. مزداپور در این رابطه می گوید:

وندیداد که احکام و شرعیات دوران خود را در بر دارد، امروزه بسیار کهنه و عتیق به نظر می رسد. قوانینی که در آن آمده­است، گرچه شاید در روزگار خود مفید بوده و لایه هایی از احکام آن به بهداشت و تطهیر به شکلی همواره سودمند باز می گردد، اما… حتی در دوران ساسانیان هم قوانین آیان در وندیداد را وقعی چندان نمی نهاده اند و برای اجرای آن احکام وندیدادی، زمینه اجتماعی و فرهنگی را چندان مساعد نمی دیدند“. (مزداپور، 1391، ص 30)

 

دارمستتر، دانشمند مشهور اوستاشناس معتقد است:

از مطالعه در مدارک و مستندات ایرانی و غیر ایرانی معلوم می گردد… حتی در زمان سلطنت پادشاهان ساسانی که آیین زرتشت، دین رسمی مردم و دولت بود، نمی توان معتقد شد که همه این قوانین و مقررات به وسیله قاضی و دادرس به موقع اجرا گذارده می شد. قوانین نظری در بعضی موارد، وسیله سخت گیری قضات و یا سیاست مداران قرار می گرفت“. (دارمستتر، 1382، ص 303)

 

حسینی (1384) نیز در این رابطه می نویسد:

“… جنبه نظری بودن این قوانین بسیار ضعیف می نماید. اما جنبه های عملی آن ها نیز بیشتر به صورت راه های ثانویه انجام می شد، نه تنبیه های جسمانی و فیزیکی. یعنی در احکام جزایی، هر چند بسیاری از کیفرها و مجازات های بدنی، ظاهراً به دلیل تعداد زیاد تازیانه ها به نظر اغراق آمیز و در از عمل می رسد، اما همواره تأکید موبدان در آن زمان بیشتر بر تبدیل این کیفرها و تازیانه ها به جرایم نقدی بود، نه اجرای حدود شرعی… گذشت نمی کردند تا مبادا موجبات تضعیف و از دست دادن قدرت ایشان فراهم شود“.

 

 

کلام آخر

بزرگان دین زرتشت بر این باورند که شریعت موجود، الهی نیست و در مقابل، حاصل تفکر موبدان است. از طرفی، نگاه به تاریخ نشان می دهد که موبدان زرتشتی در دوران اوج قدرت این دین، یعنی در عصر ساسانیان، قوانین سختی وضع می کردند و در بسیاری از موارد نیز به دلیل دشواری بیش از حد این احکام، قادر به اجرای آن ها نبوده و در مقابل، برای جبران آن جریمه ای هنگفت تعیین می کردند.

بر این اساس، همان طور که ذکر شد، به عقیده اندیشمندان زرتشتی، برخی از احکام شرعی در این کیش، آن قدر اغراق آمیز و سخت گیرانه به نظر می رسید که حتی در زمان ساسانیان هم زمینه ای برای اجرای آن ها فراهم نبود و در نتیجه، قابل اجرا نبوده­اند.

 

پی نوشت ها:

1) بخش هایی از اوستا که غیر از بخش گاهانی است و به اعتقاد زرتشتیان، کلام زرتشت نیست. گاهان، قدیمی ترین بخش از اوستاست که تصور می شود عبارات خود زرتشت اشو باشد.

 

موضوعات مرتبط:

نقش انگلیس در برقراری ارتباط میان زرتشتیان و بهائیان (بخش اول)

 

منابع:
  • حسینی، ح. (1384)، درجات گناه، تاوان و پتت در دین زرتشتی، هفت آسمان، سال هفتم،

شماره 28، صفحات 187-224

  • خاکسار آرانی، ج. (1394)، بررسی کیفرشناختی مقررات حمورابی، عبرانی و وندیداد، پژوهشنامه حقوق کیفری، سال ششم، شماره اول، صفحات 85-109
  • حاجتی شورکی، م. (1397)، آیین زرتشت: شریعت محور یا شریعت گریز، معرفت ادیان، سال نهم، شماره سوم، پیاپی 35، صفحات 123-141

 

 

نویسنده: زهرا کامکار