بهائیت و انکار حجت بودن معجزه در قرآن

0

بازدیدها: 3

 

بهائیت و انکار حجت بودن معجزه در قرآن

 

سید علی محمد شیرازی (1) و میرزا حسینعلی نوری (2) علیرغم ادعای نبوت، معجزه ای برای اثبات ادعای خود ارائه نمی دهند. در این میان، نوری معتقد است که تنها معجزه پیامبران الهی، آیات کتاب ایشان است. این ادعا در حالی مطرح می شود که عبارات نوری و علی محمد باب، پر است از اشکالات و ایرادات دستوری و نحوی. به هر ترتیب، پیروان فرقه بهائیت به تبعیت از بزرگان و رهبران خویش، برای این که از پرسش درباره چرایی عدم ارائه معجزه توسط علی محمد باب و حسینعلی نوری رها شوند، به انکار حجت بودن معجزه در قرآن می پردازند. از این رو، در این نوشتار تلاش می شود که این ادعا مورد بررسی قرار گیرد.

 

 

شبهه: خداوند تمایلی به نشان دادن معجزه ندارد

 

بر خلاف ادعای ردیه نویسان علیه دین بهائی، بهائیان معتقدند خداوند بر هر امری و معجزه ای قادر است. یعنی خداوند می تواند معجزه های گوناگون، چه ظاهری و چه باطنی توسط پیامبران خود آشکار سازد. خداوند، قدرت مطلق است و هیچ قدرتی برتر از او نیست و همه عالم در ید اقتدار اوست. زیرا خود، عالم را آفریده است و به حقایق و ذات آن شناخت و احاطه کامل دارد.

خداوند، علیرغم توانایی مزبور، تمایلی به آوردن معجزات ظاهری ندارد و اراده فرموده است کارهای این جهان خاکی و مادی را بیشتر از طریق اسباب و وسایل و بر طبق قوانین مادی انجام دهد و این است سنت الهی. علت آن هم این است که حتی در صورت آوردن چنین معجزاتی، فقط برای کسانی دلیل هستند که در زمان وقوع آن معجزات حاضر بودند. بنابراین، معجزات نمی تواند برای نسل های بعدی دلیل محکمی باشد“. (3)

 

ابوالفضل گلپایگانی از بزرگان و مبلغین فرقه بهائیت نیز در توضیح انکار حجت بودن معجزه در قرآن می نویسد:

(قرآن) در مواضع کثیره دلیلیت معجزه را رد فرموده و در هر موضع که از آن حضرت معجزه ‌ای می ‌طلبیدند… می ‌گفتند ایشان را به کفایت کتاب و کافی نبودن معجزات و مهلک بودن خوارق عادات اسکات نموده“. (4)

 

 

نقد شبهه

 

استدلال گلپایگانی و دیگر پیروان فرقه بهائیت از این رو اشتباه است که:

 

1- چنین نیست که پیامبران الهی در برابر هر گونه معجزه ای، مقاومت نمایند. بلکه این عدم پاسخ به درخواست معجزه، تنها در مواقعی صورت می گرفت که مخاطبین آن ها از روی لجاجت و بهانه جویی آن را طلب می کردند.

 

2- شاهد این ادعا آن که قرآن مجید پر است از آیاتی که معجزات پیامبران پیشین را نقل می کند. از آن جمله می توان به آیاتی پیرامون معجزات حضرت عیسی (ع) اشاره نمود:

وَ رَسُولًا إِلَىٰ بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنِّي قَدْ جِئْتُكُمْ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ أَنِّي أَخْلُقُ لَكُمْ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنْفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ وَأُحْيِي الْمَوْتَىٰ بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُنَبِّئُكُمْ بِمَا تَأْكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ“. (آل عمران، آیه 49)

و او را به رسالت به سوی بنی اسرائیل فرستد که به آنان گوید: من از طرف خدا معجزه ای آورده ‌ام. من از گل مجسمه مرغی ساخته و بر آن (نفس قدسی) بدمم تا به امر خدا مرغی گردد. و کور مادر زاد و مبتلای به پیسی را به امر خدا شفا دهم، و مردگان را به امر خدا زنده کنم. و به شما (از غیب) خبر دهم که در خانه ‌هاتان چه می ‌خورید و چه ذخیره می‌ کنید. این معجزات برای شما حجت و نشانه (حقانیت من) است اگر اهل ایمان هستید“.

 

3- اتفاقاً در برخی از آیات قرآن، دقیقاً معجزات الهی به عنوان حجت و برهانی برای پذیرش دعوت انبیاء ذکر می گردد. به عنوان مثال، مواجهه حضرت موسی (ع) با ساحران، پس از این که ساحران ابراز عجز نمودند و به آن حضرت (ع) ایمان آوردند، در پاسخ به تهدیدات فرعون مبنی بر شکنجه و قتل آن ها، این گونه پاسخ می دهند:

قَالُوا لَنْ نُؤْثِرَكَ عَلَىٰ مَا جَاءَنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالَّذِي فَطَرَنَا فَاقْضِ مَا أَنْتَ قَاضٍ إِنَّمَا تَقْضِي هَٰذِهِ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا“. (طه، آیه 72)

ساحران به فرعون پاسخ دادند که ما تو را هرگز بر این معجزات آشکار که به ما آمده و بر خدایی که ما را آفریده مقدم نخواهیم داشت. پس در حق ما هر چه توانی بکن که هر ظلمی کنی همین حیات دو روزه دنیاست“.

 

بنابراین، ادعای انکار حجت بودن معجزه در قرآن نه تنها کذب است، بلکه آیات متعددی وجود دارد که خلاف آن را به اثبات می رساند.

 

موضوعات مرتبط:

چرا معجزه میرزا حسینعلی نوری نیاز به اصلاح دارد؟

باب و بهاء، پیامبران بی معجزه (بخش اول)

نقش شاپور ریپورتر زرتشتی در حکومت پهلوی (بخش اول)

بهائیت، عامل ایجاد درگیری میان زرتشتیان دوره قاجار (بخش اول)

 

پی نوشت ها:

1) سید علی محمد شیرازی، ملقب به «باب» بنیان گذار فرقه بابیت است.

2) میرزا حسینعلی نوری ملقب به «بهاء»، از شاگردان سید علی محمد شیرازی به حساب می آید. وی پس از مرگ باب، خود را جانشین او نامید و فرقه بهائیت را پایه گذارد.

3) جزوه رفع شبهات (1388) شمسی، ویرایش دوم، ص 116.

4) گلپایگانی، ابوالفضل (2015) میلادی، فرائد، هوفمایم آلمان، لجنه‌ ملی نشر آثار امری به لسان فارسی و عربی، ص 76-75.

 

منابع:
  • جزوه رفع شبهات (1388) شمسی، ویرایش دوم

 

نویسنده: زهرا کامکار