از انفعال انجمن حجتیه پس از انقلاب تا نفوذ در سیاست

انجمن حجتیه
0

بازدیدها: 3

به اذعان مسیح مهاجری روحانی حامی حسن روحانی، برخی از اعضای حلقه اصلی روحانی عضو انجمن حجتیه بودند. وی می‌گوید که این را برخی از بزرگان از همان اول به روحانی گفته اند ولی او به راحتی از کنارش عبور کرده است.

انجمن حجتیه که پیش از پیروزی انقلاب مخالفت شدید با نهضت اسلامی داشت و قیام علیه طاغوت در عصر غیبت را باطل می انگاشت و برای شیعیان نسخه قعود و سکوت در برابر حکام جور را می‌نوشت، پس از پیروزی انقلاب و استقرار نظام نوپای اسلامی هم موضوع تقابل با جریان انقلاب را حفظ کرد.

شیخ محمود حلبی رهبر و موسس انجمن حجتیه پس از پیروزی انقلاب سریعاً نسبت به امام خمینی موضع گرفته و به حرکت انقلابیون اعتراض کرد. وی درباره امام می‌گفت: «یک خودکاری در دستش گرفته و یک اعلامیه نوشته می‌خواهد آمریکا را شکست بدهد. (در شناخت حزب قاعدین زمان صفحه ۵۸).»

این انجمن با استناد به ظواهر برخی روایات، اصلی انقلاب را زیر سوال می‌برد و بیان می‌کرد باید نشست تا امام زمان بیاید و کارها را انجام دهد. او با طعنه در مورد امام می‌گفت: «یک چند صباحی است که دارند تشجیع می کنند، اما به بیراهه می روند. ملتفت نکته باشید. اول شما یک افسر، یک پیشوا و رهبر معصوم پیدا کنید، یک رهبری که بتواند اداره اجتماع کند. روی نقطه عصمت، نه عدالت. عدالت کافی نیست.»

جواب آقا به شبهه نهی از قیام

بیت الغزل انجمن در نفی انقلاب و مبارزه با طاغوت استناد به چند روایت با مضمون نهی از قیام در عصر غیبت است. خوب است پاسخ این شبهه را از زبان رهبری معظم حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای بخوانیم. ایشان در این رابطه می‌گویند:

«بد فهمیدن دستور دین جزو ضعف‌های درونی است. بعضی ها خیلی از چیزها را نمی‌فهمند. مبارزه می‌کردیم بعضی‌ها به استناد روایاتی که می‌گفت «هر پرچمی که قبل از برافراشته شدن پرچم حضرت مهدی برافراشته شود در آتش است» با مبارزه مخالف بودند. می‌گفتند آقا شما قبل از مبارزه حضرت صاحب الزمان می‌خواهید مبارزه شروع کنید؟ خب این پرچم مبارزه را که بلند می کنید در آتش است. معنای حدیث را نمی‌فهمیدند. یک عده از صدر اسلام و زمان ائمه که شنیده بودند مهدی ظهور خواهد کرد و دنیا را پر از عدل و داد خواهد کرد، ادعای مهدی‌گری می کردند. بعضی بر خودشان هم امر مشتبه بود. بد نیست بدانید هم در بنی امیه ادعای مهدویت بود، هم در بنی عباس هم در افراد دیگری تا امروز. بله این پرچم مهدویت را کسی بلند کند در آتش است. معنایش این نیست که مردم با ظلم مبارزه نکنند. مردم برای تشکیل جامعه الهی و جامعه اسلامی و علوی مبارزه و قیام نکنند. این بد فهمیدن دین است. می بینید این ها همه موانع درونی این بود که بعد از آن که انقلاب پیروز شد ما ملت ایران با این زمینه ها می خواستیم کشور را به سمت اهداف ببریم. (منویات رهبری در دیدار با اساتید و دانشگاهیان شهر شیراز در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۳۸۷).

کشته شده‌های جنگ شهید نیستند

حسن رحیم پور ازغدی درباره توجیهات انجمنی ها برای فرار از جبهه جنگ می گوید: «من یادم هست همان موقع هم طلبه‌ها دو تیپ بودند. یک عده به اصطلاح مقدس نما و مقدس‌مآب می‌گفتند که جهاد و این حرف‌ها در شهر ما نیست و شأن علما این حرف ها نیست. به آنها می گفتم شما ها زمان شاه احتیاط می کردید و وارد سیاست نمیشدید، حالا هم احتیاط می کنید؟ علیه امام و علیه انقلاب موضع می‌گیرید؟ علیه جنگ حرف می‌زنید؟ برای شهدا یادتان است که بعضی از این بزرگان آن موقع اعلامیه می دادند اینها که در جنگ کشته می‌شوند، شهید نیستند‌ یکی دوتای‌شان تا حد مرجعیت بودند و رساله داشتند. (سخنرانی رحیم پور ازغدی درباره انجمن حجتیه در تاریخ ۴ مهر ۱۳۹۱).»

انجمنی‌ها پس از انقلاب به سه دسته تقسیم شدند دسته اول کسانی بودند که به انقلاب پیوستند. در میان اینها جوانان نیز حضور داشتند که دست‌کم چندسالی انجمنی بودن را تجربه کرده بودند، اما بعدها به صفحه انقلابی ها پیوستند. این افراد بعدها با نام «عباده الصالحون» مشهور شدند. آنها اگرچه به صفحه انقلابی آن پیوستند و حتی خدماتی را هم در روند انقلاب مبذول داشتند اما همچنان متاثر از معرفت شناسی انجمن حجتیه و افکار مکتب تفکیک بودند. دسته دوم در برابر انقلاب بی‌تفاوت ماندند و دسته سوم به انتقاد از انقلاب پرداخت و به صف مخالفان دین دار پیوستند.

انجمنی های همیشه منفعل در برابر اتفاقات و رویدادهای حساس پس از انقلاب هیچ موضع رسمی اتخاذ نکردند. آنها در برابر تظاهرات و شورش های جریان بنی‌صدر و حزب خلق مسلمان هیچ واکنشی نشان ندادند. حتی پس از اینکه آیت الله شریعتمداری به علت همکاری با صادق قطب زاده از مرجعیت ساقط شد و به حصر خانگی رفت سعی کردند چندان جبهه‌گیری خاصی نداشته باشند. انجمن، تنها موضعی که ضد بنی‌صدر گرفت پس از عزل رسمی او از ریاست جمهوری بود و تا پیش از آن مخالفتی را در برابر او اظهار نکردند.

ماجرای تعطیلی دفاتر انجمن

کشمکش‌های جریان انقلاب اسلامی با انجمن حجتیه ادامه داشت تا اینکه امام طی یک سخنرانی از انجمن حجتیه به خاطر تفکرات متحجرانه انتقاد سختی کرد. امام خمینی در ۲۱ تیر ماه سال ۱۳۶۲ به مناسبت عید فطر در سخنرانی خود با اشاره غیرمستقیم انجمن را چنین مورد خطاب قرار داد:

«اسلام آمریکایی در زمان شاه هم بود. کسی حق نداشت دخالت در هیچ امری بکند. اسلام آمریکایی این بود که ملاها باید بروند درسشان را بخوانند چه کار دارند به سیاست؟ با صراحت لهجه می‌گفتند. از بس تزریق شده بود در این مغزها باورشان آمده بود که باید برویم توی مدرسه درس بخوانیم. چه کار داریم به اینکه به ملت چه می گذرد؟ آن امر مردم و امر حکومت با قیصر است. به ما چه ربطی دارد؟ یک دسته دیگر هم تزشان این است که بگذارید معصیت زیاد بشود تا حضرت صاحب الزمان بیاید. حضرت صاحب مگر برای چه می آید؟ حضرت صاحب می آید معصیت را بردارد. ما معصیت کنیم که او بیاید؟ این اعوجاجات را بردارید. این دسته بندی ها را برای خاطر خدا اگر مسلمید و برای خاطر کشورتان اگر ملی هستید این دسته بندی ها را بردارید و در این موجی که الان دارد این ملت را به پیش می برد در این موج خودتان را وارد کنید و بر خلاف این موج حرکت نکنید که دست و پای تان را خواهد شکست. (صحیفه نور جلد ۱۸ صفحه ۳۱).»

پس از این نطق امام بلافاصله انجمن حجتیه طی اعلامیه‌ای تعطیلی دفاتر خود را در سرتاسر کشور اعلام کردند. محمد حسین رحیمیان از مسئولان دفتر امام می‌گوید: «وقتی اعلامیه انجمن را به امام نشان دادیم و گفته شد انجمن اعلام انحلال کرده است. به هنگام قرائت متن وقتی به کلمه تعطیل برخورد شد، امام با تبسم فرمودند تعطیل غیر از انحلال است. اینکه فایده ندارد و این کار اثری ندارد‌ آنها فاسد هستند کار خودشان را می‌کنند. (در سایه آفتاب صفحه ۲۲۹).»

انقلابی تر از انقلابیون

امام بعدها در منشور روحانیت به صراحت در مورد انجمنی ها سخن به میان آورد. ایشان در بخشی از این نامه تاریخی خود می گوید:

«دسته دیگر از روحانی نمایانی که قبل از انقلاب دین را از سیاست جدا می دانستند و سر به آستانه دربار می ساییدند یک مرتبه متدین شده و به روحانیون عزیز و شریف که برای اسلام آن همه زجر و آوارگی و زندان و تبعید کشیدند تهمت وهابیت و بدتر از وهابیت زدند. دیروز مقدس‌نماهای بیشعور می‌گفتند دین از سیاست جداست و مبارزه با شاه حرام است. امروز می‌گویند مسئولین نظام کمونیستی شده‌اند. تا دیروز مشروب فروشی و فساد و فحشا است و حکومت ظالمان برای ظهور امام زمان ارواحنا فداه را مفید و راهگشا می‌دانستند. امروز از اینکه در گوشه‌ای خلاف شرعی که هرگز خواست مسئولی نیست رخ می‌دهد، فریاد وا اسلاما سر می‌دهند. دیروز حجتیه ای ها مبارزه را حرام کرده بودند و در بحبوحه مبارزات تمام تلاش خود را نمودند تا اعتصاب چراغانی نیمه شعبان را به نفع شاه بشکند. امروز انقلابی تر از انقلابیون شده‌اند.»

قصه پرغصه نفوذ انجمن حجتیه

پس از پیروزی انقلاب اسلامی چه در زمان دایر بودن دفاتر انجمن حجتیه و چه پس از تعطیلی این دفاتر نهادهایی بودند که انجمن چشم طمع به آنها برای نفوذ دوخته بود. از جمله این نهادها و ارگانهای دولتی می‌توان به سپاه پاسداران، حزب جمهوری اسلامی، استانداری‌ها، دادگاههای انقلاب و به ویژه آموزش و پرورش اشاره کرد. افراد نفوذی انجمن در تمام نهادها رخنه کرده بودند و در برخی از شهرها نظیر اصفهان استانداری را هم قبضه کرده بودند.

مرحوم هاشمی رفسنجانی در خاطراتش درباره نفوذ انجمن در ارتش می‌نویسد: «از اداره دوم ارتش آمدند و از نفوذ انجمن حجتیه شکایتی داشتند. (کارنامه و خاطرات هاشمی رفسنجانی صفحه ۴۴۷) ایشان در سال ۶۲ در مورد انجمن مینویسد: «آقای (حمید) زیارتی آمد. اخیراً به امر امام مسئول مرکز اسناد انقلاب اسلامی شده است. امام گفتند افراد حجتیه ای را بیرون بریزید… (همان صفحه ۱۰۴).»

عباس سلیمی نمین درباره نفوذ انجمن در وزارت امور خارجه می‌گوید: «یکی از نهادهای مورد توجه انجمن حجتیه وزارت خارجه بود. به هر حال سفیر شدن در یک کشور خارجی امکان سیاسی بسیار بالایی تلقی می شود که برخی از عناصر این جریان به چنین مقاماتی دست پیدا کردند.»

کابینه روحانی حیاط خلوت انجمن‌حجتیه

چیزی که مسلم است این است که انجمن حجتیه بعد از انقلاب در برخی از سیاست های خود تغییراتی ایجاد کرده است. از همین رو از آنها به انجمنی های جدید یا «نئوانجمنی» تعبیر می‌شود. خصوصیاتی در این گروه است که در انجمن های سنتی وجود نداشت. انجمنی های سنتی اعتقاد داشتند چون تشکیل حکومت در زمان غیبت وظیفه ما نیست. بنابراین نباید در سیاست ورود پیدا کرد. اما نئو انجمنی ها بر خلاف اسلاف خود معتقدند که باید در سیاست و حکومت داری ورود پیدا کرد و از این طریق و متناسب با این شرایط اهداف انجمن را پیش برد.

حجت‌الاسلام مسیح مهاجری روحانی حامی حسن روحانی، می‌گوید: برخی از اعضای حلقه اصلی روحانی عضو انجمن حجتیه بودند. وی می‌گوید که این را برخی از بزرگان از همان اول به روحانی گفته اند ولی او به راحتی از کنارش عبور کرده است.(۱)

پی نوشت:
۱. نامه نیوز، گفت و گو با مسیح مهاجری، ۱۳۹۷/۱۲/۱۳.

انتهای پیام

منبع: فارس