روابط بزرگان جامعه زرتشتی با بهائیان در عصر مشروطه (بخش پنجم)
بازدیدها: 2
روابط بزرگان جامعه زرتشتی با بهائیان در عصر مشروطه
حمایت های اردشیرجی ریپورتر از احبا (1) و تلاش وی برای برقراری و استحکام روابط بین بزرگان جامعه زرتشتی با بهائیان در عصر مشروطه، علاوه بر برانگیختن خشم زرتشتیان، موجبات اختلاف اردشیر با ارباب کیخسرو شاهرخ را فراهم نمود. در این نوشتار تلاش می شود تا عملکرد کیخسرو شاهرخ به عنوان یکی از یزرگان جامعه زرتشتی مورد بررسی قرار گیرد.
ارتباط کیخسرو شاهرخ، از بزرگان جامعه زرتشتی با بهائیان
در مجلس اول شورای ملی، تنها اقلیتی که نمایندگی خود را به آیت الله سید عبدالله بهبهانی و آیت الله سید محمد طباطبایی ندادند، جامعه زرتشتی ایران بودند. حال آن که تا پیش از نفوذ جاسوسان پارسی (2) انگلیس از جمله مانکجی لیمجی هاتریا و اردشیر ریپورتر در میان آن ها، پیوند قابل توجهی بین آن ها با مسلمانان وجود داشت.
به هر ترتیب، جامعه زرتشتی ایران، یکی از بزرگان خود را که اتفاقاً از ارتباطی تنگاتنگ با بهائیان برخوردار بود، به نمایندگی از خود برگزید. «انجمن زرتشتیان» که ابزاری برای ایجاد تفرقه بین مسلمانان و اقلیت زرتشتی ایران به شمار می رفت، در 15 جمادی الثانی 1325 هجری قمری، توسط همین فرد، یعنی ارباب جمشید جمشیدیان تأسیس شد. مدیریت این انجمن به ارباب کیخسرو شاهرخ محول شد.
پس از کناره گیری ارباب جمشید، اردشیر ریپورتر اشتیاق زیادی برای اشغال مقام وی و انتخاب شدن به عنوان نماینده زرتشتیان در دور دوم مجلس از خود نشان داد. با این وجود، به دلیل حمایت های همه جانبه او از روابط بین مردم و بزرگان جامعه زرتشتی با بهائیان، زرتشتیان، به بهانه غیرایرانی بودن، وی را کنار گذاشتند. از این رو، ارباب کیخسرو شاهرخ نماینده دور دوم مجلس شورای ملی شد. بر این اساس، شاید بتوان گفت که همین مسئله، دلیل آغاز اختلافات اردشیر و کیخسرو بود.
ارباب کیخسرو بر خلاف دو همتای پیشین خود، جمشیدیان و ریپورتر، نه تنها علاقه ای به برقراری ارتباط با جامعه بهائیت نشان نمی داد، بلکه به این مسئله، معترض نیز بود. از این رو، اختلافات بین اردشیر و کیخسرو روز به روز بیشتر می شد. با بالا گرفتن آتش اختلاف بین این دو، کنسول گری انگلستان، به حمایت از اردشیر، درب انجمن زرتشتیان یزد را در سال 1335 هجری قمری، مهر و موم نمود (3). این ماجرا، به خوبی حمایت های همه جانبه انگلیس از اردشیر ریپورتر را به خوبی نشان می دهد.
بنابراین، آن چه به وضوح به چشم می خورد، رویکرد متفاوت کیخسرو شاهرخ در برقراری روابط بین مردم و بزرگان جامعه زرتشتی ایران با بهائیان، در مقایسه با جمشیدیان و ریپورتر است. همین امر سبب می شود که عبدالبهاء (4)، همواره از اردشیر و جمشید با احترام یاد کند، اما در مقابل، مکتوبات وی درباره کیخسرو، حالت انتقادی داشته باشد. از این رو، افندی در نوشته هایش، ارباب کیخسرو شاهرخ را فردی کم هوش و کم دانش می نامید و به او نصیحت می کرد که از سرنوشت پادشاه اساطیری هم نامش پند گیرد. این تیرگی روابط تا بدان جا پیش رفت که عبدالبهاء، وعده عقوبتی سخت برای شاهرخ داد. به همین دلیل، بهائیان، مرگ فرزند کیخسرو را ناشی از همین عقوبت الهی می دانند. (5)
موضوعات مرتبط:
روابط بزرگان جامعه زرتشتی با بهائیان در عصر مشروطه (بخش اول)
روابط بزرگان جامعه زرتشتی با بهائیان در عصر مشروطه (بخش دوم)
نقش انگلیس در برقراری ارتباط میان زرتشتیان و بهائیان (بخش سوم)
روابط بزرگان جامعه زرتشتی با بهائیان در عصر مشروطه (بخش سوم)
روابط بزرگان جامعه زرتشتی با بهائیان در عصر مشروطه (بخش چهارم)
پی نوشت ها:
1) واژه «احبا» در رابطه با افرادی به کار می رفت که از دین زرتشت خارج شدند و به فرقه بهائیت در آمدند.
2) پارسیان هند، گروهی از زرتشتیان هستند که قرن ها پیش، به دلیل مناسبات گسترده تجاری و اجتماعی بین ایران و هندوستان، به این کشور مهاجرت نمودند.
3) شاهرخ، کیخسرو (1382)، خاطرات ارباب کیخسرو شاهرخ، به کوشش شاهرخ شاهرخ و راشنا رایتر، میرزا صالح، غلامحسین (مترجم)، تهران، مازیار، ص 35 و 36 ؛ سازمان اسناد ملی ایران، شناسه اسناد: 360/5919.
4) عباس افندی ملقب به عبدالبهاء، فرزند ارشد میرزا حسینعلی نوری است که به وصیت پدر، پس از وی، رهبر جامعه بهائیان شد.
5) عبدالبهاء (1333)، مجموعه الواح مبارکه به افتخار بهائیان پارسی، بی جا، مؤسسه مطبوعات امری، ص 93.
منابع:
- اسماعیلی، م. (1387)، انگلستان و گسترش فرقه بهائیت در ایران (با تأکید بر عصر پهلوى)، تاریخ پژوهان، شماره شانزدهم
- حلبی، ع.، شریف زاده، م. (187)، نقش انگلیس در پیدایش فرقه های مذهبی بابیت و بهائیت، حوزه، شهریور
- نائبیان، ج.، علی پور سیلاب، ج (1389)، تجارت خانه های زرتشتیان در دوره قاجار، پژوهش های تاریخی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه اصفهان، دوره جدید، سال دوم، شماره چهارم، ص 15-34
- آبادیان، ح. (1383)، ریپورترها و تحولات تاریخ معاصر ایران، فصل نامه مطالعات تاریخی، شماره دوم، ص 139-194
- دادبخش، م.، مفتخری، ح. (1398)، واکاوی دلایل و پیامدهای ارتباط میان زرتشتیان ایران و جامعه بهائیت در دوره قاجار، معرفت ادیان، سال دوازدهم، شماره دوم، پیاپی 46، ص 71-87
- حاجی اکبری، م. (1394)، پارسیان هند و حیات سیاسی اجتماعی زرتشتیان در عصر قاجار، تاریخ نامه خوارزمی، فصل نامه علمی تخصصی، سال دوم، ص 27-51
- دادبخش، م (1396)، بررسی وضعیت اجتماعی زرتشتیان ایران از انقلاب مشروطه تا سال 1320، دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه خوارزمی، دوره اول، شماره دوم