بازدیدها: 34
روحیه ماکسول همسر آمریکایی شوقی افندی سومین سرکرده بهائیت با کمال یاس میگوید: غالبا تعجب می کنیم که چرا با وجودی که علاج تمام آلام جهان در دست ما است، جهان از پذیرفتن آن احتراز می کند. گاهی این موضوع بسیار مایوس کننده است.
در حدود دویست سال از راهاندازی فرقهی ضاله بهائیت می گذرد و در طول این مدت علیرغم فعالیت تشکیلاتی منسجم و حمایتهای بیدریغ نهادهای بین المللی صهیونیستی در جذب عضو، موفقیتی حاصل نکرده است.
این شکست امروزه در پیام های ساده از تشکیلات جاسوسی بیت العدل کاملا آشکار است. البته این رویه در بهائیت مسبوق به سابقه است. روحیه ماکسول همسر آمریکایی شوقی افندی سومین سرکرده بهائیت در این خصوص با کمال یاس میگوید: غالبا تعجب می کنیم که چرا با وجودی که علاج تمام آلام جهان در دست ما است، جهان از پذیرفتن آن احتراز می کند. گاهی این موضوع بسیار مایوس کننده است.
از روحی ماکسول گرفته تا مهره های امروزی فرقه، ظاهراً هیچ یک تاریخ بهاییت را نخوانده و یا توجه نداشته اند که پیش از آنها حسینعلی نوری خدای خود خوانده بهائیان نیز از این عدم توجه و اقبال مردم به خود شدیداً رنجیده است. وی با گلایه فراوان از مردم تهران به عراق میروند و در لوح مریم میگوید: از ارض طاء (تهران) بعد از ابتلای لاتحصب (بلاهای بیشمار) به عراق عرب به امر ظالم عجم (ناصرالدین شاه) مبتلا گشتیم.
خدای خود خوانده بهائیان در عراق نیز بیش از پیش مورد بی اقبالی قرار می گیرد. تا آنجا که زبان به طعن مردم عراق می گشاید: این نفوس، همان نفوسی هستند که مدت سه هزارسال پرستش اصنام (بت ها) مألوف و معبودی جز عجل (گوساله) زرین نداشتند. الحال نیز به همان اوهام، معتکف، چه نسبتی بین این واهیه سافله و طلعت و احدیه بهاء موجود و چه ارتباطی بین این عبده اوثان (بندگان بتها) و مقصد اعلی مشهود؟
وی در نهایت همان بیانی را دارد که روحیه خانم ماکسول دهها سال بعد با آن زبان میگشاید: چندی در بین این قوم مکث نمودیم ولی ادنی (کمترین) توجه و اقبال و کمترین تذکر و انتباهی از آنان مشاهده نگردید.
روحیه در بیان احساس حقارت بهائیان می گوید: عده معدودی از احبا (بهائیان) هستند که نمیخواهند و یا خجالت میکشند به مردم بگویند ما بهائی هستیم. آنها میترسند که در همشاگردی، همکاران و یا دوستانشان به آنها به نظر آدمهای عجیب و غریب نگاه کنند. این طرز تفکری تاسف آور است.
ماکسول به همین اندازه اکتفا نمیکند و در کمال بی ادبی میگوید: مردم به طور کلی چون گله گوسفند هستند که دسته جمعی بع بع می کنند، می چرند و حرکت می کنند.
با این وصف نظر سرکردگان بهائیت درخصوص مردم جهان تبیین شد و مشخص گردید لفاظی هایی چون وحدت عالم انسانی تا چه حد، شعاری کاذب در این فرقه ضاله است.
انتهای پیام
منبع: کانال روشنگر مدیا