بازدیدها: 8
یکی از اصول دوازده گانه بهائیت، طرح اعتدال در معیشت عمومی است. بهائیان معتقدند كه در اين طرح، ثروت ملتها به كليه عالم تعلق خواهد داشت. بنابراین روابط اقتصادي ممالك جهان، بدون سدهاي گمركي، و با ايجاد يك روش در واحد پول، بدست می آید.
بهاءالله و اعتدال در معیشت
بهاءالله (مؤسس فرقه بهائیت) درباره اعتدال در معیشت می گوید: «عالم يك وطن و مردم آن يك ملت گردند و رقابتهاي غير انساني و مخرب اقتصادي به كلي از بين خواهد رفت.»1
وي ﻣﺪﻋﻲ اﺳﺖ بهائیت، ﺑﻪ دﻧﺒﺎل ﺗﺴﺎوي و ﺑﺮداﺷﺘﻦ ﻃﺒﻘﺎت اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻧﻴﺴﺖ، ﺑﻠﻜﻪ ﻣﻲﺧﻮاﻫﺪ ﺗﻌﺎدل اﻳﺠﺎد ﻛﻨﺪ:
«بهتر آنست که اعتدال به میان آید و اعتدال اینست که قوانین و نظاماتی وضع شود که مانع ثروت مفرط بی لزوم بعضی نفوس شود و دافع احتیاج ضروریه جمهور گردد.»2
با این حال ﻋﺒﺪاﻟﺒﻬﺎء ﺑﺎرﻫﺎ در سخنرانی هایش، ادﻋﺎ ﻛﺮده ﺑﻮد بهائیت، دﻧﺒﺎل اﻳﺠﺎد ﻣﺴﺎوات ﺑﻪ ﻣﻌﻨﻲ ﻛﺎﻣﻞ ﻛﻠﻤﻪ اﺳﺖ:
«ﻣﺴﺎوات ﺑﻴﻦ ﺑﺸﺮ اﺳﺖ و اﺧﻮت تامّ عدل ﭼﻨﻴﻦ اﻗﺘﻀﺎ ﻣﻴﻨﻤﺎﻳﺪ ﻛﻪ ﺣﻘﻮق ﻧﻮع اﻧﺴﺎﻧﻲ ﺟﻤﻴﻌﺎ ﻣﺤﻔﻮظ ﻟﻮازم و ﻣﺼﻮن ﻣﺎﻧﺪ و ﺣﻘﻮق ﻋﻤﻮﻣﻲ ﻳﻜﺴﺎن ﺑﺎﺷﺪ و اﻳﻦ از لوازم ذاتیه هیات اجتماعیه است.»3
اعتدال در معیشت از حرف تا عمل
ظاهرا این تعلیم تنها یک جمله زیباست که بیشتر جنبه تبلیغی دارد. زیرا
اولا: بهائیت در دستورهای خود، یک راهکار مناسب برای این ادعا ارائه نمی کند.
وﻗﺘﻲ ﻧﻮﺑﺖ ﺑﻪ ﺗﻌﺪﻳﻞ ﻣﻌﻴﺸﺖ و اراﺋﻪ راﻫﻜﺎر ﻋﻤﻠﻲ ﻣﻲ رﺳﺪ، می گویند:
«ﻣﺴﺎوات ﻣﻤﻜﻦ نیست … آﻳﺎ ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ نفسی که در درجه اعلای ﻋﻘﻞ است با نفسی که هیچ عقلی ندارد، مساوی باشد.»4
ﻋﺒﺪاﻟﺒﻬﺎء از طرفی ﻣﻲ ﮔﻮﻳﺪ اﻧﻔﺎق اﻏﻨﻴﺎ ﺑﻪ ﻓﻘﺮا ﺑﺎﻳﺪ از روي ﻣﻴﻞ و رﻏﺒﺖ ﺑﺎﺷﺪ، ﻧﻪ اﺟﺒﺎر؛ و از طرفی اﻣﺮ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ که قوانینی وﺿﻊ ﺷﻮد ﺗﺎ از ﺛﺮوﺗﻤﻨﺪان ﭘﻮل ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﻮد و ﺻﺮف ﻧﻴﺎزﻣﻨﺪان ﮔﺮدد. اﺣﺘﻤﺎﻻ ﻣﻘﺼﻮدش اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻗﺎﻧﻮن ﺗﻜﻠﻴﻒ ﻣﺮدم را ﻣﺸﺨﺺ ﻛﻨﺪ وﻟﻲ اﻳﺸﺎن را ﻣﺠﺒﻮر ﺑﻪ ﭘﺮداﺧﺖ ﻧکند. در نتیجه قانونی بدون ضمانت اجرایی را توصیه می کند.
«ﺟﺎﻳﺰ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﺑﻌﻀﻲ در ﻧﻬﺎﻳﺖ ﻏﻨﺎ ﺑﺎﺷﻨﺪ و بعضی در ﻧﻬﺎﻳﺖ ﻓﻘﺮ. ﺑﺎﻳﺪ اﺻﻼح ﻛﺮد و ﭼﻨﺎن قانونی ﮔﺬاﺷﺖ ﻛﻪ از برای کلّ، وﺳﻌﺖ و رﻓﺎﻫﻴﺖ ﺑﺎﺷﺪ ﻧﻪ ﻳﻜﻲ ﺑه فقر مبتلا و ﻧﻪ ﻳﻜﻲ ﻧﻬﺎﻳﺖ ﻏﻨﺎ را داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ. مثلا شخصی غنی که منتهای ﻏﻨﺎ را دارد ﻧﮕﺬارد ﺷﺨﺺ دﻳﮕﺮ منتهای فقر را داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ. ﻣﺮاﻋﺎت او را ﺑﻜﻨﺪ ﺗﺎ او ﻫﻢ راﺣﺖ ﺑﺎﺷﺪ. اﻳﻦ را ﺑﺎﻳﺪ به قوانین اﺟﺮا کرد. ﻧﻔﻮس اﻏﻨﻴﺎ باید ﺧﻮدﺷﺎن زﻳﺎدي ﻣﺎل ﺧﻮد را ﺑه فقرا اﻧﻔﺎق ﻛﻨﻨﺪ و ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ قوانین ﻣﻤﻠﻜﺖ ﺑﺎﻳﺪ ﻧﻮﻋﻲ ﺑﺎﺷﺪ ﻛﻪ ﺑه موجب ﺷﺮﻳﻌت الله ﻫﺮ ﮔﻮﻧﻪ، آسایش داشته ﺑﺎﺷﺪ.5
ثانیا: با روا شمردن موضوعاتی مثل ربا خواری6، یک جامعه سرمایه داری را ایجاد می کند که به تعدیل معیشت اهمیتی نمی دهد. این کار بر اساس منافع سرمایه داران است و مانع از اقتصاد پویا می شود.
اعتدال در معیشت ، ابداع بهائیت!
عبدالبهاء می گوید:
«او (ﺑﻬﺎءاﷲ) راه ﺣﻞ و چاره ي ﻣﺴﺎﺋﻞ اﻗﺘﺼﺎدي را اراﺋﻪ ﻛﺮده اﺳﺖ. ﻫﻴﭻ ﻛﺪام از ﻛﺘﺐ مذهبی ﭘﻴﺎﻣﺒﺮان ﭘﻴﺸﻴﻦ درﺑﺎره ی این امر مهم بشری سخن ﻧﮕﻔﺘﻪ اند.»7
واقعیت این است که مکاتب اقتصادی مختلف از قرن 16 و 17 میلادی پیشنهاداتی برای بهتر شدن وضعیت معیشت مردم داده اند. خیلی قبل تر، ادیان بزرگ الهی به این اصل توجه داشته اند. خصوصا در اسلام که «اقتصاد» دارای جایگاه ویژه ای است. و بخش زیادی از مباحث فقهی اسلام به این موضوع اختصاص دارد.
اسلام دو راهکار کلی برای برقراری عدالت اجتماعی دارد:
- اصل همکاری عمومی مانند انفاق
- اصل توازن اجتماعی مانند خمس و زکات
سؤال آخر:
آﻳﺎ ﺑﻬﺎﻳﻴﺎن اﻳﻦ ﻫﻤﻪ آﻳﺎت و اﺣﻜﺎم اﺳﻼﻣﻲ را در ﺳﻔﺎرش ﻣﺮدم ﺑﻪ ﻣﺮاﻋﺎت ﺣﺎل ﻓﻘﺮا و ﺳﻬﻴﻢ ﻧﻤﻮدن اﻳﺸﺎن در اﻣﻮال ﺧﻮد ﻧﺪیده اند ﻛﻪ اﻳﻨﮕﻮﻧﻪ ادﻋﺎي ﻧﻮآوري، در اعتدال در معیشت را سر می دهند؟!
پی نوشت:
- آشنايي با ديانت بهائي. موسسه ملي مطبوعات امري 130 بديع
- ﭘﻴﺎم ﻣﻠﻜﻮت، اﺷﺮاق ﺧﺎوري، ص 142، ﺑﻪ ﻧﻘﻞ از ﻋﺒﺪاﻟﺒﻬﺎء
- همان، ص30
- همان، ص134
- همان، ص135-134
- گنجینه حدود و احکام، ص204
- p 455 .The Promulgation of Universal Peace. Abdu’l-Baha