بازدیدها: 0
جنگ رسانه ای و تبلیغاتی از قدیم یکی از مهمترین ابزارهای استکبار جهانی برای استعمار و غارتگری و ایجاد جنگ روانی و تحریف واقعیتهای جهان به نفع غارتگران و علیه سایر کشورها بوده است؛ از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، جریان رسانهای صهیونیست با شکل جدید علیه جمهوری اسلامی ایران گسترش پیدا کرده است.
به گزارش فاران نیوز، امروزه با کوچکتر و پیچیدهتر شدن جهان به واسطه رشد روزافزون وسایل ارتباط جمعی از قبیل اینترنت و ماهواره، معادلات گذشته در تنظیم روابط بین کشورها تا حدود زیادی به هم خورده و جای خود را به معادلات جدیدی داده است؛ به گونهای که به جای به کارگیری مستقیم زور، توجه قدرتها به استفاده از قدرت نرم و ایجاد تغییرات از طریق مسالمت آمیز با به کارگیری شیوههای نوین مداخله در امور داخلی کشورها جلب شده است.
علاوه بر این، در این دوران رسانهها به مثابه ابزاری اساسی برای اعمال سیاستهای قدرتهای زورمدار به کار میروند و رقابتی جهانی در عرصه نبرد رسانهای شکل گرفته است. در این میان جنگ نرم با هدف گرفتن فکر و اندیشه ملتها، نقش مهمی را در سست کردن حلقههای فکری و فرهنگی جوامع ایفا میکند.
در این خصوص، آمریکا سعی دارد با ارائه تعریف جدیدی از تروریسم و آزادی خواهی، جنگ نرم گستردهای را علیه دیگر کشورها از جمله ایران شکل دهد.(1) در عصر انقلاب، ارتباطات و اطلاعات کشورهایی که ابزار و سهم و توان بیشتر در استفاده از آن داشته باشند، در دستیابی به اهداف خارجی خود موفقتر عمل میکند. آمریکا و متحدین غربی آن، از این امکانات رسانهای که در اختیار دارند، برای اضمحلال و به حاشیه راندن رقبای فرهنگی تمدنی و سیاسی خود در جهان اقدام کردهاند.
جمهوری اسلامی ایران به طور خاص و جهان اسلام به طور عام مورد هجوم جنگ نرم غرب قرار گرفته اند. در جنگ نرم با استفاده از ابزارهای نوین ارتباطی (مثل ماهواره، اینترنت و …) و تکنیکهای پیچیده، دشمن را خلع سلاح فکری و اندیشه ای کرده و رفتار سیاسی، اجتماعی و فرهنگی او را به نفع خود تغییر میدهد. در نتیجه به صورت مسالمت آمیز، جریان سیاسی و یا نظام سیاسی مطلوب خود را روی کار آورده تا منافع حداکثری خود را تأمین کند.
متخصصين جنگ رسانه ای، ژنرال های نظامی نيستند، بلکه اساتيد دانشگاه و دپارتمان های رسانه ای و علوم سياسی هستند و اینکه جنگ رسانهای، ائتلاف ميان دو کشور عليه يک کشور نيست، بلکه ائتلاف جريانی از کشورها عليه يک کشور يا يک جريان دیگر است؛ به عنوان مثال در جنگ رسانهای غرب که عليه جمهوری اسلامی ايران وجود دارد، مبنای آن نسبت دادن اتهامات مختلفی از قبیل دستيابی به سلاح هستهای، نقض آزادیهای سياسی مدنی، وجود بحران سياسی اقتصادی، وجود تضاد ميان مردم و حاکميت و … است که به صورت کليشهای با تحليل و تصاوير مختلف ارائه میشود.
براندازی یا جنگ نرم شامل اقداماتی است از قبیل:
– اعتراض (تحصن- اعتصاب- مخالفت لفظی- کم کاری- کارشکنی- تجمع پراکنده و مستمر)
– عدم همکاری با دولت و ايجاد نابسامانی اقتصادی (نافرمانی مدنی- عدم پرداخت ماليات- عدم مشارکت سياسی و …)
– مداخله غير خشونت آميز (خرابکاری نامحسوس- شعارنويسی- چوب لای چرخ دولت گذاشتن و …)
– جذب مخالفان و حمايت از آنها (جرأت دادن به مخالفان برای ابراز وجود- سازماندهی و هدايت آنها- کمک مالی به نهادهای آنها و …)
– تأسيس نهادهای غيردولتی به طور گسترده، مانند بنياد هريتج، سيا، مرکز سابان که طرح سازمان جاسوسی سيا برای براندازی تشيع، تخريب مبانی شيعه، عاشورا، مرجعيت، مهدويت ايجاد اختلاف بین شيعه و سنی است.
افراد بی سواد و احساساتی اصولاً در براندازی نرم به عنوان ستون پنجم به کار گرفته میشوند (استفاده از نقاط ضعف برخی از چهرههای فرهنگی و ورزشی، روحانيون کم سواد، مداحان پول پرست بیسواد برای خرافه گویی و گمراه کردن پيروان ساده لوح و بعد سوء استفاده تبليغی از آنها و اعمال آنها نمونههایی از این نوع براندازی است.)
پینوشت:
1. ماه پیشانیان، مهسا، راهکارهای آمریکا در جنگ نرم با جمهوری اسلامی ایران، مطالعات عملیات روانی زمستان 1386 – شماره 18 (از 67 تا 91)
انتهای پیام
منبع: ادیان نت