بازدیدها: 8
در اسلام صوفیانه، توهین و جسارت به ساحت پیامبر اکرم(ص) و ائمه معصومین علیهم السلام یک امر رایج و کتمان نشدنی است. در مکتوبات مشهور فرق تصوف به کرات نظرات توهین آمیز و بی شرمانه اقطاب و مشایخ صوفیه درباره اهل بیت عصمت و طهارت مشاهده می شود.
به عنوان نمونه، احمد غزالی از مشاهیر صوفیه در قرن پنجم است. دراویش وابسته به فرق صوفیه ذهبیه، نعمت الهیه، نوربخشیه افتخار می کنند که نام احمد غزالی در شجره فرقه ای آنان وجود دارد و از سیره و مسلک او تبعیت می کنند! حال چنین فرد معلوم الحالی به ساحت مادر پیامبر اکرم (ص) اینگونه توهین و جسارت می کند: اگر امر به بزرگی و کوچکی باشد، هر آینه ابلیس مقدم بر محمد[ص] است. بسا صدیقی که صدف زندیقی است. و بسا زندیقی که صدف صدیقی است! باکی نیست که [حضرت] آمنه مادر محمد[ص] باشد و داخل آتش شود. وقتی مغز را برای پادشاهان می برند پوست را دور می اندازند! می بینی که محمد[ص] از [حضرت] آمنه متولد شده است و آمنه بدبخت ابدی است!
بیشتر بخوانید:
فرقه صوفیه مکتب، فرقه سراسر تخیل و توهم
اسلام صوفیانه برگرفته از باورهای انحرافی همچون افرادی مانند غزالی است که اینگونه بی شرمانه به ساحت پیامبر اسلام توهین می کند. دراویش صوفیه از چنین شخصیتی به نیکی و تقدس یاد می کنند که وی بر خلاف نص صریح کلام پیامبر اعظم (ص) و امام سجاد (ع)، لعن یزید را حرام می داند و او را در واقعه عاشورا مبرا از خطا و اشتباه می داند. آیا می توان گفت دراویش صوفیه، به عنوان مسلمانان واقعی اسلام ناب محمدی(ص) محسوب می شوند؟ هرگز، زهی خیال باطل.
انتهای پیام
منبع: رهپویان هدایت