بازدیدها: 11
در اسلام صوفیانه، نسل جوان را در موقعیتی قرار میدهد که نه از سرشت خداجویی خود میتواند دست بردارد نه عزم و اراده در کنترل تمایلات نفسانی و حیوانی خود. مشایخ فرق تصوف برای جوانان برزخی ایجاد میکنند که نه به شریعت میتوانند وفادار باشند و نه میتوانند به عرفان و فطرت خداپرستیشان بپردازند.
جوانانی که جذب فرقههای صوفیه میشوند با اطاعت از یاوهگوییهای قطب فرقه، بهظاهر به مبانی و مسائل شریعت پایبند میشود اما طریقت فرقهای به گونه برای وی ترسیم و تفهیم میشود که بهراحتی بتواند شریعت اسلامی را قربانی طریقت انحرافی صوفیه بکند.
مجالس خانقاهی و محافل خانگی فرق صوفیه، پیوسته از عشق و محبت و عاشقی دم میزنند. شعرخوانی و آهنگهای طربانگیز همراه با آلات موسیقی برای رسیدن به یک نشاط معنوی به نام ذکر خداوند باریتعالی است! زهی خیال باطل. بیارادگی و مست شدن در مجالس خانقاهی نشان از انس و علاقه مرید با خداوند است!!
این قبیل جذابیتهای دروغین و حرامی که در مجالس خانقاهی صورت میگیرد همگی تحت عناوین ظاهری مجلس ذکر و عبادت است. به تعبیر دیگر، اگر یک مرید نماز واجب خود را ادا نکند اشکالی در دینداری وی صورت نمیگیرد اما اگر نیروی فکر و توان خود را در مجالس خانقاه، صرف توجه به قطب فرقه نکند دچار خسران و زیان شده و عیار درویشی وی از بین میرود.
اسلام صوفیانه، یعنی خوانش وارونه و عکس آنچه در شریعت اسلام ناب محمدی به آن پرداختهشده است.
انتهای پیام
منبع: رهپویان هدایت