روابط بزرگان جامعه زرتشتی با بهائیان در عصر مشروطه (بخش دوم)
بازدیدها: 5
روابط بزرگان جامعه زرتشتی با بهائیان در عصر مشروطه
در بخش اول از مقاله «روابط بزرگان جامعه زرتشتی با بهائیان در عصر مشروطه» بیان شد که سیاست روس ها قبل و بعد از انقلاب مشروطه، واحد بود. بنابراین از ابتدای آغاز مشروطه نیز با آن به مخالفت پرداختند، چرا که وجود حکومتی دموکرات را برخلاف سیاست های استعماری خود می پنداشتند. حال آن که انگلیسی ها همچون سابق، سیاستی دوگانه اتخاذ کردند. دلیل این امر این بود که اساساً انگلیس، وجود دموکراسی در سرزمین های تحت استعمار خویش را بر نمی تابید. اما از سوی دیگر نیز شرایطی را پیش رو داشت که می توانست از آن طریق، دشمن دیرینه خود را شکست دهد.
همین امر سبب شد تا دولت بریتانیا در ابتدا به حمایت از مشروطه بپردازد. حتی آن زمان که بخشی از مردم برای اعلام اعتراض خویش دست به تحصن زدند، این عمل در سفارت انگلستان صورت پذیرفت. البته در طول مدت تحصن، نه سفارت انگلیس، بلکه این بازاریان بودند که تمامی هزینه های مربوط به بست نشینی را تأمین نمودند. در حقیقت، حمایت تجار و ثروتمندان جامعه زرتشتی از آتش انقلاب نیز به سبب اهداف انگلیس بود که رقم خورد.
جایگاه بزرگان جامعه زرتشتی در عصر مشروطه
تلاش های جاسوسان پارسی انگلیس، یعنی مانکجی لیمجی هاتریا و کیخسروجی صاحب برای برقراری روابط بین اقلیت های دینی ایران، به ویژه جامعه زرتشتی با بهائیان، پیش از عصر مشروطه سبب شد تا دولت بریتانیا جای پای خود را در این مرز و بوم مستحکم نماید. اما در دوران مشروطه، بازیگردانان اصلی زرتشتیان در ایران سه نفر بودند .هر کدام، بخشی از کار را به عهده گرفتند.
نفر اول جامعه زرتشتی که در وقایع عصر مشروطه نقش داشت، اردشیرجی ریپورتر به عنوان نماینده پارسیان هند در ایران بود. اردشیر که همچون همتایان پیشین خود، با سفارش انگلیس در ایران مأموریت خود را آغاز نمود، ضلع سیاسی جامعه زرتشتی ایران را بر عهده داشت.
دومین نفر از این افراد، ارباب جمشید جمشیدیان بود که از تجار صاحب نام زمان خود به شمار می آمد. او که نمایندگی زرتشتیان در مجلس را عهده دار بود، ضلع اقتصادی جامعه زرتشتی را در دست داشت.
نفر سوم از این جمع، ارباب کیخسرو شاهرخ بود. ارباب شاهرخ، از دوره دوم تا یازدهم، نمایندگی جامعه زرتشتی در مجلس شورای ملی را بر عهده داشت. وی که نقش مهمی در تحولات اجتماعی جامعه زرتشتی ایفا می کرد، به نوعی به عنوان ضلع فرهنگی و اجتماعی مثلث قدرت زرتشتیان به شمار می رفت. (2)
زرتشتیان تهران در مقایسه با جامعه زرتشتی یزد و کرمان، آزادی های ظاهری بیشتری داشتند. این مسئله اساساً حاصل تلاش های مانکجی لیمجی در خدمت به انگلیس در جهت ایجاد روابط بین جامعه زرتشتی و بزرگان آن با فرقه بهائیت بود. مری بویس در این رابطه می نویسد:
“... از جمله این که (مانکجی) دقت می نمود تا تمهیداتی بیابد که به موجب آن، زرتشتیان در تهران اقامت کنند. به همین جهت، به آن دسته از هم کیشان که در تهران رحل اقامت می افکندند، کمک های مادی و معنوی می کرد“. (3)
در حقیقت، تلاش های مانکجی لیمجی در کوچ دادن زرتشتیان کرمان و یزد به همین دلیل بود که اولاً از تفکر سنتی و اصیل زرتشتی جدا شوند و ثانیاً به تبع آن، راحت تر بتوانند پذیرای فرقه بهائیت و بهائیان گردند. به هر ترتیب، همین آزادی های ظاهری سبب شد تا بهائیان بتوانند روابط بسیار خوبی با ارباب جمشید جمشیدیان برقرار نمایند.
ادامه دارد…
موضوعات مرتبط:
روابط بزرگان جامعه زرتشتی با بهائیان در عصر مشروطه (بخش اول)
روابط بزرگان جامعه زرتشتی با بهائیان در عصر مشروطه (بخش سوم)
نقش انگلیس در برقراری ارتباط میان زرتشتیان و بهائیان (بخش اول)
روابط بزرگان جامعه زرتشتی با بهائیان در عصر مشروطه (بخش چهارم)
روابط بزرگان جامعه زرتشتی با بهائیان در عصر مشروطه (بخش پنجم)
پی نوشت ها:
1) پارسیان هند، گروهی از زرتشتیان هستند که به سبب ارتباط های گسترده ایران و هند، از زمان های دور، به هندوستان مهاجرت کردند. برخی از محققین همچون موبد «بهمن کیقباد»، علت مهاجرت این افراد به هندوستان را ورود مسلمانان به ایران، پس از شکست ساسانیان می دانند. اما در این میان، برخی دیگر، همچون اندیشمند پارسی، «نریمان»، قصه سنجان را افسانه می نامند و آغاز مهاجرت زرتشتیان ایران به هند را مقارن با دوران زرتشت و اندکی پس از آن معرفی کنند.
2) دادبخش، مسعود (1396)، بررسی وضعیت اجتماعی زرتشتیان ایران از انقلاب مشروطه تا سال 1320، رساله دکتری تاریخ ایران دوره اسلامی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه خوارزمی، ص 38.
3) بویس، مری (1364)، مانکجی لیمجی هاتریا در ایران، رضی، هاشم (مترجم)، چیستا، شماره بیست و ششم
منابع:
- اسماعیلی، م. (1387)، انگلستان و گسترش فرقه بهائیت در ایران (با تأکید بر عصر پهلوى)، تاریخ پژوهان، شماره شانزدهم
- حلبی، ع.، شریف زاده، م. (187)، نقش انگلیس در پیدایش فرقه های مذهبی بابیت و بهائیت، حوزه، شهریور
- بویس، م. (1364)، مانکجی لیمجی هاتریا در ایران، هاشم، ر. (مترجم)، چیستا، شماره بیست و ششم
- نائبیان، ج.، علی پور سیلاب، ج (1389)، تجارت خانه های زرتشتیان در دوره قاجار، پژوهش های تاریخی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه اصفهان، دوره جدید، سال دوم، شماره چهارم، ص 15-34
- آبادیان، ح. (1383)، ریپورترها و تحولات تاریخ معاصر ایران، فصل نامه مطالعات تاریخی، شماره دوم، ص 139-194
- دادبخش، م.، مفتخری، ح. (1398)، واکاوی دلایل و پیامدهای ارتباط میان زرتشتیان ایران و جامعه بهائیت در دوره قاجار، معرفت ادیان، سال دوازدهم، شماره دوم، پیاپی 46، ص 71-87
- حاجی اکبری، م. (1394)، پارسیان هند و حیات سیاسی اجتماعی زرتشتیان در عصر قاجار، تاریخ نامه خوارزمی، فصل نامه علمی تخصصی، سال دوم، ص 27-51
- دادبخش، م (1396)، بررسی وضعیت اجتماعی زرتشتیان ایران از انقلاب مشروطه تا سال 1320، دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه خوارزمی، دوره اول، شماره دوم