رابطه عقل و تثلیث (بخش اول)

0

بازدیدها: 6

رابطه عقل و تثلیث

 

سوالی که در ارتباط با تثلیث ، ذهن آدمی را به خود مشغول می کند این است: رابطه عقل و تثلیث چیست؟ در حقیقت، تثلیث از گزاره هایی تشکیل شده که به ظاهر، عقل در درک آن ناتوان است. تثلیث از سه شخص سخن می گوید که با حفظ شخصیت مستقل خود، یک خدا هستند و  در عین حال، خدایی واحد را مجسم می کند که سه اقنوم دارد. از این رو باید دید که عقل چه جایگاهی در درک و تصور تثلیث دارد. آیا اصلاً امکان فهم این آموزه از طریق عقل، امری ممکن است؟ برای پاسخ به این سؤال ها باید ابتدا برخی مقدمات بیان شود.

مسیحیان زمانی که با اشکالات منطقی آموزه تثلیث مواجه می شوند، نتیجه می گیرند که:

«تثلیث یک راز است».

در این مقاله به بررسی رابطه عقل و تثلیث و راز آلود بودن آموزه تثلیث می پردازیم.

 

قابلیت درک عقل

 

مسائل عقلی دو گونه اند: قابل درک و غیرقابل درک.

گزاره های قابل درک:

این گزاره ها به دو دسته تقسیم می شوند:

  • گزاره های خرد پذیر، مانند دو بعلاوه دو برابر است با چهار.
  • گزاره های خرد ستیز، مانند اجتماع نقیضین یا دو بعلاوه دو برابر است با پنج.

وقوع گزاره های خرد ستیز از نظر عقل و منطق محال است. باید توجه داشت که قدرت خدا به امور محال تعلق نمی گیرد. به این معنا که به عنوان مثال خدا نمی تواند دو بعلاوه دو را به گونه ای جمع کند که حاصل آن پنج شود. یا این که خدا نمی تواند مربعی را به شکل دایره ایجاد کند و از این قبیل محالات. در حقیقت، این ها به این دلیل نیست که خدا قادر مطلق نبوده بلکه فرض موجود، قابلیت وجود ندارد.

 

گزاره های فراتر از درک:

در این گزاره ها، عقل نه می تواند گزاره را اثبات و نه نفی کند. زیرا اساساً هیچ درکی از آن ها ندارد تا بتواند درباره آن ها موضعی مثبت یا منفی داشته باشد. ایمان به وجود فرشتگان در جهان هستی از این قبیل امور است. عقل بدون وحی هیچ گاه نمی تواند وجود آن ها را نفی یا اثبات نماید.

 

 

وجود دو موجود نامحدود ممکن نیست

 

برای بررسی رابطه عقل و تثلیث باید گفت، از یک سو، ذات خداوند متعال از هر جهت نامتناهی و دارای تمام کمالات است. وجود او از هر جهت نامحدود است. کمالی نیست که در او نباشد. او محدود به هیچ حد و مرز خاصی نبوده و فوق زمان و مکان است.

از سوی دیگر، فرض دو وجود نامتناهی که در یک رتبه باشند، محال است. زیرا تعدد نیاز به حد و مرز دارد و باید نقطه تمایزی وجود داشته باشد تا «دو تا بودن» تصور شود. نداشتن وجه تمایز، تعدد را نقض می کند. زیرا دو چیز که وجه تمایز نداشته باشند، عینیت پیدا می کنند و عینیت با تعدد تناقض دارد. برای نمونه، 1=3 محال است.

 

شاید تصور شود، این ادعا که “تثلیث یک راز است”، استدلال خوبی برای اقناع مخالفان است. اما باید دید که این آموزه، از چه اجزائی تشکیل شده است. اساساً رابطه بین عقل و تثلیث چیست؟ توجه به این نکته ضروری است که اولاً راز و اعجاز با محال تفاوت دارد. ثانیاً باید پرسید چه ضرورتی وجود دارد که بشر به آموزه ای ایمان بیاورد که برای او قابل فهم نیست؟

آدمی با بسیاری از وقایع روبرو می شود که درک صحیحی از آن ها ندارد. این حالت، چه در حوزه دین و چه خارج از آن، پدیده ای طبیعی است. چرا که عقل و درک انسان، محدود به این جهان و اجزای آن است. اما زمانی که صحبت از ایمان می شود، نمی توان انتظار داشت که بشر ایمان خود را بر مبنای رازها استوار نماید. چرا که ایمان با باور رقم می خورد و باور نیز بنیانی عقلانی دارد.

اما به طور کلی، زمان مواجهه با اجزای آموزه تثلیث، خبری از راز نیست بلکه آن چه هست، تناقض است. این ادعا که سه اقنوم یا سه شخص جدای از هم وجود دارند که هر سه یک هستند، گزاره ای رازآلود نیست، حال آن که در این فرض، صرفاً تناقض و به بیان روشن تر، اجتماع نقیضین یافت می شود. در حقیقت، نمی توان از راز سخن گفت و محالات و تناقضات را قصد نمود.

 

ادامه دارد…

 

موضوعات مرتبط:

رابطه عقل و تثلیث (بخش دوم)

دلایل غیرقابل اجرا بودن شریعت کیش زرتشت

ارباب جمشید جمشیدیان زرتشتی و انقلاب مشروطه (بخش اول)

حقیقت مکاشفه پولس

تثلیث در کتاب مقدس و مسیحیت (بخش اول)

 

منابع:
  • کاشانی، محمد، درسنامه مسیحیت، مؤسسه آموزش عالی حوزوی خاتم النبیین

 

نویسنده: زهرا کامکار