بازدیدها: 12
عبدالحمید در خطبه نماز جمعه جیش الظلم و حکومت نظام اسلامی را به گفتگو دعوت می‌کند. او با وجاهت تراشی برای این گروهک آدمکش آنها را اهل گفتگو و منطق جلوه می‌دهد در حالی که آنها سابقه طولانی در قتل و کشتار و ناامنی دارند.
به گزارش فاران نیوز حجت‌الاسلام حسن کرامتی، استاد حوزه شیعه شناسی و مقابله با جریان های انحرافی طی یادداشتی که در اختیار فاران قرار داد، به تناقضات موجود در مواضع عبدالحمید اسماعیل‌زهی در رابطه با جیش الظلم و رژیم غاصب اسرائیل، پرداخته است. این یادداشت را در ادامه می‌خوانید.
عبدالحمید در نمازجمعه ۱۷ فروردین سال جاری در خطبه نماز جمعه گفت: ما به امنیت استان و کشور فکر می‌کنیم و با هر گونه خشونت مخالفیم و طرفین مسائل را از طریق گفتگو حل کنند.
از این سخنان او اینگونه برمی‌آید که عبدالحمید وسط لحاف خوابیده است. به این معنی که موضع مشخصی ندارد و هیچ یک از طرفین هم نمی‌توانند علیه او موضعی بگیرند. به نوعی نظر خود را به صراحت بیان نمی‌کند و در عین حال موضعی هم گرفته است.
عبدالحمید تفاله های بازمانده از عبدالمالک ریگی را که ترور کور انجام داده‌اند و در گذشته هم سابقه کشتار و سر بریدن دارند و اکنون هم به اعمال خود ادامه می‌دهند را یک طرف ماجرا قرار داده و نظام قانونی یک کشور را در طرف دیگر قرار می‌دهد و آنها را به گفتگو دعوت می‌کند. از این بهتر نمی‌توان به این گروهک تروریستی وجاهت داد.
باید از او پرسید که آیا نظر خاصی نسبت به ایجاد ناامنی‌ها، کشتار سربازان امنیت و عملیات مسلحانه ندارد که به گفتگو دعوت می‌کند؟
در ادبیات سیاسی کجای جهان اینگونه است که اگر یک گروه تروریستی ناامنی، ترورهای کور و آدم‌کشی انجام داد، حکومت با آنها به گفتگو بنشیند؟! در حالی که قاتل باید مجازات شود. آقای عبدالحمید شما بر اساس کدام قانون و نظریه حرف می‌زنید؟
گروهی آدم میکشند و نا امنی ایجاد می کنند و بعضی افراد آنها را اهل منطق و گفت و گو قلمداد می‌کنند. گویا تقسیم کار دقیقی بین این دو صورت گرفته است.
عبدالحمید علاوه بر جایگاه تراشی برای تروریست ها، به تحریف تاریخ پیامبران نیز اقدام می‌کند. وی می‌گوید: حضرت موسی با فرعون صحبت کرد و پیامبر حرف ابوجهل را شنید!
آقای عبدالحمید! در کجای تاریخ اسلام داریم که وقتی گروهی دست به کشتار و ناامنی می زنند و اهل بغی هستند، و همچنان به جنایات خود ادامه می دهند، باید با آنها گفت و گو کرد که شاید حرف درستی بزنند؟ اهل بغی حکمشان در مذاهب اهل تسنن روشن است. بر اساس کدام دین و کدام مذهب صحبت می کنید؟
آقای عبدالحمید! بر اساس مذهب سابق شما اهل بغی باید مجازات شوند مگر اینکه شما مذهب جدیدی درست کرده باشید.
رفتار ضد و نقیض
در حالی عبدالحمید ادعای گفتگو را مطرح می‌کند که تمام سخنرانی های او در یک سال گذشته خلاف این را نشان می دهد.
در همین سخنرانی که حرف از گفت و گو می زند می گوید؛ مردم زمانی امید به اصلاح داشتند اما اکنون خواستار تغییرات عمیق و ژرف هستند! معنای این حرف چیزی جز براندازی و عملیات مسلحانه است؟! وی در همین خطبه ای که دعوت به گفتگو می‌کند، عنوان می‌کند که اصلاح ممکن نیست و مردم خواستار تغییرات ژرف هستند. این حرف را می‌توان دعوت رسمی وی برای پیوستن به گروههای تروریستی تلقی کرد. همیشه خواسته هایش را بر مردم تحمیل می‌کند و از زبان مثلا مردم می‌گوید که نظام قابل اصلاح نیست و باید تغییرات عمیق و ژرف صورت گیرد. اگر کسی بخواهد به افرادی کد بدهد که به گروهک های برانداز تروریستی بپیوندند، آیا غیر از این حرف میزند؟
همخوانی مواضع عبدالحمید با دوستان اسرائیل
وی همیشه خود را حامی مردم فلسطین معرفی کرده است اما در یک سال گذشته مواضع او بیش از همه با مواضع دوستان و هم‌پیمانان اسرائیل مطابقت داشته است.
در برابر جنایات اسرائیل، افراد چند گروه هستند. برخی تنها محکوم می‌کنند، برخی به اسرائیل کمک می‌کنند و برخی اسرائیل را از طرق مختلف به چالش میکشند.
عبدالحمید در مسأله فلسطین هم وسط‌خوابی را الگوی کار خود قرار داده. و فلسطینیان و اسرائیل را نیز به گفتگو دعوت کرده. او رژیم غاصبی را که هزاران نفر را کشته با مردم مظلومی که هر روز شهید می‌دهند را به گفتگو دعوت می‌کند. مشخص است که سبک کاری عبدالحمید وسط لحاف خوابیدن است.
موضع عبدالحمید در مورد حامیان واقعی مردم فلسطین
اگر به سخنرانی های با نیش و کنایه عبدالحمید نگاه کنید، خواهید دید که تمام کسانی که از مردم فلسطین حمایت عملی داشته اند، و اسرائیل را با چالش های جدی روبرو کرده اند، همیشه مورد توبیخ عبدالحمید بوده اند. حتی اعلام می کند که حامی حماس نیست. پر واضح است که عبدالحمید مانند بسیاری از اعراب خودفروخته با ظرافت تمام، در جبهه مدافعان اسرائیل ایستاده است. شاهد این حقیقت تلخ، مواضع عبدالحمید است.
هر زمان که درگیری شدیدتری میان جبهه مقاومت و اسرائیل صورت می‌گیرد، جبهه استکبار به بهانه اینکه ایران جبهه مقاومت را مدیریت می‌کند، عملیات های تروریستی و اعزام نیروهای تروریستی را در ایران تشدید می‌کند تا ناامنی ها را وارد ایران کند و برای مرکز جبهه مقاومت درگیری و گرفتاری ایجاد کند.
یکی از گروهک‌هایی که در زمان نیاز به اتحاد مسلمانان، دست به اقدامات خرابکارانه و تفرقه افکنانه زده است، گروهک جیش الظلم است که عبدالحمید با ظرافت از آنها حمایت کرد و در این مواقع حساس نه تنها ذره‌ای از نظام جمهوری اسلامی که حامی فلسطین است، حمایت نکرده بلکه در خطبه نماز جمعه اسرائیل را به رسمیت شناخت و تاکید کرد که رژیم غاصب صهیونیستی باید حکومت رسمی داشته باشد.
نکته جالب توجه آن که یک روز پس از خطبه ۱۷ فروردین توسط عبدالحمید، جیش الظلم در پاسخ به وی بیانیه داد که ما حاضر به گفتگو نیستیم. یعنی همچنان به کشتار، ناامنی و عملیات مسلحانه ادامه می‌دهند. باید از آقای عبدالحمید اسماعیل‌زهی پرسید حال که جیش الظلم پیشنهاد گفتگو را از جانب شما را رد کرد، آیا حاضر به محکوم کردن این گروه تروریستی هستید یا همچنان به تخریب و تفرقه افکنی در مورد نظام قانونی جمهوری اسلامی ادامه می دهید؟
انتهای پیام
