استقرار جایگاه تشیع در دوران امامت امام جواد علیه السلام

0

بازدیدها: 1

 

مذهب تشیع در دوران امامت امام جواد (علیه السلام) به چند دلیل تقویت گردید: اول اینکه با تولد امام جواد (علیه السلام) ، شبهاتی که حول امامت امام رضا (علیه السلام) توسط واقفیه القاء می شد از میان رفت و شیعیان در امر امامت بیش از پیش راسخ شدند. ثانیا عهده دار شدن امامت توسط ایشان در سن خردسالی، هم در بین شیعیان و هم در میان سایر مذاهب امری خارق العاده به شمار می آمد و حجت را بر کسانی که در امر امامت اهل بیت تردید داشتند تمام کرد. از طرفی نیز تفوق امام جواد (علیه السلام) بر علمای عصر خود در کودکی، سبب شد نام اهل بیت بیشتر بر زبان ها بیفتند و از این طریق، بر قدرت معنوی پیروان اهل بیت (علیهم السلام) در جامعه اسلامی افزوده شد.

جایگاه علمی امام جواد (علیه السلام):

بعد از رحلت رسول خدا (صل الله علیه و آله)، حاکمان مصلحت خویش را در تضعیف اهل بیت (علیهم السلام) و فراموشی نام آنان در جامعه اسلامی می دیدند و به همین دلیل کسانی که محبت اهل بیت را در دل داشتند و شیعه آنان به شمار می آمدند، مورد بی مهری حاکمان قرار می گرفتند.

اعتقاد به عدم مشروعیت حکومت های وقت، از جمله اعتقادات شیعیان به شمار می آمد و همین سبب شده بود که خلفای بنی امیه و بنی عباس همواره در صدد تضعیف جایگاه تشیع و محدود کردن ارتباط شیعیان با محبان ایشان بر می آمدند.

بنی امیه اگر چه تلاش کردند نفرت اهل بیت (علیهم السلام) را در جامعه اسلامی رواج دهند، ولی با این وجود کاری از پیش نبردند و روز به روز همواره نام اهل بیت (علیهم السلام) در میان مسلمانان زنده تر می شد و بر ایمان پیروان آنان افزوده می شد. مخصوصا دوران امامت حضرت جواد (علیه السلام) که از زمان های طلائی برای تشیع محسوب می شد.

در دوران امامت امام جواد (علیه السلام) دانش های بسیار در جامعه اسلامی رواج داشت و حاکمان عباسی برای دانشمندان اهمیت ویژه ای قائل بودند. در چنین زمانه ای آن حضرت که در سن خردسالی قرار داشت و دارای علمی سرشار بود، در میان امت اسلام درخششی بی ‌مانند داشت که از جمله می توان به مناظرات آن حضرت با قاضی القضات خلافت عباسی اشاره کرد. قندوزی و ابن حجر هیتمی می نویسند:

«هنگامی که مامون مصمم شد دختر خودش را به تزویج محمد بن علی الرضا (علیهما السلام) به سبب برتری علمی او بر علمای آن زمان در آورد، اطرافیان وی مصمم شدند امام را مورد امتحان قرار دهند. آنان به سوی یحیی بن اکثم که قاضی القضات بود فرستادند و مجلسی در حضور مامون و دیگر خواص حکومتی تشکیل دادند. آنگاه یحیی بن اکثم سوال های بسیار از آن حضرت کرد و ایشان به خوبی پاسخ دادند. سپس مامون از امام درخواست کرد از یحیی سوالاتی بپرسد. آن حضرت نیز سوالی پرسید و یحیی بن اکثم که از جواب باز مانده بود، اعتراف به جهل خود کرد. مامون پس از آن رو به آنها کرد و گفت: اکنون برای شما روشن شد چرا وی را برای دامادی خود برگزیده ام؟»[1]

تقویت جایگاه تشیع در جامعه اسلامی:

تلاش های علمی و مواضع سیاسی و اجتماعی امام جواد (علیه السلام)، دانشمندان بزرگ زمانش را به حیرت وا داشت و جریان علمی که امام رضا (علیه السلام) به وجود آورد را استمرار بخشید و جایگاه تشیع را در جامعه اسلامی ارتقاء بخشید و در واقع پر برکت بودنش که امام رضا (علیه السلام) از آن خبر داده بود را برای پیروان مکتب اهل بیت (علیهم السلام) به اثبات رساند،[2]چرا که:

اولا آن حضرت با وجود اینکه در سن کودکی رهبری شیعه را عهده دار شد، ولی بر تمام دانشمندان عصر خویش برتری یافت. این مساله یک امر عادی نبود و نه تنها برای شیعیان، بلکه برای پیروان سایر مذاهب نیز بسیار سخت بود که بپذیرند امام آنها کودکی است که بر همهگان فائق آمده است و این خود کرامتی برای اثبات حقانیت امام جواد (علیه السلام) بود.

تفوق امام جواد (علیه السلام) بر تمام بزرگان علماء عصر خود که چیزی غیر از معجزه نمی توانست باشد، الهی بودن منصب امامت را در عمل به اثبات رساند و حجت را بر مخالفان شیعه تمام کرد و همین موجب تثبیت مقام اهل بیت (علیهم السلام) در میان مسلمانان و همچنین موجب تقویت جایگاه تشیع در میان مردم بود. مهم ‌ترین کار آن حضرت در زمان امامت، رسمیت بخشیدن به تشیع از نظر علمی، و اثبات برجستگی علمی مدرسه اهل بیت بر دیگر مدارس بود.

ثانیا جریان واقفیه امتحانی بزرگ برای شیعیان به شمار می آمد، با القای تشکیک در امامت حضرت رضا (علیه السلام) موجی از نگرانی را در میان شیعیان در مورد اصل امامت به وجود آورده بود. این تزلزل اعتقادی که در برخی شیعیان به وجود آمده بود، با تولد امام جواد از بین رفت و ایمان به امامت امام رضا (علیه السلام) در دل شیعیان تثبیت گردید و از این جهت تولد ایشان برای شیعیان بسیار پر برکت بود.

زنده شدن نام حضرت علی (علیه السلام) در جامعه اسلامی

با ظهور حکومت امویان در جامعه اسلامی، تلاش بسیار از سوی آنان برای از بین بردن یاد و خاطره اهل بیت (علیهم السلام) و مخصوصا حضرت علی (علیه السلام) از سوی آنان انجام گرفت و تفکر عثمانیه در جامعه اسلامی تا سالهای بعد از آن حضرت، به عنوان تفکری غالب مطرح بود به حدی که کسی جرات نداشت ایشان را به عنوان خلیفه راشدین در کنار سه خلیفه دیگر مطرح کند.

اما همانطور که بیان شد تلاش های علمی امام جواد که موجب تقویت مکتب اهل بیت (علیهم السلام) در جامع گردید، موجب شد برتری اهل بیت در جامعه اسلامی برای همگان روشن شود. امام جواد (علیه السلام) نام اهل بیت را که سال ها از خاطر مردم به فراموشی سپرده شده بود را دوباره زنده کرد و زمینه برای قبول خلافت حضرت علی (علیه السلام) آماده ساخت.

در این فضا بود که احمد بن حنبل یا از سر ناچاری و یا از روی اختیار، به خود جرات داد نام حضرت علی (علیه السلام) را به عنوان خلیفه چهارم رسول خدا مطرح کند و ایشان را در کنار دیگر خلفای راشدین قرار دهد. در حالی که تا آن زمان چنین چیزی در جامعه اسلامی اصلا مطرح نبود.

نتیجه:

بنابراین با توجه به آنچه بیان شد، دلیل پر برکت بودن ولادت حضرت جواد الائمه (علیه السلام) برای اسلام و همچنین برکت ایشان برای عالم تشیع معلوم گردید و روشن شد که وجود آن حضرت علاوه بر اینکه وحدت آفرین بود و محبان اهل بیت را از تفرقه نجات داد و نام تشیع را بر سر زبان ها زنده کرد، بلکه عالم اسلام را در مواجهه با خطرات علوم وارداتی در آن برهه مصون گردانید.

[1] هيتمي، احمد بن محمّد (م 974)، الصواعق المحرقة على أهل الرفض والضلال والزندقة، التحقيق: عبد الرحمن بن عبد الله التركي وكامل محمد الخراط، مؤسسة الرسالة، لبنان، چاپ اوّل، 1417هـ.ق (ج2/ ص597)

قندوزي، سليمان بن إبراهيم (م 1294)، ينابيع المودة لذوي القربى، تحقيق: سيد علي جمال أشرف الحسيني، دار الأسوة للطباعة والنشر، چاپ اوّل، 1416 هـ. ق، ج3، ص114.

[2] اشاره است به حدیثی که حضرت رضا در مورد فرزندش فرمودند: «هذا المولود الذي لم يولد في الاسلام أعظم بركة منه؛ هیچ مولودی در اسلام با برکت تر از این فرزند به دنیا نیامده است». العلامة المجلسي، محمد باقر، بحار الأنوار، ط دارالاحیاء التراث، ج50، ص20.

انتهای پیام

منبع: الوهابیه